پارسا کاوندی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clueless: نادان - ابله - بی خرد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

QC: بازرس کنترل کیفیت quality control

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

satirical: طنز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

combination: رمز قفل رمز دار

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bashment: مهمانی بزرگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: هدایت کردن ؛ بردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mesopotamia: میان رودان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capeesh: افتاد؟ ( فهمیدن )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buzz cut: مدل موی خیلی کوتاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lifeline: معشوق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jugular: گردن یا گلو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misspeak: حرف از دهن پریدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pump: ترمز کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

you suck: مرده شورتو ببرن!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you suck: مرده شورتو ببرن!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

protechnic: کار های جانبی که در کنار کار های اص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

artsy: تیپ هنری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overanalyze: مو شکافی افراطی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overanalyze: مو شکافی افراطی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

witch hunt: پاپوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

witch hunt: پاپوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vengefulness: کینه توزی - کینه ورزی - انتقام جویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold against: کینه داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maudlin: مدهوش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robble: تظاهرات اعتراضی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knock off: جنس تقلبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

break out: شهرت بسیار پیدا کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mental breakdown: فروپاشی روانی - بحران روحی - انفجار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mental breakdown: فروپاشی روانی - بحران روحی - انفجار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breakaway: ضد حمله زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

back down: تسلیم شدن در بحث و گفت و گو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carried away: از خود بیخود شدن - کنترل خود را از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carried away: از خود بیخود شدن - کنترل خود را از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tune into: مشغول شدن به . . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tune into: مشغول شدن به . . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come up against: مواجه شدن با . . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: بیرون افتادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fall in: ( Fall in ( with SB= با کسی رفیق و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall in: ( Fall in ( with SB= با کسی رفیق و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

call into question: ایجاد شک و شبهه کردن ( رسمی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

satirical: طنز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

satire: نقد طنز گونه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

satire: نقد طنز گونه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infomercial: تبلیغ تلویزیونی طولانی که اطلاعات ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infomercial: تبلیغ تلویزیونی طولانی که اطلاعات ف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

telemarketer: تبلیغ کننده تلفنی محصولات یا خدمات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

telemarketer: تبلیغ کننده تلفنی محصولات یا خدمات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

QC: بازرس کنترل کیفیت quality control

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold ones breath: صابون به دل زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manga: سبکی از کتاب های مصور ژاپنی برای بز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

internationally: فراملیتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

internationally: فراملیتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

myth: 1 - افسانه 2 - خرافه ، باور غلط عا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

teetotal: فرد به دور از مشروبات الکلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teetotal: فرد به دور از مشروبات الکلی

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های پارسا کاوندی