نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sit through: to stay until the end of an event s ...
١ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
geeks: ادمی که مهارت اجتماعی نداشته باشد
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off my case: Stop nagging me!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dos and donts: rules about actions and activities ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lets me see: used when you want to think for a m ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see how it goes: used to say that you will decide ab ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see how it goes: used to say that you will decide ab ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see you yourself: used to tell somebody to look at so ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flip: شیر یا خط انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bath salts: grains of a substance that you diss ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
if you like: used to say that a particular expre ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
not at all: sed to be polite when someone has t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not at all: sed to be polite when someone has t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
same here: used to say that you feel the same ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
same here: used to say that you feel the same ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not exactly: used as a reply to show that what s ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not exactly: used as a reply to show that what s ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not exactly: used to show that you mean the comp ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not bothered: used for saying that something is n ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i’m not bothered: used for saying that something is n ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i beg your pardon: used to ask someone to repeat what ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i beg your pardon: used to ask someone to repeat what ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i beg your pardon: used to say sorry when you have mad ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i beg your pardon: used to show that you strongly disa ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
tip: نصیحت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steal away: steal away ( from someone or someth ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
steal away: کش رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mind your own business: used to tell someone in a rude way ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mind out: used to warn someone to be careful
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mind out: used to warn someone to be careful
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch out: used to warn someone to be careful
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
might as well: used to suggest that someone should ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
might as well: used to say that the effect of an a ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
might as well: یعنی بهترین کاری که میتونیم انجام ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hike: پاس دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take time: to do something slowly or carefully ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take time: to do something slowly or carefully ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave out: to not include someone or something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blow off: همراهی نکردن ترک همراهی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blow off: همراهی نکردن ترک همراهی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
resist: to fight against something or someo ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resist: to fight against something or someo ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goon: move on to
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clear off: go away
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear off: go away
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bloated: احساس سیری بیش از حد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fatigued: خستگی همراه با کوفتگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fatigued: خستگی همراه با کوفتگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose feeling in: بی حس شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
admit: admit somebody فرستادن یک نفر به بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live through: to experience a difficult situation ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
live through: to experience a difficult situation ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flick through: to look quickly at the pages of a m ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flick through: to look quickly at the pages of a m ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
look through: to read something quickly
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look through: to read something quickly
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sleep through: If you sleep through a lot of noise ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sleep through: If you sleep through a lot of noise ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
send back: to return something to the place it ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ring back: to call someone who called you earl ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breakdown: started crying
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come along: arrive at a place
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come apart: separate into pieces
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come around: become conscious again
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come off: happen successfully or as planned
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come off: happen successfully or as planned
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come about: especially something which is not p ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come about: especially something which is not p ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come up against: encountered or had to deal with a d ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come to: make ( a decision about somthing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to: make ( a decision about somthing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come down to: depend mostly on or be influenced m ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sparky: full of life and energy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
adam: کنایه از روز ازل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adam: کنایه از روز ازل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
textbook: مثل روز روشن بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
textbook: مثل روز روشن بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fight off: سر و کله زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fight off: سر و کله زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mess: دردسر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
mess: دردسر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
jot down: نوشتن سریع
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
step away: step away from something از چیزی دو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
step away: step away from something از چیزی دو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk on the water: عالی انجام دادن بهترین کار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
work up: work oneself up نگران شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work up: work oneself up نگران شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wound up: خیلی نگران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in a fog: to be in a fog هنگ کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
do the trick: کارساز بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
do the trick: کارساز بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after job: after somebody job دنبال شغل کسی بو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a pressure: تحمل استرس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give hard time: give somebody a hard time کسی رو دس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: از کار افتادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
do up: redecorating
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do up: redecorating
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
turn up: arrive
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get at: you are asking them what they mean ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tit for tat: این به اون در
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
tit for tat: این به اون در
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
onside: on somebody side طرف کسی گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
onside: on somebody side طرف کسی گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
suck up: suck up to sb to try to make someon ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suck up: suck up to sb to try to make someon ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bump up: bump somebody up اخراج کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move in together: با هم زندگی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
move in together: با هم زندگی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joined at the hip: همیشه با هم بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
joined at the hip: همیشه با هم بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hold off: به تعویق انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dry run: rehearsal, practice session
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dry run: rehearsal, practice session
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give out: hand out
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hand around: to pass or offer something to all t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand around: to pass or offer something to all t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take seriously: to think that someone/something is ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take seriously: to think that someone/something is ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in rough: if you write or draw something in r ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in rough: if you write or draw something in r ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cross out: to draw a line or lines through som ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the tip of the iceberg: a small sign of a problem that is m ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
at home: the house, apartment, etc. where yo ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
call it a day: decide to stop what you are doing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
call it a day: decide to stop what you are doing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swap places: تعویض جا و مکان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
swap places: تعویض جا و مکان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
finish off: do the last part of sth
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
finish off: do the last part of sth
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
up to: up to sb بستگی دارد به
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
up to: up to sb بستگی دارد به
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sick out: اعتراض
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get back up: get somebody back up کسی عصبانی کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get back up: get somebody back up کسی عصبانی کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make yourself understand: to communicate effectively
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say out loud: so that others can hear it
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
say out loud: so that others can hear it
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get behind: not do sth on time or accept that y ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get behind: not do sth on time or accept that y ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catchup: reach the level of others who are m ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick at: stick at sth continue with sth eve ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get there: achieve sth after a period of work ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brush up on: to improve your knowledge of someth ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brush up on: to improve your knowledge of someth ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sense of: Someone who makes sense is reasonab ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep up: to be able to understand or deal wi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sink in: If an unpleasant or surprising fact ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sink in: If an unpleasant or surprising fact ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep your mind on sth: to keep paying attention to somethi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your mind on sth: to keep paying attention to somethi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep it up: used to encourage someone to conti ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it up: used to encourage someone to conti ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
keep it up: کارت عالیه، همین فرمون برو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rack your brain: to try very hard to think of or rem ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rack your brain: to try very hard to think of or rem ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the tip your tongue: about to be said if you can remembe ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go in one ear and out the other: If you say that something you hear ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dos and donts: rules about actions and activities ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dos and donts: rules about actions and activities ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buzzkill: ضد حال
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
buzzkill: ضد حال
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put pressure: فشار اوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put pressure: فشار اوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep an eye on: keep an eye on someone/something to ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break: ورشکست شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hitchhiker: to travel by getting free rides in ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hitchhiker: to travel by getting free rides in ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an accident: to urinate or excrete ( = pass soli ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have an accident: to urinate or excrete ( = pass soli ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have a chat: to have a friendly talk with someon ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have difficulty: have/experience difficulty ( in ) d ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have difficulty: have/experience difficulty ( in ) d ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sooner or later: eventually, after a period of time
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sooner or later: eventually, after a period of time
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look at: give one's attention to; to watch
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tire out: to make very weary due to difficult ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tire out: to make very weary due to difficult ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
call on: to ask for a response from; to visi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call on: to ask for a response from; to visi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
booger: دماغ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cry out: گریه کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piece of cake: خیلی راحت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
run through: تمرین کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run through: تمرین کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
its not the end of the world: used for saying that something bad ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
try your best: to try as hard as you can in order ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flip for it: شیر یا خط انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flip for it: شیر یا خط انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brush up: بهبود دانش یا مهارت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brush up: بهبود دانش یا مهارت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheat on: If you cheat on your husband, wife, ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cheat on: If you cheat on your husband, wife, ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in person: face to face
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
music to ears: music to sb ears خبر خوبی شنیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep to sth: to limit yourself to a subject or a ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
read through: to read something quickly from the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
read through: to read something quickly from the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make sense: Someone who makes sense is reasonab ...
١٠ ماه پیش