جدیدترین پیشنهادها
٣ سال پیش
٧
به طور مجزا، انفرادی، منحصرا، تکی، جداگانه، به تنهایی
٣ سال پیش
٢٣
1_خراب، داغون، شکسته ?ex: how we can fix a busted phone ترجمه: چطور میتونیم یه موبایل شکسته رو تعمیر کنیم؟ 2_بدبخت، بیچاره !ex: you are busted ترجمه ...
٣ سال پیش
١
مخفف dormitory به معنی: خوابگاه
٣ سال پیش
٣
افتخار کردن ex: He’s the kind of man who takes pride in his appearance ترجمه: اون از اون مدل آقایونه که به ظاهرش افتخار می کنه.
٣ سال پیش
٤
به معنی: آزمایشگاه مخفف کلمه: laboratory - > Lab
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.