rachis


معنی: ستون فقرات، ساقه، تیره پشت، اندام ساقهای یا محوری، مهرههای پشت، دیرک مشترک
معانی دیگر: رجوع شود به: spinal column، (گیاه شناسی) میان آسه، محور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: rachides, rachises
مشتقات: rachial (adj.)
(1) تعریف: the central axis or shaft of an inflorescence of a compound leaf.

(2) تعریف: the shaft of a feather.

(3) تعریف: the spinal column.
مشابه: back, backbone

جمله های نمونه

1. A determinate cymose inflorescence with a zigzag rachis.
[ترجمه گوگل]گل آذین سیموس مشخص با راشی زیگزاگی
[ترجمه ترگمان]یک استوار قاطع با یک حرکت سریع و پرپیچ و خم، با یک حرکت سریع و کج و معوج،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Spadix rachis flat, margin with bract - like appendages; flowers small, monoecious, in series on rachis, apetalous.
[ترجمه گوگل]Spadix rachis مسطح، حاشیه با ضایعات مانند گل‌های کوچک، تک‌پایه‌ای، به‌صورت سری روی خرچنگ، برگ‌دار
[ترجمه ترگمان]Spadix rachis با حاشیه with مانند appendages، گل کوچک، monoecious، سری در rachis، apetalous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. X line behaves: Rachis osteoporosis, bone little bridge decreases, cave among centrum, submit piscine tail form.
[ترجمه گوگل]خط X رفتار می کند: پوکی استخوان راچیس، پل کوچک استخوانی کاهش می یابد، غار در میان مرکز، ارسال فرم دم ماهی
[ترجمه ترگمان]خط X رفتار می کند: پوکی استخوان، پل کوچک استخوان، غار بین centrum، فرم tail piscine را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Right now, your rachis should keep just up, and your line of sight should achieve farthermost distance.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، راچی شما باید به همان اندازه بالا باشد و خط دید شما باید به دورترین فاصله برسد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، rachis باید ادامه پیدا کنه و خط بینایی شما باید به farthermost دور دست پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Raceme rachis white- ciliate along margins; upper glume sharply keeled throughout, keel narrowly winged.
[ترجمه گوگل]Raceme rachis white- مژه دار در امتداد حاشیه گلوم فوقانی به شدت در سرتاسر پیچ خورده است، کیل با بال باریک
[ترجمه ترگمان]Raceme با حاشیه های سفید - ciliate در امتداد حاشیه های؛ glume بالایی به شدت به طور ناگهانی در تمام طول کشتی به طور دقیق بال دار شدند و به سختی بال بال دار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Raceme rachis and pedicels pubescent or puberulent ; bract and bracteole usually borne on distal 1/2 of pedicel.
[ترجمه گوگل]Raceme rachis and pedicels بالغ یا بلوغ ; براکت و براکتئول معمولاً در 1/2 انتهایی پدیسل قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]Raceme و pedicels pubescent یا puberulent؛ bract و bracteole معمولا در ۱ \/ ۲ of دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Understand the reason of rachis fracture and emergency treatment principle?
[ترجمه گوگل]علت شکستگی راشیس و اصل درمان اورژانسی را می دانید؟
[ترجمه ترگمان]علت شکستگی و اصول درمان اورژانسی را درک کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The brittle rachis may break when handled, and the berries may shell in storage.
[ترجمه گوگل]راچی شکننده ممکن است در هنگام دست زدن بشکند و توت ها ممکن است در انبار پوسته شوند
[ترجمه ترگمان]ترد کننده ترد ممکن است زمانی که جابجا شود تجزیه شود، و دانه ها ممکن است در انبار ذخیره شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rachis - removing could increase grain weight, while defoliation could lower grain weight.
[ترجمه گوگل]راچی - حذف می تواند وزن دانه را افزایش دهد، در حالی که برگ زدایی می تواند وزن دانه را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]Rachis - حذف می تواند وزن گندم را افزایش دهد در حالی که defoliation می تواند وزن گندم را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pedicels of spikelet pair equal, as long as rachis internode; upper glume with 0. 5–1 mm mucro.
[ترجمه گوگل]ساقه های جفت سنبلچه برابر هستند، تا زمانی که میانگره راچیس گلوم بالایی با 0 5-1 میلی متر موکرو
[ترجمه ترگمان]Pedicels برابر با spikelet برابر است، تا زمانی که rachis internode، glume بالایی با ۰ ۵ - ۱ mm mucro
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inflorescence paniculate, rachis tawny tomentose; female flowers borne on basal part of the inflorescence.
[ترجمه گوگل]گل آذین paniculate, rachis tawny tomentose; گلهای ماده در قسمت پایه گل آذین قرار دارند
[ترجمه ترگمان]inflorescence paniculate، rachis گندم گون، گل های مینا، که بر روی قسمت های اساسی of نقش بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As the rachis of the inflorescence continues to elongate, sterile flowers with abortive male and female parts appear, followed by normal staminate ones with abortive ovaries.
[ترجمه گوگل]همانطور که راشیس گل آذین به دراز شدن ادامه می دهد، گل های عقیم با قسمت های نر و ماده سقط شده ظاهر می شوند و به دنبال آن گل های نرمال با تخمدان های سقط شده ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که the of ادامه دارد، گل های عقیم با بخش های عقیم و زنانه ظاهر می شوند و پس از آن افراد معمولی با تخمدان طبیعی به دنبال آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Leaf blade abaxially glabrous to puberulent ; inflorescence rachis mostly less than 1 cm, if longer then rachis straight.
[ترجمه گوگل]تیغه برگ بدون کرک تا بلوغ; گل آذین راشیس عمدتاً کمتر از 1 سانتی متر است، اگر بلندتر باشد، راشیس مستقیم است
[ترجمه ترگمان]تیغه برگ abaxially را به puberulent متصل می کند؛ inflorescence بیشتر از ۱ سانتیمتر است، اگر بیشتر از ۱ سانتیمتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stipule and the rachis base gather live, the edge bamboo splint dentate fission, has the glandular hair .
[ترجمه گوگل]استیپول و پایه راچیس جمع می شوند، لبه آتل بامبو شکافت دندانه دار، دارای موهای غده ای است
[ترجمه ترگمان]Stipule و پایگاه rachis در حال زنده شدن است، حاشیه بامبو dentate شکافت، the غده دار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستون فقرات (اسم)
vertebra, backbone, spine, spinal column, vertebral column, rachis

ساقه (اسم)
stalk, stem, shank, pedicle, footstalk, peduncle, halm, haulm, rachis

تیره پشت (اسم)
spine, spinal column, vertebral column, rachis

اندام ساقه ای یا محوری (اسم)
rachis

مهره های پشت (اسم)
rachis, spinal vertebra

دیرک مشترک (اسم)
rachis

تخصصی

[زمین شناسی] محور برگ مرکب، ساقه، محور - محور برگ مرکب بزرگ، یا گل دادن خوشه ای یا گل آذین خوشه ای.(Swartz,1971,p.395). - به تمام محور ها بدون در نظر گرفتن برگ گفته می شود .به محور اصلی " راشیز 1 " و به محور فرعی اول " راشیز 2 "و ... گویند .

انگلیسی به انگلیسی

• spinal column, backbone; axis

پیشنهاد کاربران

rachis ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: محور برگ
تعریف: محور اصلی در برگ مرکب شانه ای

بپرس