سید علی موسوی اناری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do the hoovering: باسلام و احترام به معنای جاروبرقی ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gotta: سلام. در زبان محاوره ای به جای کلم ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fiance: سلام. کلمه fiance ( با یک e در انت ...

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the second left: سلام. یعنی دومین خروجی رو بپیچ چپ. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the third right: سلام. یعنی سومین خروجی به سمت راست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the third left: سلام. یعنی سومین خروجی را به چپ بپ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the second right: سلام. یعنی دومین خروجی به سمت راست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

god forbidden: خدایی نکرده! خدا نکنه!

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the second turning on your left: سلام. این عبارت در آدرس دادن استفا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rubik's cube: سلام مکعب روبیک معنای این کلمه است. ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're not in any hurry: سلام. We are not in any hurry یعنی ...

٨ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stories high: سلام. عبارت stories high به معنای ...

٩ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swear on: سلام به معنای قسم خوردن است. به عن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never make the same mistake twice: سلام. اصطلاح Never make the same m ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i would appreciate: ممنون میشم. . . .

١٠ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dealing with: سرو کار داشتن با چیزی یا موضوعی

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

watch your mouth: حرف دهنتو بفهم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

watch your mouth: حرف دهنتو بفهم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high school: دانش آموزان از چهارده سال تا هجده س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

high school: دانش آموزان از چهارده سال تا هجده س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to the right: سمت راست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to the right: سمت راست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

freshman: دانش آموزان از چهارده سال تا هجده س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

freshman: دانش آموزان از چهارده سال تا هجده س ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its kind of you: لطف دارید؛ نظر لطفتونه. برقرار باش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

its kind of you: لطف دارید؛ نظر لطفتونه. برقرار باش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god be with you until we meet again: تا ملاقاتی دیگر خدا بهمراه شما . ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

god be with you until we meet again: تا ملاقاتی دیگر خدا بهمراه شما . ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

discipline: در کاربرد های روزمره بیشتر به معنای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

solid: در کاربر های روزمره به معنای یک فاز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

assemble: در متون آکادمیک به معنای مونتاژ کرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

viral: عمومی و فراگیر شدن سریع موضوعی در ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

undergraduate: undergraduate:دانشجوی دوره لیسانس g ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

violet: کلمات مشابه violet : violet ( بنفش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dallas cowboys: از تیم های مشهور فوتبال امریکایی یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dallas cowboys: از تیم های مشهور فوتبال امریکایی یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at that presice moment: درست در آن لحظه ؛دقیقا در همان لحظه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at that presice moment: درست در آن لحظه ؛دقیقا در همان لحظه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

have a thick skull: کله خراب بودن، احمق بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a thick skull: کله خراب بودن، احمق بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i fell madly in love with: دیوانه وار عاشق کسی بودن. برای مثا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i fell madly in love with: دیوانه وار عاشق کسی بودن. برای مثا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cordinate: cordinate number یا همان عدد همسایگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cordinate: cordinate number یا همان عدد همسایگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in honor of: برای مثال: a reception in honor of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in honor of: برای مثال: a reception in honor of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

where are you from: معادل :where do you come from?

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

MS: برای خطاب مودبانه به خانمی که وضعیت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jump at: با کله قبول کردن!!!!!!!!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jump at: با کله قبول کردن!!!!!!!!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peck: همانkiss اما حالت informalداره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peck: همانkiss اما حالت informalداره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amorous: عشق دوست؛شیفته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tubelight: به لامپ های مهتابی tube light میگوی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

legging: به نوعی میشه همون ساپورت خودمون فرض ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

underwear: لباس زیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underwear: لباس زیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overalls: لباسی که تو بازی ماریو میپوشید!😉😂

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overalls: لباسی که تو بازی ماریو میپوشید!😉😂

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by now: for example : he should be here by ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whaddya: در relaxed speechبجای گفتن what are ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whaddya: در relaxed speechبجای گفتن what are ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by the way: ضمنا اتفاقا به هر حال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

FLY: یکی ازمعانی fly زیپ است! برای مثال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your fly is down: زیپ شلوارت بازه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

your fly is down: زیپ شلوارت بازه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

used to: بیشتر در متون آکادمیک و formalبه مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wanna: در relaxed speechبه معنای خواستن هس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enough of your lip: اصطلاحیست به معنای : حرف دهنتو بفهم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enough of your lip: اصطلاحیست به معنای : حرف دهنتو بفهم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweat for it: تلاش و مشقت برای کاری برای مثال: i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweat for it: تلاش و مشقت برای کاری برای مثال: i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snaps: دکمه های فلزی که در هم چفت میشوند ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snaps: دکمه های فلزی که در هم چفت میشوند ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

do up: phrasal verbاست که همراه چهار کلمه: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stage: مرحله برای مثال :stage by stageینی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dull: dullمعانی متعددی دارد:کند؛کند ذهن؛ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down at the mouth: اصطلاحیست به معنای : لب و لوچه آویز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

down at the mouth: اصطلاحیست به معنای : لب و لوچه آویز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

down in the mouth: اصطلاحیست به معنای لب و لوچه آویزان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down in the mouth: اصطلاحیست به معنای لب و لوچه آویزان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the leland stanford junior university: اسم کامل دانشگاه استنفورد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the leland stanford junior university: اسم کامل دانشگاه استنفورد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no sweat: معنی بی درد سر هم میدهد! بی دردسر ؛ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thanks god: خداروشکر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poor you: به معنای:آخی ! طفلی است! __________ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

poor you: به معنای:آخی ! طفلی است! __________ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

god forbidden: خدایی نکرده! خدا نکنه!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

god forbidden: خدایی نکرده! خدا نکنه!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

god willing: امید با خدا؛ان شالله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

touchwood: معادل بزنم به تخته خودمون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whaddya: فرم relaxed speech دو کلمه ی what ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ball gown: نوعی لباس عروس ( همون لباس عروسایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ball gown: نوعی لباس عروس ( همون لباس عروسایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smoking: بجای گفتنshe looks hot میتوان از sh ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های سید علی موسوی اناری