Arvin G

فارسی اچمی به قورباغه وک یا بک گویند

به ابراهیم حافظ نژاد واژه خورآسان از دو واژه خور به معنای همان خورشید/هورشید پارسی و آسان از فعل آسیدن به معنای بالای آمدن و برخاستن میباشد و در کل ...

به خدیجه واژه بسی کردن در پارسی جنوب ایران ( پارس ، هرمزگان ، بوشهر ) ، همریشه با گسی کردن در پارسی دری و از وِسی wisē پارسی میانه میاد.

درست آن کاوِش میباشد ، از بن حال فعل کافتن که کاو - باشد پسوند اِش؛ به سان: گفتن ، گوی - > گویش رفتن ، رَو - > روش خوردن ، خور - > خورش دیدن ، بین - ...

به تهورث دیوبند ؛ بله پاژه پلاس و پلاسیدن پارسی هست و در پارسی جنوب ایران برای چیزی که چروکیده و پژمرده و فاسد شده استفاده میکنیم.