پیشنهادهای هومن نوروزی (٢٣)
پیچوندن!
این فعل بار منفی داره!!! یعنی به معنای آرام کردن، خشنود ساختن، یا فرونشاندن در جهت مثبت نیست بلکه تداعی کننده ی این مفهوم هست: خشنود ساختن همراه با ب ...
مختار بودن؛ اختیار چیزی را داشتن؛ اختیار قانونی یا اخلاقی داشتن برای انجام کاری؛
چیزی یا فردی که از کار افتاده باشد؛ قراضه شدن؛ زهوار در رفته شدن؛
( اگر اسم باشد ) an activity that only one person or a particular type of person does or is responsible for ( شاید به مفهوم ) جولانگاه، قلمرو، حیط ...
حیرت زده؛ سر در گم؛ کسی که مخش گوزیده! ( در اثر یک تجربه یا خبر تلخ ناگهانی ) They were shell - shocked by the news
( در مورد محدودیت ها، معذوریت ها و بروکراسی ها ) فراتر رفتن از، تفوق یافتن بر
تکامل نیافته، ناقص، ( شاید ) عقب افتاده Peoples of the African continent were consistently referred to as cognitively depauperate
کاربری چیزی یا مکانی را تغییر دادن
{اقتصاد} تورم شدید ( پس از افزایش تقاضا و افزایش قیمت ها )
در بحث سرمایه گذاری با مفهوم: کشورها یا مکان های خارجی e. g. : Offshore locations for manufacturing operations
در ازدیاد نباتات: افزونه
پشم ریزون! ( غیر رسمی )
بی ارج و قرب کردن
an order of magnitude= 10 two orders of magnitude= 100 شاید به مفهوم ده ها یا هزاران
افزایش سرعت؛ سریع تر راندن؛ تسریع یک فرآیند، عمل یا اقدام
کانون فعالیت؛ محل کار و تلاش بسیار شدید؛
پیشنهاد ابداعی: سرد - زیستگاه!!
ادعایی که بر اساس آن انسان ها قادر به تصمیم گیری و عملی کردن آن تصمیم در جهان هستند
جایگاه یا موقعیت نمایندگی یک گروه بزرگ تر؛ نمایندگی یک جمع؛ مشت نمونه خروار بودن!!!
مشارکت فراگیر، مشارکت جامع، مشارکت غیر انحصاری فرهنگی که در آن حق دسترسی، به اشتراک گذاری و انتخاب برای همگان آزاد است
آرمان های جمعی، مطالبات جمعی، اهداف مشترک، مطالبات همگانی
پای کاذب، گسترش موقت پروتوپلاسم، مانند آنچه در آمیب هست، به منظور حرکت کردن و جذب غذا