پیشنهادهای پژمان ز (١٦)
عالی مقام ، عالیجناب ( صفت )
Brain's circuitry سیستم مداربندی مغز، تبادلات الکتریکی مغزی
پارچه توری نازک. در داستان تنگسیر صادق چوبک از این کلمه استفاده شده است
یله شدن بمعنای لم دادن به یک طرف. در داستان تنگسیر اثر صادق چوبک هم بارها از این کلمه استفاده شده است.
stealing sleep خواب دزدکی و یواشکی، دزدکی خوابیدن
مو لای درزش نمیره، بی عیب و نقص
در هواشناسی بمعنای بارشهای پراکنده ولی شدید همانند بارشهای شلاقی و کوتاه
پر کردن از چیزی
مثال : سیر و سلوک حماسیepic journey
مثل : یک اجرای درخشان تئاتر از یک هنرپیشه نیویورکی. A searing performance by a new york actress
مثل سرشار / آکنده/مملو از عشق
( صنعت ) دورریختن/از هم پاشیدگی/رهاسازی مواد و سیالات شیمیایی
( صنعت ) آلودگی فیزیکی به محصولات خوردگی، براده، گرد و غبار، ذرات معلق و ورود هر جسم خارجی بدرون یک دستگاه یا محلول یا سیال
( صنعت ) نظامنامه واحد شیمی/آزمایشگاه کالیبراسیون/سیستمهای کمکی/توربین که شامل شرح وظایف، مقررات، سیستمها و تجهیزات و ارتباطات درون بخشی است. سند با ...
رادیواکتیو شدن وسایل ، تجهیزات ، سیالات شامل آب و غیره آلودگی به رادیواکتیویته activated به معنای اکتیو بودن ( آلوده بودن به تشعشع رادیو اکتیو ) . بط ...
در صنعت: پسماند، دور ریز مواد شیمیائی