سجاد مصلحی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adjudicator: A judge or arbitrator especially in ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

handicaped: عقب افتاده - معلول

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anti derivative: ضد مشتق - پاد مشتق - انتگرال

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subshell: زیر لایه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rational: عدد گویا - مجموعه اعداد گویا

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humorist: طنز پرداز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humorist: طنز پرداز

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coordinate plane: صفحه مختصات

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coordinate plane: صفحه مختصات

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exothermic: گرماده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exothermic: گرماده

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

candela: unit of luminous intensity

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steradian: unit of solid angle

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

before our very eyes: directly in front of us ; while we ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

performer: اجرا کننده - هنرمند - ( تئاتر ) باز ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cap rock: ( نفت ) سنگ پوش

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

igneous: igneous rock:سنگ آذرین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

igneous: igneous rock:سنگ آذرین

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metamorphic: دگرگونی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metamorphic: دگرگونی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isotope: ایزوتوپ - هم مکان اتم های یک عنصر ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accelerating: شتاب دهنده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

devastated: Extremely sad or shocked

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go far beyond: To exceed the expected or usual bou ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grief: Extreme sadness specially because s ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grief: Extreme sadness specially because s ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make look cool: Make something seem fashionable att ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what keeps me going: What gives me hope and encouragemen ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gut: feeling

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enquiry: سؤال - پرسش - جست و جو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk: Walks of life : ابعاد زندگی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stargardt: نوعی بیماری

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

workweek: The hours or days of work in a cale ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

autoworker: The person employed in the automobi ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prodigy: Prodigy is a young person with exce ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prodigy: Prodigy is a young person with exce ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot tongs: وسیله ای برای فر دادن مو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

PR: Public Relations :روابط عمومی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rely on: وابسته بودن به - متکی بودن به - حسا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nitride: یون نیترید با سه بار منفی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paired: جفت شده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paired: جفت شده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

momentum: تکانه - اندازه حرکت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

result in: منجر شدن به - انجامیدن به

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spider web: تار عنکبوت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: Begin doing a job or activity

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fishing line: نخ ماهیگیری

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trainability: the ability to be trained

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

renewable: تجدید پذیر

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sucrose: ساکاروز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sucrose: ساکاروز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

server: سرور - خدمات رسان

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cancelation: the action of canceling something

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

graphical: نموداری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عندیت: قرب

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

solubility: حلالیت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solubility: حلالیت

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrate: آبپوشیده شدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hydrate: آبپوشیده شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nondissociating: غیر قابل تفکیک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

genres: ژانر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

numerical evaluations: محاسبات عددی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نحج: رستگاری

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arsenate: آرسنات

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actionability: being able to act upon being actio ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well educated: تحصیل کرده - درس خوانده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regulate: قانونمند کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiovascular: قلب و عروق

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take on: ( کار، مسئولیت ) گرفتن - قبول کردن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cascade: مجموعه ای از آبشار های کوچک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasure: لذت - خوشی - شادی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

testimony: وصیت نامه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thrift: thrift shop: store that sell used g ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

out of: 1 - از روی، به خاطرِ 2 - خارج از

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all sunshine: always happy

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gonna: Abbreviation of going to

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take issue: disagree with

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take issue with: disagree with

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weigh in: give an opinion about something

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gotta: abbreviation of got to

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

urge: نیاز شدید

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vertice: راس

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertice: راس

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gry: an old English measure for length

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chihuahua: نوعی حیوان

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muon: an elementary particle

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mph: abbreviation of miles per hour

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mph: abbreviation of miles per hour

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

simile: آرایه تشبیه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simile: آرایه تشبیه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

personification: آرایه تشخیص - جان بخشی به اشیاء

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

thrilled: هیجان زده - ذوق زده - خوشحال

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

casual: ۱ - اتفاقی - تصادفی ۲ - غیر رسمی - ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dashed: خط چین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dashed: خط چین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

put forward: پیشنهاد کردن - عرضه کردن - ارائه کر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subduction: ( زمین شناسی ) فرو رانش

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get together: دورهمی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

landmark: رویداد بزرگ - حادثه دوران ساز - نقط ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

live on: ( خاطره، نام ) زنده ماندن - باقی ما ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make up: make - up session : extra session ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی احتیاطی: carelessness

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cornus mas: زغال اخته

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ductility: چکش خواری

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stowage: انبارش

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

play up: misbehave

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solid: توپر solid sphere: کره توپر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self assured: با اعتماد به نفس ( صفت )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

continuing: مستمر - مداوم - بی وقفه - پیوسته

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

button up: ( فعل ) بستن دکمه های لباس Button u ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zoonotic: means that they transmit from anima ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrostatic: ایستابی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

principality: a country that is ruled by a prince

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dramatic: 1 - چشمگیر - شگرف - فوق العاده 2 - ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sequentially: به طور پی در پی به طور متوالی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expansivity: قابلیت انبساط

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prolonged: طولانی شده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethyne: اتین یا استیلن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ethene: اِتن یا اِتیلن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fatter: چاق تر

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ammonium: کاتیون آمونیوم با فرمول شیمیایی NH4

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strontium: عنصر استرانسیم

٩ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

garbage: ما زباله را در این محفظه قرار می ده ...

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

escalator: من پله برقی دوست ندارم. من با پله ه ...

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

once: او به مادرش ماهی یک بار زنگ میزند.

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

once: او قبلاً یک معلم بود.

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

certain: تو نباید در مورد برنده شدن خیلی مطم ...

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the: نخست وزیر - صدر اعظم

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go out: اگر تو دوست داری، مامی تونیم بریم ب ...

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confide in: هیچ کس در اینجا نیست که بتوانم به ا ...

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hurt: وقتی افتادم دستم صدمه دید.

٩ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand up for: آیا شما از من دفاع ( پشتیبانی ) خوا ...

٩ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

مدال‌های سجاد مصلحی