پیشنهادهای سید علیرضا زارعی (٣١)
یک خورشت غذای گیلانی که از گوشت چرخ کرده، سیب زمینی، گوجه و پیاز داغ طبخ میشود.
این شک رنه دکارت ، مبتنی بر آن است که انسان به طور شک دستوری و سیستماتیک در همه چیز شک کند و تنها چیزی که در آن شک نکند شک در شک کردن است. یعنی بالاخ ...
مسیحیت انجیلی یا اونجلیسم ( به انگلیسی: Evangelicalism ) شاخه ای از پروتستانتیسم با گستردگی جهانی است که جوهر مژده انجیل را، مشتمل بر آموزهٔ رستگاری ...
( Techne ) ( تِخنه ) تکنیک، فن، هنر، امور یَدی
در گویش مرودشتی همان چنگک کاه است
معبد دِلْفی
سادومازوخیسم یا آزارگری و آزارخواهی ( به انگلیسی: Sadomasochism ) عبارت است از دو نقطه مقابل انحراف سادیسم و مازوخیسم، آزار یا تحقیر دیگران و بی احتر ...
شَرْفْ آباد: یک روستا در استان یزد رک: مستند �قاف به قاف قلعه� از مجتبی حسینی مرشدی
اَلَمْناک: درد ناک الم ( درد ) ناک
جِبِلَّت: فطرت، ذات، ریشه جهانِ پیرِ رعنا را ترحم در جبلت نیست ز مهر او چه می پرسی در او همت چه می بندی حافظ
چادر قجری منسوب به قاجار چادری که نیمه آن با بند دور کمر بسته میشود.
مُقام: میکده، شرابخانه تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است همواره مرا کوی خرابات مقام است
قابل اعتماد
نام گرایان
اشک تخلص آقای شفیعی کدکنی
stylized سبک وار، دارای سبک
ضرب المثل �آب زیپو�: غذا یا چای آبکی
Logos واژه ای یونانی به نام �معنی�. ( کتاب �انسان در جستجوی معنا� امیل فرانکل )
آبگز کردن شیشه: از خاصیت انقباض شیشه که اصطلاحاً موجب شکست و زیبایی آن میشود استفاده میکنند. شیشه را قبل از سرد شدن چند ثانیه در آب فرو برده و خارج م ...
به ترکیب نور قرمز و بنفش، �مجنتا� گویند. مجنتا همان ارغوانی روشن، یا سرخابی است.
مجنتا
طُوف: طواف کردن حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست احرام طـوف کعبه دل بی وضو ببست
سادگی عقب ماندگی
ماهوی به معنای ذات هر چیز. �عشق به ما هوی عشق�: به معنی عشق از منظر اصل و ذات و چیستی عشق. . . . .
آماج: نیت و منظوری که نویسنده از قبل به آن اشاره کرده و حال با به کار بردن این کلمه بر روی منظور قبلی تاکید میکند.
کسی که به دلیل نداشتن کرایه لب جاده می ایستد و با ماشین هایی که هم مسیر اویند_رایگان_سفر میکند.
پارادایم به معنای ماهیت و کلیت است. به عنوان مثال پارادایم یک میز از یک سطح و پایه تشکیل شده است که از آن به عنوان پارادایم میز یاد میکنیم. یا به عب ...
_ یـَــزِشْــنْ یزشن کردن ؛ دعا کردن . ورد خواندن : و ویراف را بر آن تخت نشاندند و روی بند بر وی فروگذاشتند و آن چهل هزار مرد بر یزشن کردن ایستادند. ...
سهر: شب زنده داری_ نماز شب زنده داری صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکری به دوام نا تمامان جهان را کند این پنج تمام
پیشنماز
دُرُختن: ضرر کردن