Dictionary - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

creeping: تدریجی، پیش رونده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patrons: مشتریان

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

horrible: ترسناک

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gigi: عزیزم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gigi: عزیزم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

poor boy: طفلکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bandanna: طرح دار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

till you drop: تا وقتی که از پا بیفتی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shop till you drop: اصطلاح: اونقدر خرید کنی تا حدی که ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tissues paper: دستمال کاغذی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tins: قوطی حلبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tins: قوطی حلبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tins of dog food: کنسرو غذای سگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

competes: رقابت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

competes: رقابت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arranged: مرتب شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arranged: مرتب شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stores: ذخیره گاه_ انبار کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stores: ذخیره گاه_ انبار کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gasterectomy: معده برداری، عمل جراحی که طی آن بخش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ectomy: ( پزشکی ) : برداشتن بخشی از یک چیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ectomy: ( پزشکی ) : برداشتن بخشی از یک چیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

colostomy: به معنای ایجاد یک راه جدید از طریق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colostomy: به معنای ایجاد یک راه جدید از طریق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

removal: ( پزشکی ) :برداشتن و حذف کردن یک بخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

total knee arthroplasty: ( پزشکی ) : تعویض کامل مفصل زانو ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incision: ( جراحی ) : برش تیغ جراحی بر روی با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incision: ( جراحی ) : برش تیغ جراحی بر روی با ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forceps: ( جراحی ) : ابزار جراحی چنگ زننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clamp: ( جراحی ) : ابزار جراحی گیره مانند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sterilization: ( پزشکی ) :فرایندی است که میکروارگا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sterilization: ( پزشکی ) :فرایندی است که میکروارگا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debris: Pieces of material that are left so ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debris: دور ریز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

faux pas: سوتی دادن!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

faux pas: سوتی دادن!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

taxes: مالیات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

taxes: مالیات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laparoscopy: ( پزشکی ) :مشاهده ارگان های درون شک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oscopy: ( پزشکی ) :درون بینی، مشاهده درون ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

general: ( پزشکی ) :عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infamous: منفور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infamous: منفور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i smell a rat: حس میکنم مشکلی وجود داره. ( کلکی تو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i smell a rat: حس میکنم مشکلی وجود داره. ( کلکی تو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

external fixation: ( پزشکی ) : ثابت سازی خارجی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrodesis: ( پزشکی ) :خشک کردن مفصل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reduction: ( پزشکی ) :جا اندازی استخوان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breast ptosis: ( پزشکی ) :افتادگی پستان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

breast implant: ( پزشکی ) :درون کاشت سینه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

quinoa: کینوآ، نام گیاهی که به خاطر دانه ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be more exact: یا دقیق تر بگوییم. . . _ یا به عبار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be more exact: یا دقیق تر بگوییم. . . _ یا به عبار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by arrangement: با قرارِ قبلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make arrangements for: مقدماتِ. . . را فراهم کردن، ترتیب. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make arrangements for: مقدماتِ. . . را فراهم کردن، ترتیب. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new arrival: تازه وارد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

new arrival: تازه وارد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

belongings: اموالِ منقول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

belongings: اموالِ منقول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

valet: پیشخدمت، نوکر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valet: پیشخدمت، نوکر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

time presses: وقت کم است!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work presses: کار زیاد است.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go to press: زیر چاپ رفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

press the point: اصرار کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

press fruit dry: میوه را خشک کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be pressing: اصرار داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pressing: [صفت] :فوری، اضطراری [اسم] : اتوکشی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pressing: [صفت] :فوری، اضطراری [اسم] : اتوکشی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patrons: مشتریان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patrons: مشتریان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

creep up on: غافلگیر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

creep up on: غافلگیر کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creep about on tiptoe: روی نوکِ پا راه رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crepitate: ترق توروق کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crepitation: [پزشکی] :صدای ترق و توروق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crepitation: [پزشکی] :صدای ترق و توروق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

creeping: تدریجی، پیش رونده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creeping: تدریجی، پیش رونده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a crime wave: موجِ جنایت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

criminal law: حقوقِ جنایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quiet: [کسب و کار] :کساد [زندگی] :آرام، آس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

quiet: [کسب و کار] :کساد [زندگی] :آرام، آس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be quiet: ساکت شو! خفه شو!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the radio quiet: صدای رادیو را کم کن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep it quiet: پیش خودت بماند!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the quiet: به طورِ خصوصی، یواشکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quieten: ساکت کردن، خاموش کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hold on: صبر کن! تند نرو! دست نگاه دار! [تلف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold on to: دو دستی چسبیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hold on to: دو دستی چسبیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold out ones arms: دست های خود را باز کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pal: A good friend or mate.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pal: A good friend or mate.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

although: به هر حال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

veno: [پزشکی] : ورید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veno: [پزشکی] : ورید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phlebo: [پزشکی] : رگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phlebo: [پزشکی] : رگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anabolism: ساختن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glomerulonephritis: [پزشکی] : تورّم گلومرول های کلیه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cystitis: التهاب مثانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cystitis: التهاب مثانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polydipsia: [پزشکی] :تشنگی زیاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ureteritis: [پزشکی] :التهاب حالب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emphysema: [پزشکی] : آمفیزم، حالتی که آلوئول ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleural effusion: [پزشکی] :ریزش مایع به درون فضای جنب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleural effusion: [پزشکی] :ریزش مایع به درون فضای جنب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hemothorax: وجود خون در فضای جنبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverts: پیام بازرگانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adverts: پیام بازرگانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expand: [پزشکی] :اتساع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expand: [پزشکی] :اتساع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dilator: [پزشکی] :گشاد کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dilator: [پزشکی] :گشاد کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pneumonorrhagia: [پزشکی] :خونریزی از ریه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pneumonitis: التهاب ریه ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ambulat: [پزشکی] : راه رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ory: [پزشکی] :قادر ( پسوند )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ambulatory: [پزشکی] :سرپایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambulatory: [پزشکی] :سرپایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

atrophy: [پزشکی] :تحلیل رفته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prognosis: [پزشکی] :پیش آگهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prognosis: [پزشکی] :پیش آگهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gnosis: [پزشکی] :داشتن اطلاعات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PRO: [پزشکی] : قبلاً، از پیش ( پیشوند )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

palpat: [پزشکی] :لمس کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ausculata: [پزشکی] :شنیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

percussion: [پزشکی] :دَق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

percussion: [پزشکی] :دَق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fast blood sugar: [پزشکی] :قند خون ناشتا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute otitis media: [پزشکی] :عفونت حاد گوش میانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intra uterus fetal death: [پزشکی] :مرگ درون رحمی جنین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biopsy: [پزشکی] :نمونه برداری از بافت بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

biopsy: [پزشکی] :نمونه برداری از بافت بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

effusion: [پزشکی] :فرار مایع به یک حفره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pandemic: [پزشکی] :همه گیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vital sign: [پزشکی] :علائم حیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is all about: [اصطلاح] :جریان چیه؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what is all about: [اصطلاح] :جریان چیه؟

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as sweet as honey: به شیرینی عسل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piccadilly circus: [اصطلاح] :آشفته بازار، شلوغ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

piccadilly circus: [اصطلاح] :آشفته بازار، شلوغ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

platypelvic: [پزشکی] :مفصل هیپ پهن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retrograde: [پزشکی] :به طرف عقب، برعکس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retrograde: [پزشکی] :به طرف عقب، برعکس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abduct: [پزشکی] :حرکت به طرف خارج و دور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rubedo: [پزشکی] :قرمز شدن پوست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a slight fever: تَب خفیف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

herb: سبزی، هر نوع گیاهی که به خاطر خوش ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

herb: سبزی، هر نوع گیاهی که به خاطر خوش ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rota: فهرستِ کارهایی که باید انجام شود.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rota: فهرستِ کارهایی که باید انجام شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caster: [اسم] : ( زیرِ مبل، میز، یخچال و غی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bleurgh: حالت تهوع، استفراغ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bleurgh: حالت تهوع، استفراغ

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Dictionary