حدیث ایران - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take place: اتفاق افتادن - برگزار شدن

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotion: احساسات - شور - عاطفه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unconscious: بی هوش - بی خبر - نااگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

loss: ضرر - از دست دهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lose: از دست دادن - باختن - گم کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i lost all my money: تمام پولم را گم کردم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we lost the game: ما بازی را باختیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

area: 1 - منطقه - ناحیه - بخش 2 - مساحت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mental: روحی - ذهنی - روانی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a mental illness: یک بیماری روحی - روانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basis: پایه - اساس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sickness: بیماری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recall: به یاد اوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even: یکنواخت - صاف - هموار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take place: اتفاق افتادن - برگزار شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interest: علاقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brief: خلاصه - مختصر - کوتاه مدت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detailed: مفصل - با جزئیات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compete: مسابقه دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hold: برگزار کردن - نگه داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

athlete: قهرمان ورزشی - ورزشکار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wrestling: کشتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

celebrate: جشن گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

celebration: جشن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competition: رقابت - هم چشمی - مسابقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

against: مترادف ان =with = با

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attract: جذب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attraction: جذابیت - جذب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attractive: جذاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plain: دشت - زمین مسطح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

religion: مذهب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

basically: اساسا - اصولا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

control: کنترل ( کردن ) - نظارت ( کردن )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

consist of: شامل - شامل شدن - تشکیل شدن از = b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

follow: دنبال کردن - پیروی کردن - تعقیب کرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

include: گنجاندن - شامل شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fortune: بخت - شانس - اقبال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

luck: شانس - بخت - اقبال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

award: جایزه - اعطا کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

prize: جایزه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom: ته - قسمت پایینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

encourage: تشویق کردن - دلگرم کردن - جرئت دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heat: گرما

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep: عمیق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

depth: عمق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

depth: عمق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wide: پهن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

width: پهنا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

measure: اسم = معیار - مقیاس - اقدام فعل= ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

measurement: اندازه گیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

immediately: فورا - بلافاصله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oral: شفاهی - دهانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

touch: لمس - لمس کردن - تماس - دست زدن به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

win: برنده شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

winner: برنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

advise: توصیه کردن - نصیحت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

advice: توصیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

receive: دریافت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reception: دریافت - پذیرش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

place: جا - مکان - در ( رتبه ای - جایی و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put: قرار دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

individual: فرد - انسان واحد - فردی - انفرادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

right: درست - حق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

up to now: تا به حال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

up to now: تا به حال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

until now: تا به حال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

until now: تا به حال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operate: عمل کردن - عمل جراحی کردن - کار کرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

operation: عملیات - عملکرد - عمل جراحی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

silent: ساکت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silent: ساکت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

silence: سکوت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

silence: سکوت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silently: به ارامی - در سکوت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

floor: کف زمین - طبقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the floor: روی زمین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

season: فصل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clearly: به طور روشن - به وضوح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

track and field: ورزش دو و میدانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give out: ساطع کردن - از خود بیرون دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give off: از خود بیرون دادن - ساطع کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

force: اسم = نیرو - زور فعل= مجبور کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transport: حمل و نقل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transport: حمل و نقل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

transportation: حمل و نقل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bring together: گرد هم اوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cycle: دوچرخه سواری کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get to: رفتن به - رسیدن به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

great: عالی - مهم - بزرگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

puzzle: اسم =معما - سوال بدون پاسخ - جورچین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wonderful: شگفت انگیز - عالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wonder: از خود پرسیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

invention: اختراع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invention: اختراع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fast: اگر فعل باشد به معنی => روزه - روزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fast: اگر فعل باشد به معنی => روزه - روزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mean: معنی دادن - منظور داشتن - دربرداشتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meaning: معنی - منظور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

defeat: شکست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

habit: عادت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shout: فریاد زدن - باصدای بلند گفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shut: بستن - برهم نهادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

noise: سروصدا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pickup: برداشتن - بلند کردن - یادگرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

held: نگه داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lift: بلند کردن - سرقت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

useless: بی فایده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secret: سر - راز - رمز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

army: ارتش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

front: جلو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copper: مسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wire: سیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get up: بلند شدن - به پا خاستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plant: اگر فعل باشد = کاشتن اگر اسم باشد = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sheet: ورقه - برگه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sheet: ورقه - برگه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paper: کاغذ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paper: کاغذ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep: 1 - نگه داشتن - حفظ کردن. 2 - ادام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fear: ترس - ترسیدن - نگرانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fearless: نترس - شجاع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

amuse: سرگرم کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surprise: اگر اسم باشد = تعجب - کار تعجب اور. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

beat: غلبه کردن - شکست دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

حدیث: سخن پیامبر - عشق - تازه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عرفان: خداشناسی - عشق - معرفت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frighten: ترساندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frighten: ترساندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confuse: گیج کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confuse: گیج کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shock: اگر اسم باشد = شوک. اگر فعل باشد = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shock: اگر اسم باشد = شوک. اگر فعل باشد = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carpet: فرش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thin: نازک - لاغر - رقیق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

FAT: چاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

FAT: چاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common: معمول - عادی - رایج - مشترک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

appear: به نظر رسیدن - ظاهر شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

manage: موفق شدن - از عهده برامدن - اداره ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

involve: دربرداشتن - درگیرکردن - شامل شدن - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

taste: مزه - مزه دادن - چشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smell: بو - بوییدن - بودادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smell: بو - بوییدن - بودادن

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emotional: احساساتی - عاطفی

١٠ ماه پیش

مدال‌های حدیث ایران