پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
circle trip ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: سفر چرخشی تعریف: سفری با اتراقهایی در مسیر، بدون تکرار مسیر طی شده که به نقطۀ شروع ختم می شود
casual find ( باستانشناسی ) واژه مصوب: یافتۀ اتفاقی تعریف: کشف تصادفی و غیرعملی یک یافتۀ باستانشناختی به دست افراد غیرحرفهای مانند چوپانان و گردش ...
site geometry ( باستان شناسی ) واژه مصوب: هندسة محوطه تعریف: طرح مستتر در شکل گیری استقرارگاه یا هر نوع محوطة باستانی دیگر
vasodilation ( علوم پایة پزشکی ) واژه مصوب: رگ گشادی تعریف: افزایش قطر رگ ها
addressee ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: مخاطب 1 تعریف: شخص یا سامانهای که پیام برایش ارسال میشود
Alliaceae ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: پیازیان تعریف: تیره ای از مارچوبهسانان با گلآذین چتری و بوی مشخص سیر یا پیاز
monkey’s fist/ monkey fist ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: گره مشت میمونی تعریف: گرهی برای سنگین کردن انتهای طناب پران ( heaving line ) که از چند دور ...
epistemic principle ( فلسفه ) واژه مصوب: اصل معرفتی تعریف: اصلی ناظر بر عقلانیت و تغییر نظام باورها ( belief systems ) نظیر اصل سازگاری و انسجام
remotely sensed ( مهندسی نقشهبرداری ) واژه مصوب: دورکاویده تعریف: ویژگی اطلاعاتی که به روش دورکاوی به دست آمده باشد
ABP ( آینده پژوهی ) واژه مصوب: برفاد تعریف: ← برنامه ریزی فرض بنیاد
reverse charging ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: به حساب مخاطب تعریف: خدماتی که کاربر با استفاده از آن بتواند با توافق مخاطب تمام هزینه یا بخشی از آن ...
seed broadcaster ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: بذرپاش تعریف: ماشینی برای پخش بذر به مقدار معین بر سطح خاک
paid transfer ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: انتقال پولی تعریف: جابهجایی مسافر با اخذ مبلغ اضافه در شروع سفر یا در حین انتقال
abuse liability ( اعتیاد ) واژه مصوب: سوءِمصرف آوری تعریف: قابلیت یک ماده در ایجاد سوءمصرف
cholecystectomy ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: زَهره برداری تعریف: برداشتن کیسۀ صفرا با عمل جراحی
shunting ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: اتصال کوتاه سرشمع تعریف: پر شدن دهانۀ شمع به وسیلۀ رسوبات هادی الکتریسیته که مانع از جرقه زدن شمع می شود
saturation polarization ( فیزیک ) واژه مصوب: قطبش اشباعی تعریف: کمیتی که نشان دهندۀ بیشینۀ قطبش الکتریکی محیط دی الکتریک است
pseudopotential theory ( فیزیک ) واژه مصوب: نظریۀ شبه پتانسیل تعریف: نظریه ای که برخی از جنبه های فرایند پیوند را در فلزات توضیح می دهد
heliborne ( علوم نظامی ) واژه مصوب: بال بُرد تعریف: جابه جایی نیرو به وسیلۀ بالگَرد
coring ( باستانشناسی ) واژه مصوب: مغزه گیری 1 تعریف: ← نمونه برداری مغزه ای
organic compounds ( شیمی ) واژه مصوب: ترکیبات آلی تعریف: ترکیب هایی که بر زنجیرها یا حلقههای کربن استوارند و هیدروژن و در مواردی اکسیژن یا نیتروژن ...
Gavialidae ( زیستشناسی - علوم جانوری ) واژه مصوب: تمساح پوزهباریکیان تعریف: تیره ای از راستۀ تمساحسانان با آروارهای بسیار باریک که جنس نر آن سو ...
motorboat ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: قایق موتوری تعریف: ← شناور موتوری
ionization chamber ( فیزیک ) واژه مصوب: اتاقک یونش تعریف: وسیلهای که با اندازهگیری جریان حاصل از ذرات یوننده میزان این ذرات را تعیین می کند
acquired defect ( پزشکی ) واژه مصوب: نقص اکتسابی تعریف: نقصی غیرژن شناختی بعد از تولد ایجاد می شود
reversible bus lane ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: خط ویژۀ برگشت پذیر تعریف: خط ویژۀ اتوبوس یا وسایل نقلیۀ پر سرنشین که در ساعات اوج صب ...
fire stations bill ( حمل ونقل دریایی ) واژه مصوب: فهرست فراخوانی آتش تعریف: ← فهرست آتش
irreducible Markov chain ( آمار ) واژه مصوب: زنجیر مارکوف نافروکاستنی تعریف: زنجیر مارکوفی که همۀ حالت هایش با هم مرتبط باشند
electric test box ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: جعبۀ برق آزما تعریف: جعبه ای قابل حمل که دارای جزء الکتریکی است و با آن مدارها و افزاره های برقی را د ...
hospital formulary ( علوم دارویی ) واژه مصوب: راهنمای دارویی بیمارستانی تعریف: مجموعه اطلاعات مربوط به داروهای مصرفی در بیمارستان
suicidal gesture ( روانشناسی ) واژه مصوب: تظاهربه خودکشی تعریف: اقدام به خودکشی یا سایر رفتارهای خودتخریبی معمولاً برای جلب توجه و کمک دیگران، بدون ...
radar vector ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: بُردار راداری تعریف: جهتی که بخشی از هدایت ناوبری راداری محسوب می شود
human milk substitute ( تغذیه ) واژه مصوب: جانشین شیر مادر تعریف: ← شیر فرمولی نوزاد
holiday frequency ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: بسامد گردشگری تعریف: میانگین تعداد سفرهای انجامشده در یک دورۀ زمانی معین نسبت به کل جمعیتی که ب ...
metonym ( زبانشناسی ) واژه مصوب: مجازواژه تعریف: واژه ای که به سبب وجود نوعی رابطه به جای واژۀ دیگر به کار می رود
complete linkage ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: پیوستگی کامل تعریف: حالتی که در آن دو ژن بر روی یک فام تن آن قدر به هم نزدیک با ...
entrainment ( مهندسی شیمی ) واژه مصوب: همراه بَری تعریف: فرایندی که در آن مایع چنان به شدت می جوشد که قطره های مایع همراه با بخار آب از آن خارج می ش ...
minimum ( ریاضی ) واژه مصوب: کمینه تعریف: کوچک ترین مقدار در مجموعهای از مقادیر، در صورت وجود|||متـ . مینیمم|||* مصوب فرهنگستان اول
author - publisher ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی ) واژه مصوب: پدیدآورـ ناشر تعریف: پدیدآوری که خود ناشر اثر خویش است
rachis ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: محور برگ تعریف: محور اصلی در برگ مرکب شانه ای
touring ski ( ورزش ) واژه مصوب: برف سُرۀ گشت تعریف: نوعی برف سُره سبک و باریک با نوک خمیده که در اسکی گشت به کار می رود|||متـ . چوب اسکی گشت
interatomic forces ( شیمی ) واژه مصوب: نیروهای بینِاتمی تعریف: [شیمی] نیروهایی که اتم های مجاور بر روی یکدیگر اعمال می کنند و درنتیجه باعث جذب یا ...
keel ( حمل ونقل دریایی ) واژه مصوب: مازه تعریف: سازه ای فولادی یا چوبی در امتداد طولی، از سینه تا پاشنه، در زیرین ترین سطح شناور، متشکل از چندین تیر ...
meander plain ( زمینشناسی ) واژه مصوب: دشت رودپیچی تعریف: دشتی که براثر فرایند تشکیل رودپیچ ها به وجود آمده است
space group ( زمینشناسی ) واژه مصوب: گروه فضایی تعریف: [زمینشناسی] مجموعه ای از عملگرهای تقارنی که نشان دهندۀ یک جسم سه بعدی دوره ای هستند|||[فیزی ...
warrior burial ( باستانشناسی ) واژه مصوب: گور جنگاور تعریف: گوری شامل جسد یا بقایای جسد یا خاکستر جنگجوی جوشن پوش و خودبرسرنهاده و مجموعه ای از جنگ ...
piston ring expander ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: فنر رینگ پیستون تعریف: قطعه ای فنری در زیر رینگ پیستون که باعث تماس بیشتر رینگ پیستون با دیو ...
device awareness ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: افزاره آگاهی تعریف: توانایی نرم افزار در بهره گیری از اطلاعات موجود در درخواست های اینترنتی ...
villous carcinoma ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: پوش چنگار پرزی تعریف: پوش چنگاری که در آن یاخته ها آرایشی پرزمانند دارند
sex work ( مطالعات زنان ) واژه مصوب: کارگری جنسی تعریف: استثمار شدن در یک سوداگری جنسی در مقابل پول یا بدون آن