پیشنهادهای میرعبداله (١٢)
١٨
٢ سال پیش
٤
اگرچه
٢ سال پیش
-١
دوره، عصر
٢ سال پیش
١٤
دلپذیر، خوشایند، خوش برخورد، مهمان نواز، محبوب، خوش یمن. . . مثال:a welcoming fire: یک آتش دلپذیر
٢ سال پیش
٢
It was well past midnight پاسی از نیمه شب گذشته بود. . . .
٢ سال پیش
٦
به راحتی، طبق روال
٢ سال پیش
٠
ایجاد شد
٢ سال پیش
٠
خواب دیوانه وار، کسی که در خواب کارهای عجیبی انجام میدهد
٢ سال پیش
٣
مرور کردن
٢ سال پیش
٢
همراه خود داشتن، به همراه بردن
٢ سال پیش
١١
اعماق The depths of the ocean:اعماق اقیانوس
٢ سال پیش
٢
جدایی، طلاق، Parents' divorce :جدایی والدین
٢ سال پیش
-٢
نابود