م.مهدی معتمدتبار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drills: ( زبان ) تمرینات

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carelessness: سهل انگاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carelessness: سهل انگاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tore: پاره شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whispered: مِن مِن کرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جهش اقتصادی: Economic leap

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جهش اقتصادی: Economic leap

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paralyzed: بی حرکت، خُشکِش زد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whimpers: ناله کردن و با صدایی آرام گریه کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in shape: به شکل اولیه ( سالم نگه داریم ) .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

theme: موضوع، مقاله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

theme: موضوع، مقاله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immense: وسیع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immense: وسیع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deductively: از طریق جستجو و تحقیق.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deductively: از طریق جستجو و تحقیق.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emphasized: تآکید شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deductive: ( زبان ) قیاسی، استقرائی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recourse: مراجعه به

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drills: ( زبان ) تمرینات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drills: ( زبان ) تمرینات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affective: ( عاطفی ) . Affective feeling حس ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deductive: ( زبان ) از کل به جزء رسیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inductive: ( زبان ) از جزء به کل رسیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

inductive: ( زبان ) از جزء به کل رسیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsive: واکنش گرا، دارای عکس العمل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reflective: فکر و تعمق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ambiguity tolerance: تحمل ابهام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambiguity tolerance: تحمل ابهام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

restoring: بازگرداندن ( حقوق )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self justifying: توجیه خویشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self justifying: توجیه خویشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twirled: چرخاند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

implicity: ضمنی، استنباطی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implicity: ضمنی، استنباطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

converseness: رابطه متقابل ( پزشک و بیمار )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

converseness: رابطه متقابل ( پزشک و بیمار )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phonology: واج شناسی، صدا شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phonology: واج شناسی، صدا شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

behaviourism: رفتارگرائی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

behaviourism: رفتارگرائی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faithful translator: مترجم معتبر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faithful translator: مترجم معتبر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

structuralism: ساختارگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

structuralism: ساختارگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

structuralism: ساختارگرائی ( زبانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approaches: رویکردها ( زبانشناسی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oral reproduction: بیان شفاهی Oral reproduction of s ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tide: جریان against the tide مقابل جریان

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reddened: قرمز شد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reddened: قرمز شد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chin: چانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chin: چانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trembled: می لرزید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trembled: می لرزید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heirloom: وسیله ای یادگاری از پیشینیان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heirloom: وسیله ای یادگاری از پیشینیان

١ سال پیش

مدال‌های م.مهدی معتمدتبار