پیشنهادهای شاینا (٥)
١٥
٢ سال پیش
٧
به طور مجزا، انفرادی، منحصرا، تکی، جداگانه، به تنهایی
٢ سال پیش
١٨
1_خراب، داغون، شکسته ?ex: how we can fix a busted phone ترجمه: چطور میتونیم یه موبایل شکسته رو تعمیر کنیم؟ 2_بدبخت، بیچاره !ex: you are busted ترجمه ...
٢ سال پیش
١
مخفف dormitory به معنی: خوابگاه
٢ سال پیش
٢
افتخار کردن ex: He’s the kind of man who takes pride in his appearance ترجمه: اون از اون مدل آقایونه که به ظاهرش افتخار می کنه.
٢ سال پیش
٣
به معنی: آزمایشگاه مخفف کلمه: laboratory - > Lab