پیشنهادهای نازبردی گرکز (٢٧)
نَقل، داستان
کریم العطاء؛بسیار بخشنده
مبالغه از یَسَرَ: کشتن و تقسیم کردن شتر، کنایه از سخاوتمندی
ماتَ؛مُرد
آهو یا پرنده ای که از سمت راست به چپ بگذرد که به فال بد گیرند. ( به هنگام صید و شکار )
گناه
جمع کرم: تاک، درخت انگور
ویژگی های من
بُنِّی:قهوه ای رنگ، از بُنّ:دانه قهوه ی ( یاءِ نسبت ) "و لَونُ العَینِ. . . بُنِّی" "رنگ چشم. . . قهوه ای" شعری از محمود درویش
قط، گربه
هِرّ، گربه
ساربان. جلودار
فعل ماضی از مصدر: تدویة: غرّیدن. بیشتر، غرّش رعد است.
ج سافره:بی حجاب. از مصدر سفور
بی حجابی. کشف
پاکیزه و اصیل
گشاده رویی، گشایش میان ابروان ابلج:گشاده رو، مهمان دوست
پوست بچه شتر که آن را از کاه می انباشتند تا مادرش با دیدن آن تصور کند که بچه اش زنده است و شیرش جاری شود.
عجول؛زن فرزند مرده، شتر بچه مرده
از افعال دو مفعولی است: فرض کن
عسلی:شیرین شعر "نهایه السّلم" از نازک الملائکه . . . استنفد ایامی و اجر غدی المعسول
ستبر، خشن. صفت از مصدر فظاظه:ستبری
جمع خطوَه:گام. قدم
اسم فاعل از انتفاء:خاموش شدن
زمینه زدایی
ماهی شکم پر
پیرنگ