ago

/əˈɡoʊ//əˈɡəʊ/

معنی: قبل، پیش، گذشته
معانی دیگر: (بعد از اسم می آید) پیش، adj : پیش، قبل در حالت صفت همیشه دنبال اسم میاید، adj : صادر شدن، پیش رفتن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: before now; past.

- three days ago
[ترجمه گوگل] سه روز قبل
[ترجمه ترگمان] سه روز پیش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: in the past.

- He lived long ago.
[ترجمه گوگل] او مدت ها پیش زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان] اون خیلی وقت پیش زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. years ago
سال ها پیش

2. a while ago
مدتی پیش

3. an hour ago
یک ساعت قبل

4. an hour ago it stopped raining and then it started again
یک ساعت پیش باران ایستاد و سپس دوباره شروع شد.

5. five days ago
پنج روز پیش

6. two weeks ago
دو هفته پیش

7. a long time ago
مدت ها پیش

8. almost two years ago
تقریبا دو سال پیش

9. he died years ago
مدت ها پیش مرد.

10. since two hours ago
از دو ساعت پیش

11. a book written centuries ago
کتابی که قرن ها پیش نوشته شده

12. a good many years ago now, when i was a college student
سال ها پیش از این،وقتی که دانشجو بودم

13. he left tehran two years ago
او دو سال پیش از تهران رفت.

14. he was furloughed two days ago
دو روز پیش به او مرخصی دادند.

15. it was exactly ten years ago that my mother passed away
درست ده سال پیش بود که مادرم فوت کرد.

16. my mother died nine years ago
مادرم نه سال پیش فوت کرد.

17. our fathers came here centuries ago
پدران ما قرن ها پیش به اینجا آمدند.

18. the ship berthed two hours ago
کشتی دو ساعت پیش پهلو گرفت.

19. they got married two weeks ago
آنها دو هفته پیش ازدواج کردند.

20. they moved away several years ago
آنها چندین سال پیش از اینجا رفتند.

21. three score and ten years ago
هفتاد سال پیش (سه بیست سال بعلاوه ی ده)

22. his birth took place two years ago
تولد او دو سال پیش بود.

23. hossein gave up smoking a month ago but yesterday he started anew
حسین یک ماه پیش سیگار را ترک کرد ولی دیروز دوباره شروع کرد.

24. i started this book five years ago
این کتاب را پنج سال پیش آغاز کردم.

25. my father passed away ten years ago
پدرم ده سال پیش فوت کرد.

26. the company was incorporated ten years ago
شرکت ده سال پیش به ثبت رسید.

27. their shop closed down ten years ago
مغازه ی آنها ده سال پیش بسته شد.

28. this letter was mailed two weeks ago
این نامه دو هفته پیش پست شده بود.

29. human habitations belonging to thousands of years ago
زیستگاه های انسان متعلق به هزاران سال پیش

30. my acquaintance with him started two months ago
آشنایی من با او از دو ماه پیش شروع شد.

31. my familiarity with morteza started forty years ago
دوستی من با مرتضی چهل سال پیش شروع شد.

32. that country attained its independence two years ago
آن کشور دو سال پیش استقلال خود را به دست آورد.

33. the armenian diaspora started a few centuries ago
پراکندگی ارمنی ها از چند قرن پیش آغاز شد.

34. the ballet group was disbanded two years ago
گروه رقص گران باله دو سال پیش منحل شد.

35. they built up these lands two years ago
در این زمین ها دو سال پیش ساختمان سازی کردند.

36. this teacher had been canned two years ago
این معلم را دو سال پیش بیرون کرده بودند.

37. we forwarded you the shipment two days ago
دو روز پیش محموله را برایتان ارسال کردیم.

38. i am sure i saw this movie years ago
مطمئن هستم این فیلم را سال ها پیش دیده ام.

39. i remember meeting him a good many years ago
بیاد دارم که چندین سال پیش او را ملاقات کردم.

40. my career as a teacher started forty years ago
کار من به عنوان معلم چهل سال پیش آغاز شد.

41. that country's independence was achieved two hundred years ago
آن کشور دویست سال پیش استقلال یافت.

42. the building had been erected a hundred years ago
ساختمان صدسال پیش ساخته شده بود.

43. the poem was rendered into english two years ago
دوسال پیش این شعر به انگلیسی ترجمه شد.

44. this chronicle was written about a thousand years ago
این رویداد نامه حدود هزار سال پیش نگاشته شده است.

45. his house burned down in a fire two years ago
دو سال پیش منزل او در آتش سوزی از بین رفت.

46. i opposed that proposal when it was mooted a year ago
یک سال پیش هنگامی که آن پیشنهاد عنوان شد با آن مخالفت کردم.

47. some of the traditions that were extinguished almost two centuries ago
برخی از سنت هایی که تقریبا دو قرن پیش ازبین رفتند

48. his criticisms are as pertinent today as they were a hundread years ago
انتقادات او امروزه همانقدر وارد است که صد سال پیش.

مترادف ها

قبل (قید)
afore, before, ago, syne

پیش (قید)
near, beside, forward, ahead, forth, ago, past, in advance, beforehand, along, fore

گذشته (قید)
ago

تخصصی

[کاراته] آگو - چانه

انگلیسی به انگلیسی

• before, previously; formerly, in the past
you use ago to refer to past time. for example, if something happened one year ago, it is one year since it happened.

پیشنهاد کاربران

قبل، مدتی پیش
مثال: They met for the first time many years ago.
آن ها مدت ها پیش برای اولین بار ملاقات کردند.
قبل
گذشته .
برای مثال زمانی میگیم که it lives many years ago
یعنی اون ( حیوان ) در چندین سال پیش زندگی میکرده
دوره، عصر
معنی اش هرچی هست به گذشته برمیگرده مثل :قبل ، قبلا وپیش 💟
پیش ، قبل
مثال : A FEW MONTHS AGO
چند ماه پیش

1. before
2. in the past
for example:
Two hours ago.
معنی:دو ساعت پیش.
قبل ، پیش
قبل گذشته مانند two years ago
قبل. پیش . گذشته
قبلا اتفاق افتاده
گذشته
گذشته

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس