مدال‌های علی اکبر منصوری گندمانی

بازدید
١,٠٩٥
امتیاز کل
٣٧٦,١١٣
کل مدال ها
٢,٣٠٧
طلا
٢٢٢
نقره
١,١٣٩
برنز
٩٤٦
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give up: دست بر ندار/تسلیم نشو فقط به این خا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stir up: قبل از رنگ زدن/نقاشی، باید رنگ را ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stir up: هدفشان تحریک احساسات/برانگیختن عواط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uplifted: دستی که بالا آمده تا از روی شادمانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uplifted: عشق سربلند و مورد ستایش قرار خواهد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckon with: دوست ندارم با مدیر، موقعی که بدخلقه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckon with: ما باید تمام مشکلات احتمالی را به ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckon with: او نمی داند چگونه با این مشکل کنار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckon with: هنگامی که مبارزه تمام می شود، ما هم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckon with: من گرفتار شدن در ترافیک سنگین را در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: ما اصرار بر شرکت شما در این برنامه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: مقامات امروز تاکید بر احتیاط داشتند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: مقامات بهداشتی خواستار آن شدند که ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: ما از شما تقاضامندیم که همه تدابیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: تمایل به/اشتیاق به نگاه کردن تقریبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: من یک اشتیاق مهار نشدنی برای فریاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: من یک تمایل ناگهانی برای زدن قوری ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
urge: او در مقابل میل به فرار مقاومت کرد/ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: شما نمیتوانید هر بحثی را با جر و بح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: آنها خیلی زود به شرایط خو خواهند گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: باران سنگین ممکن است آب و هوای متغی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: من هنوز برای تشکیل خانواده آماده نی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: روش قدیمی برای حل وفصل نزاع، انتخاب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: من نمی خواهم به دوم شدن قانع بشم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: یک روزی میخواهم که تشکیل خانواده بد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
just so: همه چیز می بایست خیلی دقیق انجام می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spree: یک خرید بی بند وبار/لجام گسیخته/بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit: حمله صرعی، تشنج صرعی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bond: زندانی موفق به فرار از غل و زنجیرش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move up: جابجا شو جان، و اجازه بده تا خانم ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move up: نردبان را محکم بگیر و هر بار یک پله ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move up: اگر کمی جابجا بشید برای یک نفر دیگر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch: اگه خواستی بیفتی تو رو میگیرم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
catch: او پسر را وقتی که سعی داشت فرار کند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch: من او را حین خواب در محل کار، گیر ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch: اگر بدویم هنوز هم میتوانیم به اتوبو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brim: بهتره از لبه اضافه بیاد تا از انتها ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brim: او سراسر لبریز از خوشحالی بود!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brim: لیوان لبالب پر بود!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus: همه کهنه سربازان جنگ جهانی دوم، یک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus: کمیسیون با حذف سیستم بحث برانگیز پر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus: شرکت قبلا به سهامدارنش بر حسب صلاحد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
top down: برخی از کسانی که به یک شیوه مدیریتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peep: یه بار دیگه جیکت دربیاد عصبانی میشم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike: اون مبارز دو تا مشت به چانه حریفش و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get going: وقتی رفتن سخت میشود، سرسخت ها و انس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get going: بهتره که برای مطالعه اون کتاب دست ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get going: بیایید بریم وگرنه آنها یک گروه تجسس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: من برای تعطیلات تابستان امسال، آنتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: دوست داری امروز عصر بریم بیرون?
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: من برای مهمونی بالماسکه یک دست لباس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get going: من قرار است هفته آینده کار تزئینات ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get going: یالا بچه ها، بهتره راه بیفیتید/ بای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peep: جوجه های تازه سر از تخم درآورده، بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peep: دزدکی به کار مردم سرک کشیدن بی ادبی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peep: بچه ها اومدند تا از گوشه راهرو به ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
workweek: یک هفته کاری چهل ساعته، در ایالات م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
workweek: میانگین روزهای کاری در یک هفته، تقر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ambiance: رستوران با نورپردازی ملایمش یک محیط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ductus: اکثر نوزادان تا 72 ساعت پس از تولد، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sum: مجموع پنج، ده و بیست، میشود سی و پن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gotcha: گیرت آوردم کیتی! الان غلغلکت میدم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gotcha: گرفتم! دبی یک دسته گل به نوئل هدیه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gotcha: مچتو گرفتم! تو آخرش مجبور میشی اون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ali: دکتر علی با بینی بالا کشیدن مخالفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
integrity: او با دروغ نگفتن بخاطر کارفرمایش، ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blend in: وزغ رنگش را تغییر داده بود تا با مح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blend in: تخم مرغ ها را یکی یکی اضافه کنید، ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blend in: کره و شکر را با هم بزنید، سپس تخم م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blend in: رنگ فرش ست نیست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blend in: عصاره لیمو، پوست لیمو و گردو را با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blend in: پرده هایی انتخاب کنید که با دکوراسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as well: اون همچنین برای اینست که بفهمیم باد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as well: ( ضرب المثل ) یکنفر ممکن است به دار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as well: نفرت، ( درست ) به همان اندازه عشق، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as well: ( ضرب المثل ) : ( بخاطر دزدی ) به د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as well: گفتار خوب و کردار بد، به همان خوبی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
resemble: برادران در ذائقه بهم شبیه هستند.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resemble: تو به مادرت خیلی شبیه هستی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
driveway: او ( آقا ) وارد راه ورودی جلوی پارک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
driveway: من در راهروی ورودی پارکینگ ایستادم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosperous: امید که شما شاد و کامروا باشید!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lurch: رابطه آنها به نظر می رسد از یک بحرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fill in: میتونی بجای من بری سرکار? / میتونی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slip out: عبارت یا عبارت فعلی ) یعنی ( یهو ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
slip out: عبارت یا عبارت فعلی ) یعنی ( یهو ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
commutate: بازرگانی ) دگرسان ساز کردن روش یا ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eve teasing: آزار و اذیت جنسی زنان در مکان های ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eve teasing: آزار و اذیت جنسی زنان در مکان های ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
godman: 1 - عیسی مسیح ( ع ) ، 2 - یک مرد مق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
god's man: مترادف با God - man و برگرفته از هم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baja: یک کلمه اسپانیایی است به معنای پایی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
baja: یک کلمه اسپانیایی است به معنای پایی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bicycle goal: فوتبال ) گل قیچی برگردون در فوتبال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
backflip: بصورت وارونه پشتک یا معلق زدن بخصوص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
backflip: بصورت وارونه پشتک یا معلق زدن بخصوص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am up to my neck in work: یه عالمه کار ریخته سرم، خیلی کار دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am up to my neck in work: یه عالمه کار ریخته سرم، خیلی کار دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm up to my elbow in work: خیلی سرم شلوغه، یه عالمه کار دارم، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm up to it: 1 - من آمادگی اش را دارم، من آمادگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm up to it: 1 - من آمادگی اش را دارم، من آمادگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
had i had: اگر داشته بودم ( اگر داشتم ) had I ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
other things being equal: اگر اتفاق غیرمنتظره ای رخ ندهد، با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discount cash flow: تنزیل جریان نقدی ، یک اصطلاح اقتصاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you took a lot of trouble to come here: اصطلاح " قدم رنجه فرمودین" یا "خیلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you took a lot of trouble to come here: اصطلاح " قدم رنجه فرمودین" یا "خیلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قدم رنجه فرمودین: با توجه به رایج بودن این اصطلاح در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قدم رنجه فرمودین: با توجه به رایج بودن این اصطلاح در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
somatosensation: حس لامسه، touch بطور کلی شامل حس گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
somatosensation: حس لامسه، touch بطور کلی شامل حس گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dead of night: نیمه شب، دل شب، تاریکی نیمه شب، ظلم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dead of night: نیمه شب، دل شب، تاریکی نیمه شب، ظلم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead of winter: وسط زمستان، چله زمستان ( اینجا dead ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dead of winter: وسط زمستان، چله زمستان ( اینجا dead ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may god be your guardian: خدا حافظت باشد، خدا نگهدارت باشد، خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hackneyed: لوث، لوث شدن، چیزی که در اثر تکرار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hackneyed: لوث، لوث شدن، چیزی که در اثر تکرار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a stab: تلاش کردن، تیری تو تاریکی انداختن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a stab: تلاش کردن، تیری تو تاریکی انداختن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barfed: گذشته فعل barf یعنی قی کردن، استفرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
food pairing: اصطلاح ) ترکیب غذا و مزه سازی، تکنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fusion restaurant: رستوران تلفیقی یا ترکیبی، رستورانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fusion restaurant: رستوران تلفیقی یا ترکیبی، رستورانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
god almighty: خداوند قادر،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
god almighty: خداوند قادر،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
already: دیگر، دیگه، به این زودی، هنوز هیچی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on fleek: شیرین، خوب، آرام، دلنواز، با مزه، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on fleek: شیرین، خوب، آرام، دلنواز، با مزه، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outlive oneself usefulness: کارایی و اثربخشی خود را از دست دادن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outlive oneself usefulness: کارایی و اثربخشی خود را از دست دادن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
top up: 1 - پر کردن حساب یا کارت اعتباری، ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardest to score table: اصطلاح ) hardest - to - score table ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sign something over: سند ( مالکیت ) زدن به نام کسی ، انت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sign something over: سند ( مالکیت ) زدن به نام کسی ، انت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sign over: Sign something over to someone یعنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sign over: Sign something over to someone یعنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
max out on: Max out on something یعنی زیاده روی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
max out: The car maxed out at 85 mph ماشین ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
max out: The car maxed out at 85 mph ماشین ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put years on someone: اصطلاح ) اگر چیزی put years on some ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put years on someone: اصطلاح ) اگر چیزی put years on some ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
taking a stand: موضع گیری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
taking a stand: موضع گیری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موضع گیری: Taking a stand، مثلا موضع گیری علیه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
موضع گیری: Taking a stand، مثلا موضع گیری علیه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nightmare: کابوس شبانه، مثال Did you get a nig ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nightmare: کابوس شبانه، مثال Did you get a nig ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beat a hasty retreat: با شتاب عقب نشینی کردن، با عجله جای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full autority: اختیار تام، اختیار کامل، Do you hav ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scheduling conflict: تداخل زمانبندی، تداخل برنامه ای، تع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scheduling conflict: تداخل زمانبندی، تداخل برنامه ای، تع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inaugurate: منصوب کردن یا گماردن ( بعداز معارفه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inaugurate: منصوب کردن یا گماردن ( بعداز معارفه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whip ass: عامیانه ) 1 - داغون کردن، شکست دادن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whip ass: عامیانه ) 1 - داغون کردن، شکست دادن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clean up: علاوه بر معانی فوق عامیانه ) پول ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trade materials: داد و ستد وسایل سرگرمی ( برای کودکا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
simultaneously: بطور همزمان، توأمان،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
simultaneously: بطور همزمان، توأمان،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
falsifiers: اهل باطل، منحرفان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهل باطل: Falsifiers، Talker of vanities
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow it out your ear: بذار به حال خودم باشم،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get loose: خوش گذراندن، راحت بودن یا شدن، رهای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get loose: خوش گذراندن، راحت بودن یا شدن، رهای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
never mind: مهم نیست، بی خیال، فکرشو نکن!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flop around: بدور خود چرخیدن، بدور خود غلتیدن، ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flop around: بدور خود چرخیدن، بدور خود غلتیدن، ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get something down: 1 - خوردن یا نوشیدن چیزی، مثال can ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get something down: 1 - خوردن یا نوشیدن چیزی، مثال can ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull something off: از عهده چیزی ( معمولا دشوار و غیر م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull something off: از عهده چیزی ( معمولا دشوار و غیر م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make it: از عهده چیزی برآمدن، to Pull someth ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rise to the occasion: از عهده چیزی برآمدن، To rise to the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rise to the occasion: از عهده چیزی برآمدن، To rise to the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rise to the challenge: از عهده چیزی به خوبی برآمدن، از پس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rise to the challenge: از عهده چیزی به خوبی برآمدن، از پس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the genie is out of bottle: ضرب المثل ) معادل فارسی آن میشود، م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the genie is out of bottle: ضرب المثل ) معادل فارسی آن میشود، م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
compliance: پایبندی و تبعیت، تمکین ( از کسی یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we caught him red handed stealing the car: ما مچ او را حین ارتکاب دزدی ماشین گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
gotcha: مخفف "I have got you" ، این اصطلاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
distract: I was distracted حواسم پرت شد، حواس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got distracted: حواسم نبود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i got distracted: حواسم نبود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was distracted: حواسم پرت شد، حواسم نبود، I was dis ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take by storm: اصطلاح ) به کنترل در آوردن چیزی با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trade something in: تاخت زدن یک کالای کهنه با جدید با پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
burn out: 1 - دود کردن و تمام کردن تایر اتومب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
soak up the sun: نور خورشید را جذب کردن، آفتاب گرفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
soak up the sun: نور خورشید را جذب کردن، آفتاب گرفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you've got another think coming: این اصطلاح یعنی have another think ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you've got another think coming: این اصطلاح یعنی have another think ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
home in: 1 - مستقیم بطرف چیزی یا کسی رفتن، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
home in: 1 - مستقیم بطرف چیزی یا کسی رفتن، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am to tell you: موظفم بهتون بگم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am to tell you: موظفم بهتون بگم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
damper: - خفه کننده آتش، چیزی که از طریق نر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
booth: لژ ( در رستوران ها )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cull: کشتن حیوانات ضعیف تر و بیمار از یک ...
١٠ ماه پیش