محمد شاهد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

possession: تسخیر ( توسط شیطان یا روح )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

liven up: 1. هیجان انگیزتر شدن - هیجان انگیزت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

liven up: 1. هیجان انگیزتر شدن - هیجان انگیزت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cliquey: باند باز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cliquey: باند باز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accident prone: حادثه خیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

accident prone: حادثه خیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get hold of: تماس گرفتن - تماس یافتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dazed: بهت زده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dazed: بهت زده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

think of: یاد آوردن ( remember )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snap up: grab, snaffle

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pet hate: چیزی که شدیدا ازش بدتون میاد چونکه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knock on effect: اثر سلسله وار - یک سری تاثیرات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

knock on effect: اثر سلسله وار - یک سری تاثیرات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

talk up: ( اغراق آمیز ) بیان کردن ، حرف زدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

for the time being: در حال حاضر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

what a nerve: چه پررو! ، چه گستاخ! ( what a cheek ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what a nerve: چه پررو! ، چه گستاخ! ( what a cheek ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stick: انتقاد ( give somebody/get ( some ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no such luck: همچین شانسی نداریم - به ما نیومده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

no such luck: همچین شانسی نداریم - به ما نیومده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

is that so: که اینطور؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pre owned: دست دوم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pre owned: دست دوم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

under the weather: ناخوش احوال

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

correctional facility: مرکز بازپروری ، دار تادیب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

correctional facility: مرکز بازپروری ، دار تادیب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the defence: وکیل مدافع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hooliganism: لات بازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resettle: اسکان مجدد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resettle: اسکان مجدد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put on a burst of speed: ناگهان افزایش سرعت دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead set against: مخالف پروپاقرص - مخالف درجه یک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dead set against: مخالف پروپاقرص - مخالف درجه یک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bring out the best in somebody: موجب شکوفایی، تشویق یا تقویت بهترین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

footage: فیلم خام - فیلم بدون تدوین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demarcated: مرز بندی شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in depth: جامع - دقیق و کامل exhaustive

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

possession: تسخیر ( توسط شیطان یا روح )

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

louver: blind ( برای روشنایی )

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give away: to lose in a game or competition by ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

splash out: to spend a lot of money on somethin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut back: هرس کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

state of siege: حکومت نظامی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

state of siege: حکومت نظامی

١٠ ماه پیش

مدال‌های محمد شاهد