tinabailari - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crescent: هلال 🔧🔧 The crescent of the moon ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crescent: هلال 🔧🔧 The crescent of the moon ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

observatory: An observatory is a special buildin ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

telescope: With a good telescope, you can see ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specimen: Place the specimen on the microscop ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

near: نزدیک I'd like to sit near a window ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organization: She's the most powerful person in t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

composed: متشکل از The human body is compose ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

microbe: میکروب 💸💸 Microbes are too small ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

microbe: میکروب 💸💸 Microbes are too small ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

population: جمعیت 💵💵 The population of the vi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear: The water in the lake is so clear t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

letter: نامه I didn't want anybody to see t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talk: who was the man you were talking to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

karen: اسم یک شخص مذکر when Karen arrived ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

garden: باغ ، باغچه I hurt my back while I ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strange: عجیب ⏰⏰ we looked up and saw a stra ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seek: جست و جو کردن ، تقاضا کردن you shou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

japanese: ژاپنی 🧭🧭 have you ever tried japa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

japanese: ژاپنی 🧭🧭 have you ever tried japa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

without: بدونِ he did it without my knowledg ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

experiment: آزمایش ، آزمایش کردن the laboratory ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grave: قبر ، گور we put some flowers on th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

medicine: دارو ، پزشکی take this medicine eve ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big: بزرگ the experiment was a big succe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solve: she thinks money will solve all her ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finally: سرانجام 🎞🎞 after a long wait , th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skill: مهارت many jobs today need computer ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

king: شاه، پادشاه Nader was a very famous ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emphasis: تاکید📼📼 out teacher put a lot of ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modern: مدرن ، بروز ، پیشرفته the president ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

physics: فیزیک ⌨️⌨️ Azin is good at physics ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

physics: فیزیک ⌨️⌨️ Azin is good at physics ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

culture: فرهنگ 💻💻 when you travel to a for ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

program: برنامه 📱📱 my favorite program is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

develop: افزایش دادن teacher should always s ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rapidly: به سرعت she gave correct answers to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yard: حیاط he likes to spend all his time ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

final: امتحان پایان ترم 🌃🌃🌃 I'm studyin ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

final: امتحان پایان ترم 🌃🌃🌃 I'm studyin ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concentration: تمرکز I need silence for my concent ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quiet: ساکت I will turn off the TV and wil ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guess: حدس guess what 🌇 حدس بزن چی شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as fit as a fiddle: صحیح و سالم 🎆🎆 in very good physi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tusk: عاج Elephants are animals with tru ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tusk: عاج Elephants are animals with tru ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

giraffe: Giraffes are the tallest animals in ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leaf: برگ 🏞🏞 giraffes' height helps the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

atmosphere: feeling of a place there is a very ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

career: he realized that his acting career ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interfere with: i can get a job if it doesn't inter ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overseas: Frank wanna live overseas فرانک میخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

president: boss به معنی رئیس میشه ، بالاترین ف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recently: he has been back to America recentl ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stuck: we were stuck in a heavy traffic fo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suitable: the film isn't suitable for childre ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ability: توانایی ، قدرت the ability to speak ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

search: search for a missing child جست و جو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

board: she boarded the wrong train او سوا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concerned: worried 🕐

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

counter: you can buy your tickets at the cou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

endangered species: type of animal or plant which is in ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fur: the skin and hair of an animal that ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gland: sweat glands غدد عرق ◽️

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glue: a bottle / tube of glue ◾️

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

habitat: the natural home of plant or an ani ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hatch: for an egg : break ▪️

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hunt: hunt for a lost book جست و جو برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lay: produce eggs : تولید تخم : منظور هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leap: leap means jump 🔷

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mate: one of the male or female pair of a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise: lift raise your hand دستت رو بالا ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense: sight , hearing , smell , taste and ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shell: snails and turtles have shells حلزو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solitary: done alone , without other people ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: به سختی پیدا کردن he finally spott ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sticky: sticky fingers انگشتان چسبناک ( مخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tropical: the hottest area of the earth ⚫️

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apologize: you have to apologize to your teach ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bacteria: some bacteria help our body بعضی از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

best seller: some things like books that sell la ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biodegradable: biodegradable packaging پلاستیک های ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bloom: these flowers will bloom all throug ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breakdown: plastic takes years to break down پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drown: two people drowned in a boating acc ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

damp: it was cold and damp outside so we ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

license: if you want to fish in this lake ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

figure out: it took them a long time to figure ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

damp: Frank had just taken a shower ، his ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crawl: i couldn't walk well so i began to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miss: we missed the first ten minutes of ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proof: Emily showed her passport as proof ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settle: i never imagined that one day i'd g ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reminder: my little sister often forgets to t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cling: the baby monkey clings to its mothe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spring: spring is the time when we go to th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prepare: Carol didn't know how to prepare th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slip: he wrote the name on a slip of pape ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withdraw: my uncle decided to withdraw all hi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chance: the clerk asked the manager to give ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

achievement: دستاورد getting the project done on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alive: her father died last year but her m ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspect: وجه have you thought about the prob ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imagine: i can't imagine living in that coun ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep on: ادامه دادن she kept on reading that ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ping pong: ورزش پینگ پنگ she likes playing pi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ping pong: ورزش پینگ پنگ she likes playing pi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SEA: I love swimming in the sea من عاشق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miss: I don't want to miss watching that ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prefer: ترجیح دادن #️⃣ I prefer staying at ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bicycle: I still remember buying my first bi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

risk: I don't want to risk losing my home ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look for: we spent three hours looking for hi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

children: بچه ها ، جمعِ child ( بچه، کودک ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back: back یعنی پشت و عقب talk behind one ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suggest: suggest ( v. ) یعنی پیشنهاد کردن su ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teacher: the man who is talking to Bahram is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

south: yesterday i saw the birds which wer ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

know: شناختن، دانستن 🆓 do you know the b ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

school: I saw Amin at school من امین رو در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look: please look at your book لطفا به کت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absent: some of my friends are absent بعضی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

angry: she always talk to her self when sh ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pocket: جیب I have little money in my pock ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

less: کمتر my friend has less money than ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

least: Reza has the least money رضا کمترین ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

much: I have much homework to do today ام ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alone: Friedrich played alone in a garden ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alphabet: she knew alphabet when she was 4 او ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

almost: David ate almost everything on the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anybody: Is anybody outside آیا کسی بیرون ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afraid: Are you afraid of snakes آیا از مار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lion: have you ever seen a lion آیا تا ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

find: I'm late and I can't find my socks ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: he was boiling an egg on the fire � ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feet: you should wash your feet before go ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

between: there was a notebook between the bo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bird: a bird was flying in the sky ♿️ یک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boiling: جوشان ، داغ be careful with the boi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

great: بزرگ، زیاد Albert Einstein was a gr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hotel: Carol's father has a hotel in New Y ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hotel: Carol's father has a hotel in New Y ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

only: just Peter is too short to become a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nutritious: مواد مغذی we humans get our nutrit ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expensive: this car is as expensive as the oth ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swim: شنا کردن 💹 She can swim well او می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beard: he'll look better without beard او ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wedding: will all the family be at the weddi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finish: تمام کردن ♻️ you'll never finish th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enjoy: I'm sure you'll enjoy the film 🔰 م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

win: will they win this game ⚜️ آیا اونه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amazing: wonderful surprising شگفت انگیز 🔱

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

argument: quarrel angry discussion بحث 🚸

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

buddy: person guy زمانی استفاده میکنیم که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compartment: a part of sth 🔆

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fairly: almost not very he is fairly fat ⁉️ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marry: My friend will marry a rich man nex ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give up: ترک کردن My uncle promises he will ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

travel: سفر کردن I think my sister will tra ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

education: تحصیلات I am going to continue my e ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dog: سگ My daughter really wants a dog f ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wall: دیوار 🚭 We saw a cat on the wall م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel: احساس کردن 📵 my mother feels happy ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard: سخت 🔞 my clever students study har ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

winter: زمستان Winter is the coldest season ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfortable: راحت 🚳 This chair is the most comf ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breakfast: صبحانه 🚯 I was having breakfast at ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

know: مثال 🚷 my father knew the man stan ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

die: مردن ♨️ Stephen Hawking died on Mar ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accident: تصادف 💢 he will have an accident i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

christmas: کریسمس we are going to spend Chris ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall: افتادن 🚫 look , that kid is going ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rain: باران I guess it will rain this aft ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

government: دولت⭕️ do you trust the government ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

photo: عکس❌ this is the best photo این بهت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wind: باد 🆘 I love listening to the wind ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

complicated: پیچیده life is complicated زندگی پی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

horse: اسب 🆑 my sister loves horses خواهر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light: نور 🆎 nothing can travel faster th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elephant: elephants can swim well 🅱️ فیل ها ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

CAR: ماشین Is that Emily's car 🅰️ آیا آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artist: هنرمند🈲 although I'm not an artist ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lecturer: استاد she is a university lecturer ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lecturer: استاد she is a university lecturer ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fuel: سوخت🈴 with out fuel , cars don't w ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

won: برنده بود یا برده بود ㊗️ which team ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shine: تابیدن every morning , the sun shin ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manager: مدیر🆚 the women over there plan to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

downtown: مرکز شهر the downtown is always ful ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alive: زنده 🈸 It was a bad accident. they ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

increase: ازدیاد ، افزایش یافتن the number of ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hear: شنیدن🈶 I heard someone laughing in ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protect: محافظت کردن parents try to protect ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nature: طبیعت 📴 we enjoy the beauties of n ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plan: طرح ، برنامه ، نقشه do you have any ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take care: مراقبت کردن ( از ) who takes care ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forest: forest is a large area of land with ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

destroy: ویران کردن ، نابود کردن🆔 the fire ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

die out: منقرض شدن the wild population of Ko ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay attention: توجه کردن ، دقت کردن she tried to p ...

٨ ماه پیش

مدال‌های tinabailari