تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

mean streak ( noun phrase ) ( countable ) /ˈmiːn striːk/ رگه بدجنسی، خوی بدجنسی، تمایل به نامهربانی یا خشونت Definition: a part of somebody's charac ...

پیشنهاد
٠

مثل موم تو دست داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Part of speech: Verb 1. بازتاب دادن / منعکس کردن The lake mirrored the mountains perfectly 2. نشان دادن / نمایش دادن The movie mirrors the social an ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

flood verb زیر آب رفتن، زیر آب بردن if a place floods or something floods it, it becomes filled or covered with water

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدعی aspirant for the lightweight crown. مدعی مقام قهرمانی دسته سبک وزن.

پیشنهاد
٢

زهر چیزی رو گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تمام تلاش را به کار بستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

گاه گدار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تظاهر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نمایانگر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به دست ( نیروهای دشمن ) افتادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

حکم صادر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

آب و هوا ( به خصوص آب و هوای بد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

بالا گرفتن ( کار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

طغیان آب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

راهی برای رسیدن به هدف.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مشوش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به اصطلاح A plethora of escape from supposedly secure prison. . . . تعداد زیاد فرار ها از زندان به اصطلاح امن. . . . . .