نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with a full heart: با رضایت کامل، بی ریا، بدون تردید، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
respondent: در حقوق، خوانده یا متهم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pant leg: ساق شلوار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
made guy: عنوان غیررسمی برای اشاره به اعضای م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tough shit: این اصطلاح در واقع یه جور کنایه هست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your tax dollars at work: گونه ای کنایه است مربوط به زمانی اس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my tax dollars at work: گونه ای کنایه است مربوط به زمانی اس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
watch my six: اصطلاح مربوط به نظامیان به معنای حو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
another toothpick: یه مرگ دیگه یک بلای دیگر یک مصیبت د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grand theft auto: این عبارت، عنوان یه جرم هست در ایال ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
public masturbation: عنوان جرمی در ایالات متحده امریکا ف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
angel lust: نعوظ پس از مرگ معمولا در افرداد مُر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
death erection: نعوظ پس از مرگ معمولا در افرداد مُر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decompensate: تعادل را بر هم زدن به عقب برگشتن جب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social call: دیدار ملاقات دیدن کردن تماس گرفتن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chain of custody: سلسله مراتب بازداشت ( حقوق ) در م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
epiglottic: مربوط به اپی گلوت ایجاد شده توسط اپ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pack fudge: رابطه آنال داشتن بیشتر به روابط مر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dubbing: اسمشو گذاشتیم چاقالو
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fraught: فرار کردن از کشور، خیلی خطرناک بود
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
advise: خواهرش او را از رانندگی در کولاک بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undeterred: علی رغمِ شکستهای اولیه اش، تصمیم دا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
decently: برای رفتن به مصاحبه، باید لباس درخو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
take: مرد، بسته ای که زن حمل می کرد را از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take: اون مرده کیفِ منو زد!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in short: اون موقع هنوز شلوارک پام بود
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
barracks: افراد را بعنوانِ تنبیه، در پادگان ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
barracks: سربازانِ ذیربط را در سربازخانه/پادگ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lawsuit: دادخواستی/دعوایی/شکایتی بر علیهِ ای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
secured: پیروزی، قرار نبود به این سادگی ها ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
period: سال و ماه و هفته, زمانهایی هستند که ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
testify: امروز قرار است ده شاهد در دادگاه شه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chance: دوست دارم یه فرصتی پیش بیاد برم مسا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
internalize: اقلیت ها معمولا ارزشهای جامعه ی غال ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blitz: مردم زیادی در بمباران لندن جان خود ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
resuscitation: به او تنفس دهان به دهان داده شد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
resuscitation: عملیات احیاء رو بلافاصله, با تنفس د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
instead: من علاقه ای به کوهستان ندارم، به جا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sodomy: رابطه جنسی و همجنس گرایی با پسران ز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
even though: همیشه به ندای قلبت گوش کن، درسته که ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
azerbaijan: آرتساخِ/قره باغِ - کوهستانی ( ارمنی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expose: گزارشی/صدایی/فیلمی که چیزی را علنی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take credit for: نفع بُردن، سود کردن، استفاده ی چیزی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
profusely: به شدت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
profusely: به شدت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take great pains to: سخت تلاش کردن، جدیت به خرج دادن و ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take great pains to: سخت تلاش کردن، جدیت به خرج دادن و ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
damning: شوم، نحس، بد، جهنمی، لعین
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
damning: شوم، نحس، بد، جهنمی، لعین
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
between: در
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
troubled: ترسیده، آشفته
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
haunted: ترسیده، نگران، آشفته
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pulverize: آش و لاش کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
law enforcement: مأمور ( ان ) قانون، نیروی اجرای قان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discrepancy: تعارض، تضاد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
storage room: انباری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
storage room: انباری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
law enforcement: ضابط قضایی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compromised: معیوب، مشکل دار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
batch: بخش، تعداد، گروه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
debriefing: توجیه کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a few instances: در کمترین حالت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in all likelihood: احتمالا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
criminally: مجرمانه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
solid: موثق
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blotter: ثبت کردن، سابقه زدن، وقعه نوشتن ( ع ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
issue: تحویل دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
otherwise: یا مثلا
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passing out: تحویل دادن، منتقل کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
start: درست کردن، ایجاد کردن، به وجود آورد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heretofore: سابق بر این، تا آن زمان
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
key measurement: بررسی دقیق، اندازه گیری اساسی و راه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
measurement: بررسی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
none of this: هیچ یک از اینها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adding to: افزون بر، علاوه بر
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tampered: انگولک شده، تغییر داده شده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tamper: انگولک کردن، تغییر دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
absolutely: ابدا، اصلا ( در معنای منفی )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
damningly: به طرز بدی، به طرز نحسی، به طرز شوم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
more damningly: از آن هم بدتر، از آن هم شوم تر و نح ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shorten: کم کردن، سانسور کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
visual evidence: مدارک بصری، شواهد دیداری، ( مدارکی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
collection: مجموعه ی گردآوری شده، ستِ جمع شده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
develop: ظاهر کردن و چاپ عکس
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
developed: چاپ شده، ظاهر شده ( عکاسی )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
claimed: مورد ادعا، خواسته شده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
through: به طرفِ، به سمتِ، به جهتِ
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emptied: خالی شده/کرده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
emptied: خالی شده/کرده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on their own: به خودیِ خود
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
photographic: تصویری، مربوط به عکاسی و تصویر بردا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
photographic: تصویری، مربوط به عکاسی و تصویر بردا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
actively: با تلاش زیاد، بصورتی جدی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
infuriated: عصبانی، خشمگین، ناراحت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infuriated: عصبانی، خشمگین، ناراحت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dropdown: به زمین انداختن، ( کُشتن )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
admitted: پذیرفته شده، تأیید شده، قطعی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
endangerment: به خطر انداختن، تحت ریسک قرار دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reckless endangerment: به خطرانداختنِ بی ملاحظه، نسنجیده ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
frame: محدود کردن، گرفتار کردن، گیر انداخت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
contend with: روبرو شدن، مقابله کردن، به مقابله ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contend with: روبرو شدن، مقابله کردن، به مقابله ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alarming: دلهره آور، مایه دلهره
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unnerved: عصبی، ناراحت، عصبانی، ترسیده و مرعو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unnerved: عصبی، ناراحت، عصبانی، ترسیده و مرعو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sight: تیررس، معرض
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
professionalism: حرفه ای گری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subjected to: هدف چیزی بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
painfully: شدید، زیاد، سخت، دردناک
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come out swinging: واکنش نشان دادن، به کسی توپیدن، مقا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come out swinging: واکنش نشان دادن، به کسی توپیدن، مقا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sort out: تعیین کردن، معلوم کردن، مشخص کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
civilly: مدنی، در ارتباط با حقوق مدنی، چیزی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
not a few: تعداد زیادی، بسیاری از
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irritated: عصبی، خشمگین، ناراحت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
taken aback: شوکه شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wound pattern: طرح زخم، الگوی زخم ( کالبدشکافی ) م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
balk: رد کردن، مخالفت کردن ( حقوق )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overplay: زیاده روی کردن، زیاد اصرار کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overplay one's hand: زیاد اصرار کردن، زیاده روی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite a lot: بسیار زیاد، خیلی زیاد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite a bit: بسیار زیاد، خیلی زیاد، شدیدا، به شد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
impact: اثر گذاری، تأثیر گذاری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to no avail: فایده ای نداشت، بی نتیجه بود
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
counterproductively: به طرز بی اثری، بدون نفع و سود، غیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
uneasiness: دلخوری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chalk up: موفق شدن، برنده شدن، مرتبط کردن، نس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
therefore: بر این اساس، به این ترتیب
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awkward: افتضاح، فاجعه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
abrupt turn: تغییر عقیده ی سریع، نظر را برگرداند ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well: دقیقا، قطعا
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
confirmation hearing: جلسه تأیید صلاحیت، تعیین صلاحیت یا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cochairperson: معاون مدیر، جانشین رئیس
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the house: رایگان بودن چیزی، مهمان کردن کسی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pardoning: عفو، بخشش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
act of conscience: کار اخلاقی، عملکردی از روی وجدان
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
islamic compassion: رأفتِ اسلامی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
compassion: رحمت، عطوفت، مهربانی، رأفت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
while: آن هم ( وقتی که ) ، ( برای بیان تعا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
callousness: بی رحمی، بی عاطفگی، ظلم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overblown: بزرگنمایی شده، اغراق شده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hurdles: موانع
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contest: به چالش کشیدن، مورد بحث قرار دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
something: موردی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
craftman: هنرور، پیشه ور، صنعتگر
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
proscribed: ممنوع، محدود
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prosecuting: تحت پیگرد قرار دادن، تحت تعقیب قرار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecuting: تحت پیگرد قرار دادن، تحت تعقیب قرار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
glaring: مشهود، علنی، واضح، تابلو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
such: خیلی، زیاد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embellishment: آب و تاب، جزئیات، ریزه کاری ( درسخن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
processing: تحلیل، بررسی، تجزیه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fantastical: عجیب و غریب، بیش از حد عجیب، چیزی ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fantastical: عجیب و غریب، بیش از حد عجیب، چیزی ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blotter entry: ثبت ورود و خروج تجهیزات، خودروها و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
convoluted: گیج کننده، بغرنج، سخت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
convoluted: گیج کننده، بغرنج، سخت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
techs: تکنسین ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tech: تکنسین، متخصص فنی، کاردان، کاربلد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tech: تکنسین، متخصص فنی، کاردان، کاربلد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
not a bit: اصلا، به هیچ وجه، نه حتی یک ذره
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not a bit: اصلا، به هیچ وجه، نه حتی یک ذره
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prouder: مفتخر، بالنده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
found himself: چشم باز کرد و خود را . . . دید
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
found himself: چشم باز کرد و خود را . . . دید
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
real: دقیق، واضح
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
suspect: براین باور بودن، معتقد بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
descend upon: ناگهانی به جایی رفتن، هجوم بردن، سر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
descend upon: ناگهانی به جایی رفتن، هجوم بردن، سر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
funeral home: غسالخانه، موسسه تدفین
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
funeral home: غسالخانه، موسسه تدفین
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mortician: مسئول کفن و دفن، مُرده شور
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mortician: مسئول کفن و دفن، مُرده شور
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
undertaker: غسّال، مسئول کفن و دفن، مأمور تدفین
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the effect that: مبنی بر اینکه، که نشان می داد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to the effect that: مبنی بر اینکه، که نشان می داد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ranking officer: افسر عالیرتبه، افسر درجه بالا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
instrumental: تأثیرگذار، اثرگذار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stop short: متوقف کردن، دست کشیدن، بی خیال شدن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
expended shell: پوکه خالی، پوکه منفجر شده ( بعد از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
implicated: مستلزم، دست اندر کار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
implicate: دست اندر کار بودن، دخالت داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
radio log: سابقه ی رادیویی ( مجموعه پیامهای ار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cuse: احمق، سبک مغز
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
condemning: سرزنشگر، نکوهش گر، ایرادگیرنده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
condemning: سرزنشگر، نکوهش گر، ایرادگیرنده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
damning: اتهام برانگیز، متهم کننده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cover up: پنهان کردن، مخفی کردن، جاساز کردن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acquire: رسیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spinning: پیچ و تاب دادن، آب و تاب دادن، آسما ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold up: ادامه یافتن، دوام آوردن، باقی ماندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nearby: کناری، بغلی، بغل دستی، کنار دستی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shotgun: ساچمه زن، ( با تفنگ ساچمه ای یا باد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by his own admission: به اعتراف خودش، به ادعای خودش
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confessedly: درواقع، درحقیقت، به گفته ی خود
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
admittedly: به اعتراف خودش، به گفته ی خودش، معت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
admittedly: به اعتراف خودش، به گفته ی خودش، معت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cowering: چندک زده، گرد شده، خود را جمع کرده
٨ ماه پیش