پیشنهادهای اخگر رهنورد (٢٣)
٦١
١ سال پیش
٢
وضعیتی که فرد در آن نه دست ستیز دارد و نه پای گریز.
٢ سال پیش
١
در نوسان بودن بین دو چیز، احساس، یا حالت
٢ سال پیش
٣
اگر با needs به کار رود، به معنای �برطرف کردن� است.
٢ سال پیش
٣
هدف گذاری کردن
٢ سال پیش
١
زودگذر
٢ سال پیش
٠
ارائه ی خدمات
٢ سال پیش
٠
پیوند مستحکم
٢ سال پیش
٣
خط دفاعی
٢ سال پیش
٤
مستقر در مثل UK - headquartered bank یعنی بانک مستقر در بریتانیا
٢ سال پیش
٠
کامل rounded understanding درک کامل
٢ سال پیش
٢
جد از
٢ سال پیش
-٢
�پیشبرد� هم معنی میده.
٢ سال پیش
١
دارایی ازدست رفته
٢ سال پیش
٧
دستور زبان
٢ سال پیش
٦
کجای کار می لنگید؟
٢ سال پیش
٦
توابع مثل تمام نهادهای کوچکی که تابع یک شرکت بزرگ هستند.
٢ سال پیش
٧
پرسش های موشکافانه
٢ سال پیش
٠
شکستی را جبران کردن، جبران کردن شکست
٢ سال پیش
٠
فرضیه نادرست
٢ سال پیش
٠
ثابت باقی ماندن، سیال نبودن
٢ سال پیش
١١
هدف . . . این است که . . .
٢ سال پیش
١
ظرفیت سازگاری
٢ سال پیش
٢
تداوم کسب وکار