علی قناد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grave: مزار قبر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به ارمغان اوردن: به ثمر رساندن یا هدیه آوردن

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

giant: معمولا غول پیکر ولی در برخی موارد م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bamboo: گیاهی از راسته گندم سانان که میتوان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endangered: حیوانات در معرض انقراض مانند دلفین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scared: Frightened Afraid a lot

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایلچی باشی: سفیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستوفی الممالک: در لغت در واقع وزیر دارایی در عهد ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایشیک اقاسی: رییس تشریفات و انتظامات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معیر الممالک: کسی که وظیفه ریاست نظارت بر عیار سن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ضراب باشی: شخصی که زیر نظر معیر الممالک بر مرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زرگر باشی: شخصی که وظیفه خرید و فروش جواهرات س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملیله دوزی: دوختن رشته ای طلا و نقره روی آستین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منشی الممالک: شخصی که در گذشته وظیفه تهیه اسناد و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قورچی باشی: منصبی در عهد زندیه که از نفوذ فراوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساکت: خاموشی کلام - بر تضاد سر و صدا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ساکت: خاموشی کلام - بر تضاد سر و صدا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قاجار: کلمه ای ترکی به معنای کسی که فرار م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قاجار: کلمه ای ترکی به معنای کسی که فرار م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exept: But not به جز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exept: But not به جز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور در عهد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمساح: جانوری خزنده که به راحتی در آب شنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تمساح: جانوری خزنده که به راحتی در آب شنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ائین هخامنشیان: البته هر دینی بوده یکتا پرستی آنان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روهام: معنای قطره باران هم میدهد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

علی اکبر: علی به معنای بلند مرتبه و اکبر به م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اثار حفظ قران: پاداش آخرت - آرامش روحی - هدایت دنی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهر باران: رشت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در مدرسه میخوانند: درس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جوان: برنا - نوجو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abandons: ترک کردن تمرین که گاه نوعی قهر تلقی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حریص: آزمند سخت خواستار چیزی بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

financed: وزارت دارایی و اداره مالیات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

financed: وزارت دارایی و اداره مالیات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قناد: شیرینی فروش. شخصی که شیرینی میفروشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قناد: شیرینی فروش. شخصی که شیرینی میفروشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fifa: مخفف federation internationale de f ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fifa: شعار آن برای بازی برای جهان است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peel: پوست کندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

peel: پوست کندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kindergarten: A class for young children usually ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

castle: قصر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

castle: قصر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bubble: An empty ball of air or gas

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blow: Make or shape something by sending ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blow: Make or shape something by sending ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمع: به انگلیسی:candle یک منبع نور که ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شمع: به انگلیسی:candle یک منبع نور که ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

give up: Stop trying

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

erase: Remove marks or writing

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش نهاد: دارای ذات و نیت پاک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضعیف النفس: سست اراده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمثال: صورت یا مجسمه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تمثال: صورت یا مجسمه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سن پترزبورگ: شهری بزرگ و پایتخت سابق روسیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اودسا: شهری در اوکراین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agility: در فوتبالدچابکی بازیکن که باسنجش سن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احتکار: انبار کردن کالا برای فروختن آن در ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

احتکار: انبار کردن کالا برای فروختن آن در ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dialogue: مکالمه - مصاحبه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dialogue: مکالمه - مصاحبه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سابقه دار: دارای تجربه و سابقه در انجام کاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knife: چاقو چاقو زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knife: چاقو چاقو زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unconscious: بیهوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unconscious: بیهوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

desert: بیابان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slap: سیلی زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slap: سیلی زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

journey: سفر - مسافرت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oasis: مرغزار - آبادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stick: فرو کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drown: غرق کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drown: غرق کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recover: بهبود یافتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recover: بهبود یافتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

giveness: گذشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

giveness: گذشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

engrave: کنده کاری کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engrave: کنده کاری کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cemetery: آرامگاه قبرستون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cemetery: آرامگاه قبرستون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

freshly: تازه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bouquet: دسته گل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bouquet: دسته گل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grave: مزار قبر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لایزال: واژه ای عربی به معنای جاویدان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متعارف: متداول و معمول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخصه: وجه منحصر بفرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاخصه: وجه منحصر بفرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شو: تظاهر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هنجار: سبک شیوه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هنجار: سبک شیوه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رفراندم: رای گیری و همه پرسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رفراندم: رای گیری و همه پرسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wallow: غوطه خوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش قراول: سربازی که پیش از دیگران برای دیده ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سقز: صمغ درخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارامیس: آرام جان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ارسام: نامی زیبا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تبار: خانواده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تثبیت شده: به اثبات رسیده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دهشتناک: ترسناک و وحشتناک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دهشتناک: ترسناک و وحشتناک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمعدانی: گیاهی با دویست گونه که ریشه آن به آ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوکشا: حیوانی 4 پا با پشم و شاخ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به ارمغان اوردن: به ثمر رساندن یا هدیه آوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صیفی کاری: کشت محصولات جالیزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیلچه: وسیله ای بسیار شبیه بیل که از آن کو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کرت: قطعه زمین زراعت کرده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرت: قطعه زمین زراعت کرده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صحرا: بیابان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جوع: گرسنگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

miss: دلتنگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

move away: هر گونه نقل مکان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

recess: زنگ تفریح مدرسه ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

funny: بامزه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humorous: آمیخته با شوخی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humorous: آمیخته با شوخی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humorous: شوخی آمیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sandbox: A hole or box in the garden with sa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چنباتمه: یک سبک نشستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چنباتمه: یک سبک نشستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقب زدن: تعبیه راه در زیرزمین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sightseeing: بازدید از مکانهای دیدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رف: طاقچه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رف: طاقچه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handsome: خوشتیپ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hiking: پیاده روی در کوه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lounge: صندلی راحتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وارث: جانشین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وارث: جانشین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سندل: نوعی کفش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قضات: جمع قاضی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قضات: جمع قاضی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متبلور: تبلوریافته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متورم: دارای تورم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتق: فراخ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب سیاه: کوری تدریجی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تدهین: مالیدن روغن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنقیه: پاک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cold: سرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cold: سرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dull: بیروح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gone: از دست رفته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slain: مقتول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slain: مقتول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمفونی: قطعه طولانی موسیقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سمفونی: قطعه طولانی موسیقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضماد: دارو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حایز: دارا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kit: هر نوع بسته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باپتیست: فرقه ای در مسیحیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلنل: سرهنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کلنل: سرهنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مبادی: قوانین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مبادی: قوانین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برشتوک: خوردنی که با شیر در صبحانه میل می ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داربست: همان داربند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گلایل: نوعی گل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازالیا: نوعی درختچه سمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غبغب: گوشت برجسته زیر گلو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غبغب: گوشت برجسته زیر گلو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اپیسکوپال: شاخه ای در مسیحیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعمید: نوعی غسل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

التو: صدای بم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زنبیل: سبد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مانیکور: لاک زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نشخوار: نوشیدن و خوردن

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های علی قناد