cholecystectomy


(جراحی) بریدن و برداشتن کیسه ی صفرا

جمله های نمونه

1. Through a midline abdominal incision, a cholecystectomy was performed and the lesser pancreatic duct was ligated.
[ترجمه گوگل]از طریق یک برش شکمی خط وسط، کوله سیستکتومی انجام شد و مجرای پانکراس کوچکتر بسته شد
[ترجمه ترگمان]از طریق برش میانی قلب، یک cholecystectomy انجام شد و مجرای اصلی لوزالمعده از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The introduction of laparoscopic cholecystectomy has changed the approach to the treatment of symptomatic gall stones.
[ترجمه گوگل]معرفی کوله سیستکتومی لاپاروسکوپیک رویکرد درمان سنگ های صفراوی علامت دار را تغییر داده است
[ترجمه ترگمان]معرفی of laparoscopic روش درمان سنگ های نشانه بیماری را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the mean time laparoscopic cholecystectomy has rapidly become a popular method.
[ترجمه گوگل]در این میان کوله سیستکتومی لاپاراسکوپیک به سرعت به یک روش رایج تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در زمان متوسط laparoscopic cholecystectomy به سرعت به یک روش معروف تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ultrasonography revealed multiple gallstones, and laparoscopic cholecystectomy was done.
[ترجمه گوگل]سونوگرافی سنگ های صفراوی متعدد را نشان داد و کوله سیستکتومی لاپاروسکوپیک انجام شد
[ترجمه ترگمان]Ultrasonography چندین gallstones را نشان داد و cholecystectomy laparoscopic انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Laparoscopic cholecystectomy has become the most popular method for removing the gall bladder.
[ترجمه گوگل]کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی به محبوب ترین روش برای برداشتن کیسه صفرا تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]laparoscopic cholecystectomy رایج ترین روش برای پاک کردن مثانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She continued to have pain and had a cholecystectomy 14 years after the onset of symptoms.
[ترجمه گوگل]او همچنان درد داشت و 14 سال پس از شروع علائم، کوله سیستکتومی کرد
[ترجمه ترگمان]او به داشتن درد ادامه داد و ۱۴ سال پس از شروع نشانه ها دچار مشکل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both patients underwent cholecystectomy, choledocholithotomy and left lateral segmentectomy and the post-operative recovery was uneventful in both cases.
[ترجمه گوگل]هر دو بیمار تحت کوله سیستکتومی، کلدوکولیتوتومی و سگمنتکتومی جانبی چپ قرار گرفتند و بهبودی پس از عمل در هر دو مورد بدون حادثه بود
[ترجمه ترگمان]هر دو بیمار تحت cholecystectomy، choledocholithotomy و segmentectomy جانبی قرار گرفتند و بهبود پس از عمل در هر دو مورد بدون اتفاق اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective:To study the feasibility of cholecystectomy through a mini dermatoglyph muscle rectus of abdominis incision.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه امکان سنجی کوله سیستکتومی از طریق برش مینی درماتوگلیف عضله راست شکم
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه امکان سنجی cholecystectomy از طریق یک ماهیچه mini mini از برش abdominis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods After cholecystectomy, the large intestine neoplasm in mice was induced with dimethylhydrazine(DMH). The histogenesis and growth pattern of large intestine cancer were observed.
[ترجمه گوگل]MethodsAfter کوله سیستکتومی، نئوپلاسم روده بزرگ در موش با دی متیل هیدرازین (DMH) القا شد هیستوژنز و الگوی رشد سرطان روده بزرگ مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش های بعد از cholecystectomy، روده بزرگ در موش ها با dimethylhydrazine (DMH)القا شد الگوی رشد و رشد سرطان روده بزرگ مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cholecystectomy under laparoscope a developed technique in recent years.
[ترجمه گوگل]کوله سیستکتومی تحت لاپاراسکوپ یک تکنیک توسعه یافته در سال های اخیر است
[ترجمه ترگمان]The تحت عنوان یک تکنیک توسعه یافته در سال های اخیر مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: The clinical data of laparoscopic cholecystectomy ( LC ) converted laparotomy were analyzed retrospectively.
[ترجمه گوگل]روش ها: داده های بالینی کوله سیستکتومی لاپاروسکوپیک (LC) لاپاراتومی تبدیل شده به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: داده های بالینی of laparoscopic (LC)به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We have advocated initial endoscopic stenting for bile duct strictures after open cholecystectomy.
[ترجمه گوگل]ما از استنت گذاری آندوسکوپی اولیه برای تنگی مجرای صفراوی پس از کوله سیستکتومی باز حمایت کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما از endoscopic اولیه endoscopic برای باریک بینی مجاری صفراوی پس از cholecystectomy باز حمایت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our study indicates that there is no systematic change in colonic function after cholecystectomy.
[ترجمه گوگل]مطالعه ما نشان می دهد که هیچ تغییر سیستماتیکی در عملکرد کولون پس از کوله سیستکتومی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]مطالعه ما نشان می دهد که هیچ تغییر سیستماتیک در عملکرد colonic پس از cholecystectomy وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One patient was managed endoscopically with stone extraction and another by cholecystectomy and duct exploration.
[ترجمه گوگل]یک بیمار به روش آندوسکوپی با استخراج سنگ و دیگری با کوله سیستکتومی و اکتشاف مجرای درمان شد
[ترجمه ترگمان]یکی از بیماران با استخراج سنگ و دیگری با استفاده از cholecystectomy و کاوش لوله، مدیریت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Overall,(Sentence dictionary) there seems to be a lower incidence of symptoms after percutaneous cholecystolithotomy than cholecystectomy.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، (فرهنگ جملات) به نظر می رسد بروز علائم پس از کوله سیستولیتوتومی از راه پوست نسبت به کوله سیستکتومی کمتر است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، به نظر می رسد که پس از percutaneous cholecystolithotomy نسبت به cholecystectomy، نشانه های کمتری از علایم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] برداشتن کیسه صفرا

انگلیسی به انگلیسی

• surgical removal of the gall bladder (medicine)

پیشنهاد کاربران

cholecystectomy ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: زَهره برداری
تعریف: برداشتن کیسۀ صفرا با عمل جراحی

بپرس