م.مهدی معتمدتبار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drills: ( زبان ) تمرینات

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carelessness: سهل انگاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carelessness: سهل انگاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tore: پاره شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whispered: مِن مِن کرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جهش اقتصادی: Economic leap

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جهش اقتصادی: Economic leap

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paralyzed: بی حرکت، خُشکِش زد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whimpers: ناله کردن و با صدایی آرام گریه کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in shape: به شکل اولیه ( سالم نگه داریم ) .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

theme: موضوع، مقاله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

theme: موضوع، مقاله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immense: وسیع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immense: وسیع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deductively: از طریق جستجو و تحقیق.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deductively: از طریق جستجو و تحقیق.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emphasized: تآکید شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deductive: ( زبان ) قیاسی، استقرائی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recourse: مراجعه به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drills: ( زبان ) تمرینات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drills: ( زبان ) تمرینات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affective: ( عاطفی ) . Affective feeling حس ع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deductive: ( زبان ) از کل به جزء رسیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inductive: ( زبان ) از جزء به کل رسیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

inductive: ( زبان ) از جزء به کل رسیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsive: واکنش گرا، دارای عکس العمل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reflective: فکر و تعمق

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ambiguity tolerance: تحمل ابهام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambiguity tolerance: تحمل ابهام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

restoring: بازگرداندن ( حقوق )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self justifying: توجیه خویشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self justifying: توجیه خویشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twirled: چرخاند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

implicity: ضمنی، استنباطی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implicity: ضمنی، استنباطی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

converseness: رابطه متقابل ( پزشک و بیمار )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

converseness: رابطه متقابل ( پزشک و بیمار )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phonology: واج شناسی، صدا شناسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phonology: واج شناسی، صدا شناسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

behaviourism: رفتارگرائی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

behaviourism: رفتارگرائی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faithful translator: مترجم معتبر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faithful translator: مترجم معتبر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

structuralism: ساختارگرایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

structuralism: ساختارگرایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

structuralism: ساختارگرائی ( زبانشناسی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approaches: رویکردها ( زبانشناسی )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oral reproduction: بیان شفاهی Oral reproduction of s ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tide: جریان against the tide مقابل جریان

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reddened: قرمز شد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reddened: قرمز شد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chin: چانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chin: چانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trembled: می لرزید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trembled: می لرزید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heirloom: وسیله ای یادگاری از پیشینیان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heirloom: وسیله ای یادگاری از پیشینیان

١٠ ماه پیش

مدال‌های م.مهدی معتمدتبار