فرانک زارع - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

refurbishment: - بازسازی - تعمیر

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paper bark: پوست کاغذی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paper bark: پوست کاغذی

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pickup: دریافت کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unbreakable: نشکن ( صفت )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unbreakable: نشکن ( صفت )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lighting: نورپردازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lighting: نورپردازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shed: سایبان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shed: سایبان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hardscape: مصالح سخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hardscape: مصالح سخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erode: ناهمواری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

erode: ناهمواری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

post: 1. نصب کردن 2. ستون، تیرک

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

refurbishment: - بازسازی - تعمیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sidewall: دیوار جانبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sidewall: دیوار جانبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sidewalk: پیاده رو

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lean on: تکیه کردن مثال: - I need somebod ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lean on: تکیه کردن مثال: - I need somebod ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seated: - قرار گرفته - واقع شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

planter: باغچه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

planter: باغچه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undeveloped: ( در مورد زمین ) - بایر - دست نخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dynamic: - محرک - جذاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall: در مورد زمین: شیب مثال: - Natura ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dirty word: - فُحش - کلمات رکیک

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dirty word: - فُحش - کلمات رکیک

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fixture: لوازم روشنایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

influenced: متاثر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

response: in response to مطابق با

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

read: - ظاهر ، نما مثال: - the read of ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

room: فضا مثال: electrical room = فضای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cascade: روی سرازیری قرار داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

securely: - بطور مطمئن - ایمن - مطمئن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

securely: - بطور مطمئن - ایمن - مطمئن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bring to life: زندگی تازه بخشیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bring to life: زندگی تازه بخشیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi level: نیم سطح

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semi level: نیم سطح

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

then: چندی بعد مثال: Then he married = چ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first language: زبان اصلی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first language: زبان اصلی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sweetiepie: جیگر! مثال: - you are my sweetie ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

quad: در آناتومی و ورزش: - چهارسر ران

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attacker: - فرد ضارب - فرد مهاجم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ribbon cutting: - افتتاحیه در واقع عبارت Ribbon cu ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breaking ground: کلنگ زنی ( عبارت breaking ground د ...

٨ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

humble: او از پُست و مقام ناچیزی که داشت را ...

٨ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

مدال‌های فرانک زارع