پیشنهادهای ایلیا مهدوی (٦)
١٣
٢ سال پیش
٥
( گارلیک ) Garlic ( garlik ) به معنی سیر مثال : Garlic bread = garlic bread یعنی نون با طمع سیر Sentences with garlic : I don't like garlic, becus ...
٢ سال پیش
٤
( به راستی ) یعنی ؛ به درستی _ یقینا _ حق _
٢ سال پیش
٦
( لغات ) کلمه ای عربی است ، ( لغات ) جمع مکثر لغت ، معنی این واژه : واژگان _ واژه ها _کلمات_ کلمه ها ، هم خانواده : لغت ، لغت نامه ،
٢ سال پیش
٤
چیزی که روی آب میسازند و برای این میسازند که از آن طرف آب به آن یکی طرف آب بروند
٢ سال پیش
-١
تلفظ: معنی= بیان_گویش_گفتار_سخن هم خانواده = لفظ _ لفظا جمع = لفظا
٢ سال پیش
٨
( در این بیت ) درد عشقی کشیده ام که مپرس / زهر *هجری* چشیده ام که مپرس هجری به معنای طولانی ( دردی طولانی ) _ ( رنج طولانی )