عباس محمدی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sharpened: بهبود یافته، مترقی، پیشرفت کردن، به ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kept alive: از بقای چیزی مطمئن شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vegetable tanning: به یکی از روش های اصلی تولید چرم گف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a stone's throw from: در فاصله ی نزدیک، در نزدیکی، در حوا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the proverbial toilet: ارزش چیزی به مقدار زیادی از بین رفت ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infinite: بی کران، بی پایان، لایتناهی، نهمار، ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep analysis: تجزیه و تحلیل همراه با جزئیات

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

possibility generation: فرصتی را برای نسلی فراهم می کند تا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

net value: ارزش خالص

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perfection of the existing: کمال وجود

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

masterpiece: مهارت و استادکاری

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breech maker: شلوار دوزان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

great age: اجداد

٨ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٨ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take care: انجام دادن she is happy to take car ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in theory: از لحاظ تئوری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

little point: نکته کوچکی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from the top to the bottom: زیر و بم چیزی را در آوردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

according to legend: به روایتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tanned: ( در صنعت چرم ) = دباغی شده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inside pocket: جیب بقل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stylewise: استایل یا سبکی که می تواند ارتقا یا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patent: در صنعت کفش به معنای کفش ورنی است.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patent: در صنعت کفش به معنای کفش ورنی است.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

producing: به وجود آوردن - ایجاد کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adopting: پذیرفته شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adopting: پذیرفته شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ne'er do well: آدم بیکار و تنبل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pose out: کنار کشیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poach: قاپیدن، برای مثال مشتری کسی را قاپی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

provocateur: تحریک آمیز، تحریک کننده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unmistakable: غیر قابل تردید

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hand down: دست به دست شدن چیزی، برای مثال مهار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hand down: دست به دست شدن چیزی، برای مثال مهار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crease up: phrasal verb with crease خندیدن بسی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fold over: رو هم تا شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

under the hammer: چیزیکه در حراجی فروخته می شود

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abdication: کناره گیری، استعفا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take precautions: رعایت اقدامات احتیاطی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take precautions: رعایت اقدامات احتیاطی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

male preserve: مختص آقایان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irrespective: بدون توجه به

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in depths of winter: در چله زمستان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trunk show: شوی لباس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pocket square: پوشِت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move on: 1. ترک کردن 2. پیشرفت داشتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come undone: چیزی که مطابق انتظار ما یا جوری که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come undone: چیزی که مطابق انتظار ما یا جوری که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on leave: در مرخصی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on leave: در مرخصی بودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unpatterned: بدون طرح یا الگو، ساده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

known: شناخته شده، معروف شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jumpsuit: لباس یکسره که در جلو یا پشت زیپ دار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jumpsuit: لباس یکسره که در جلو یا پشت زیپ دار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

micronize: ( به صورت ذرات بسیار ریز به قطر چند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infinite: بی حد و حصر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all the way round: دور تا دور

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

environmental: پیرامونی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never be the same again: آدم قبل نمیشم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

luxury: لوکس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jewel in the crown: گل سر سبد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jewel in the crown: گل سر سبد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

restrained: محدود تر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stylistic: سبک شناسی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upstream: بالا دست

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arms race: مسابقه تسلیحاتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gauging: مورد ارزیابی قرار گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actively: با جدیت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

actively: با جدیت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give rise: باعث شدن، موجب شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

celebratory: شادابی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

raw material: مواد اولیه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raw material: مواد اولیه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go further: پیشی گرفتن - جلو زدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the sky is the limit: محدودیتی وجود ندارد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

woody hill: تپه جنگلی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sought after: پر تقاضاترین - مورد توجه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top range: گرانقیمت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ideal world: در خوشبینانه حالت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one off: نادر، بی تا، تک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sowed the seeds: to do something that will cause som ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

huge: شگرف

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fully canvassed: تمام مویی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real: اصیل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far: تا به امروز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noble art: هنر اصیل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

direct sales: فروش بدون واسطه و در محلی به غیر از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

main floor: طبقه همکف

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heavy gambler: قمارباز قهار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ear to ear smile: لبخندی تا بنا گوش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

equally: در عین حال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rack: رگال

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boosting conversion: ترقی گرایش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

display designer: طراح صحنه یا فروشگاه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

window stylist: طراح ویترین فروشگاه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

style specialist: متخصص استایل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from the every beginning: از همان ابتدا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head: ارشد، مرشد، بزرگ، رهبر، مدیر، رئیس، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vintage: مرغوب، اعلاء، قدیمی، ممتاز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extreme: فوق العاده، نا متعارف، باورنکردنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canvas: کرباس، پارچه ی ریز باف و زبر ( معمو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carry off: کاری را با موفقیت انجام دادن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from that point on: از آن لحظه به بعد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bold: ( رنگ و شکل ) جلب توجه کننده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wildest: دور از ذهن ترین

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

selvedge: سجاف

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jockeying: تلاش بسیار زیاد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peak lapel: یقه ی نوک تیز کت یا پالتو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upper class: طبقه مرفه جامعه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

launch: راه اندازی کردن - رونمایی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after all: با تمام این اوصاف

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rubbed shoulders: شانه به شانه شدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand welt: داخل کفش را با دست دوختن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market will bear: آستانه تحمل بازار - کشش بازار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

construction materials: مواد تولید

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benchmade shoe: کفش دست دوز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buttonhold: مادگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leisure garment: لباس راحتی یا اوغات فراغت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overedge: در اصطلاح نساجی لبه داغ گفته میشود

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

best dressed: خوش پوش، خوش لباس

٨ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

مدال‌های عباس محمدی