پیشنهادهای اسحاق (٢٦)
خودتحریکی. رایج ترین عمل ناشی از خودتحریکی، خودارضایی است. گاهی خودارضایی و خود تحریکی را به جای یکدیگر استفاده می کنند که باید توجه داشت هر رفتار خ ...
work ethic از لحاظ لغوی به معنای وجدان کاری است. اما معنای آن، باور به این است که سخت کار کردن یک فضیلت و ثواب شمرده می شود.
روبات واری؛ اعمال و رفتار روبات گونه و ناآگاهانه. انسانی که اعمال و رفتار روزمره اش را بی هیچ هشیاری، همچون یک روبات انجام می دهد؛ زندگی او کاملاً م ...
take grip: کنترل یک موقعیت را در دست گرفتن. take grip of s. one: کسی را تسخیر کردن، کنترل کسی را در دست گرفتن. . a real painter doesn't know that ...
potential: بالقوه. actual: بالفعل.
حق با قدرت است. قدرت حرف اول را می زند.
زن روحانی. �کشیشه� اشتباه است، چون کشیش زن نداریم.
شِکوه، شکایت: Complaint
عصبی، روان پریش.
mock fight دعوای ساختگی
big gun: آدم مهم، VIP.
جوشی شدن به جوش آمدن. خشمگین شدن؛ خون به جوش آمدن.
به انگلیسی: Sharing
بی نظیر
مردسالاری
گرم و نرم. امن و راحت. دنج.
fouling of the mind: آلایش ذهن، پلشتی خاطر.
بیش از حد، خارج از اندازه، نامتناسب.
گذشتن. . . صرف نظر کردن.
go cuckoo : go crazy/mad ( دیوانه شدن ) .
مدهوش کننده، مسحور کننده. ( music ) .
مرزی: marginal cities : شهرهای مرزی. marginal cases : موارد مرزی. ( مواردی که نه اینطرفی هستند نه آنطرفی ) .
bullock cart : کالسکه یا درشکه ی گاوی.
vouch for s. one's honour : وفاداری کسی را تضمین کردن.
say s. thing in favor of s. one : چیزی برای تایید کردن شخصی گفتن. It has to be said in favor of Skinner: در تایید حرف اسکینر، باید این را گفت که. ...
exotericism: عوام گرایی، همگانی.