امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far: as yet

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موش کوچک: موشک. [ ش َ ] ( اِ مصغر ) مصغر موش ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

little mouse: موشک. [ ش َ ] ( اِ مصغر ) مصغر موش ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مسموم: زهر زده ( در تاجیکستان )

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

واگذاشتن: بازگذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مسکن: باششگاه ، در تاجیکستان به معنی محل ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چونکه: زیراکه. [ اَ ک ِ ] ( حرف ربط مرکب ) ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مواظب مالت باش مردم را دزد نکن: A man who does not lick his lips, c ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاش: دریغ که ؛ کاش. ( یادداشت مرحوم دهخد ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ups and downs: روزگارست آن که گه عزت دهد گه خوار د ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرتوت: پیرپاتال

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قدح: جمع قدح = اقداح

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بنیادین: deep - rooted

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cremation: آتش سپاری ، به آتش سپاری

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

با اختلاف: by far

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep seated: نهادینه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توضیح دادن: ( در افغانستان ) روشنی انداختن

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sympathy: . You have my sympathy and my bless ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

درنوردیدن: بپای سپردن ؛ طی کردن. زیر پای سپردن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soon: اندک مدتی بعد

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrimp: جغله someone who is very small – u ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ملکوتیان: the wise Celestials

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملکوتیات: the wise Celestials

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ملزومات: سور و سات

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خدمه و غلامان: equipage

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bellows: انبان باد. [ اَم ْ ن ِ ] ( ترکیب اض ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کج کلاه: Beau

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جهانی شدن: Find your way into the world

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عنایت الله: Deus ex machina

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب حقوق: disenfranchisement

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب حق: disenfranchisement

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محرومیت از حقوق اجتماعی: disenfranchisement

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محرومیت از حقوق مدنی: disenfranchisement

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محرومیت از کلیه حقوق مدنی: disenfranchisement

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محرومیت از حمایت قانون: disenfranchisement

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از حق رای یا انتخاب محروم کردن: disenfranchisement

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاچه خواری نکن: flattery will get you nowhere

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خایه مالی نکن: flattery will get you nowhere

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چاپلوسی نکن: flattery will get you nowhere

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خایه مالی ممنوع: flattery will get you nowhere

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنگ طلبانه: bellicose

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سپهسالار اعظم: Generalissimo

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مناسبتی: occasional

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملک الشعراء: poet laureate

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاعرالشعرا: poet laureate

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شیر کردن: دل و جرات دادن ، قوت قلب دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهردار: keeper of the seal

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا بن دندان مسلح: تمام سلاح. [ ت َ س ِ ] ( ص مرکب ) ش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر تا پا مسلح: تمام سلاح. [ ت َ س ِ ] ( ص مرکب ) ش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهمانی بزرگ: بزم سنگین. [ ب َ م ِ س َ ] ( ترکیب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dauntlessly: بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهمانی پر سر و صدا: بزم سنگین. [ ب َ م ِ س َ ] ( ترکیب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهمانی پر هیاهو: بزم سنگین. [ ب َ م ِ س َ ] ( ترکیب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضیافت پرشکوه: بزم سنگین. [ ب َ م ِ س َ ] ( ترکیب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gallantly: بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلحشورانه: بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gamely: بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manfully: بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without previous notice: خالی الذهن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without notice: خالی الذهن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی اطلاع از: خالی الذهن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یخ زدن: یخ گرفتن. [ ی َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کهن سالی: کبر سن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردم شهری: شهریان

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حالم به هم می خوره: از . . . . . . اقم نشسته بود=از . . ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تسلیم گشتن: گردن تسلیم نهادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انترناسیونالیست: جهانستانی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جهان میهنی: جهانستانی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

global citizenship: جهانستانی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرامیهنی: جهانستانی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنیسه ها: کنایس

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be done for: be done for=فاتحه مان خوانده ست

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امحا: - در محاق افتادن ؛ دچار محاق شدن. ک ...

١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

'' Forecasting Demand Trends '' ( ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاکشی و بی غیرتی کردن: قوادگی. [ ق َوْ وا دَ / دِ ] ( حامص ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابوبکر: ذوالخلال. [ ذُل ْ خ ِ ] ( اِخ ) لقب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn around: روی برگرداندن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ازموده: شمیر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لب مطلب: the root of the matter

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لب مطلب: In a nutshell

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something is not brain surgery: آپولو که نمی خوای هوا کنی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misrepresentation: تدلیس ، تبلیس

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افتابه لگن هفت دست شام و نهار هیچی: too many chiefs and not enough Indi ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترکتازی کردن: rampage through/across

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میدان را به دیگران سپردن: leave the field clear for somebody

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرصه را به دیگران سپردن: leave the field clear for somebody

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عموها: عمان. [ ع َم ْ ما ] ( اِ ) ج ِ عَم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابوبکر: مایه ٔ صدق . [ ی َ / ی ِ ی ِ ص ِ ] ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حنفی: بوحنیفه شعار ؛ که طریقه و مذهب بوحن ...

١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یه دنیا: عالمی دل عالمی بسوزی چو عِذار برفُر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلشوره دادن: give somebody the horrors

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مضطرب کردن: give somebody the horrors

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلواپس کردن: give somebody the horrors

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلواپس سازی: give somebody the horrors

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سبقت گیرنده: متبادر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in which: wherein

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابوبکر: ذوالخلال ؛ لقب ابوبکر صدیق رضی اﷲ ع ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازدواج مصلحتی: a marriage of convenience

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتشکده ها: بیوت النار. [ ب ُ تُن ْ نا ] ( ع اِ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrive: از راه رسیدن

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caesarist: قیصرگونه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ساحل: بار دریا. [ رِ دَرْ ] ( ترکیب اضافی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رخت بستن: depart this life

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از دار فنا رفتن: depart this life

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

depart this life: معنی اصطلاح - > از دار فنا رفتن مرد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بین بد و بدتر: between the devil and the deep blue ...

٢ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در تصویر زیر مشخص کرده ام &n ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recently: این اواخر

٢ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در چشم‌انداز در حال تکامل بازاریاب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shortly after: کمی بعد

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walrus: Walrus is the name given ( in Russi ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسان گوار: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوشگوار: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گواران: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوشیدنی ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوشیدنی الکلی ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

می ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشروب الکلی ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشروب ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امکانات رفاهی: physical facilities

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واقع بودن: جای داشتن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن خرافی: امل. [ اُم ْ م ُ ] ( ص ) مأخوذ از ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منفردا': ( مجرداً ) مجرداً. [ م ُ ج َرْ رَ د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مریم: Our Lady

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cork: سربند. [ س َ ب َ ] ( اِ مرکب ) پنبه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرد: ترک و ایرانی و عرابی و کرد هرکه عا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برطرف کردن: از میان برداشتن

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تماشاچیان: نظار. [ ن ُظْ ظا ] ( ع ص ، اِ ) بین ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوتابعیتی: dual nationality ( =the state of be ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصلاحات گسترده: sweeping reform

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شراب: شاهدارو. ( اِ مرکب ) دارو که در اهم ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نامختون: ابظر. [ اَ ظَ ] ( ع ص ) اقلف. نابری ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب شنگرفی: ( آب طرب ) ( اسم ) شراب انگوری آب ع ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معروف کردن: Made it/sth famous The phrase "th ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه کشاورزی: wellington ( also wellington boot ) ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه شالیکاری: wellington ( also wellington boot ) ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه ی شالیکاری: wellington ( also wellington boot ) ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه ی کشاورزی: wellington ( also wellington boot ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تهدید کننده: threatening British strategy there ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تهدید امیز: threatening British strategy there ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با موضوعیت: on the subject of . . . . . . . . ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در موضوع: on the subject of . . . . . . . . ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سزای خود رساندن: get/receive your ( just ) deserts ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سزا رساندن: get/receive your ( just ) deserts ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سزا رسیدن: get/receive your ( just ) deserts ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکست مفتضحانه: lost in a terrible way It appears ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبانزد کردن: Made it/sth famous The phrase "th ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

درمیان: لابه لای

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نقض حریم خصوصی: invasion of privacy

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تجاوز به حریم شخصی: invasion of privacy

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obsessive goal: دغدغه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غرق چیزی شدن: In the late spring of 1912, the gra ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مملو شدن: In the late spring of 1912, the gra ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه از پای بست ویران است: آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه از پای بست ویران بودن: آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پای بست ویران بودن خانه: آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب از سر یا گریبان کسی گذشتن: آب از تارک گذشتن ؛ برسیدن ، و به آخ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contextualiser: مولفه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contextualizer: مولفه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمبول: زب. [ زُب ب ] ( ع اِ ) نره مرد یا ع ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puk: Patriotic Union of Kurdistan

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیر مختون: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیر اسب: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رجله: ذکره. [ ذَ ک ِ رَ ] ( ع ص ، اِ ) زن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر پسروار: ذکره. [ ذَ ک ِ رَ ] ( ع ص ، اِ ) زن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر پررو و پسر مانند: ذکره. [ ذَ ک ِ رَ ] ( ع ص ، اِ ) زن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایه کندن: ( نره برآوردن ) نره برآوردن. [ ن َر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایه کشیدن: ( نره برآوردن ) نره برآوردن. [ ن َر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیر ختنه نشده: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ختنه نشده: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncircumcised: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at one and the same time: در آن واحد

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stingy: از کون درآوردن، توی دهان گذاشتن: [ع ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the time: در آن تاریخ

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی کیش: بی کتاب. [ ک ِ ] ( ص مرکب ) ( از: ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاغذبازی: قرطاس بازی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

officialism: قرطاس بازی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meaning: have a meaning to sb/sth

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلتبان: غرزن. [ غ َ زَ ] ( ص مرکب، اِ مرکب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گاییدن: کار زنی یا دختری را ساختن ؛ با او آ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دانشمند: اهل تمیز ؛ اهل دانش. دانشمند. بافضل ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زمخت: نخراشیده

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازار: رواج گاه. [ رَ ] ( اِ مرکب ) بازارگ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foil: ناکام گذاشتن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سین ه ها: یارِ ارمنی مذهب! شوخِ عیسَوی ملّت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunburnt: آفتاب سوخته

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frank: open - breasted

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استحقار: خوارداشت. [ خوا / خا ] ( مص مرکب ) ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قبول حقارت: خواری بردن. [ خوا / خا ب ُ دَ ] ( م ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بددین: خواردین. [ خوا / خا ] ( ص مرکب ) آن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مردم پست: خواری پسند. [ خوا / خا پ َ س َ ] ( ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشنام شنیده: خواری خوار. [ خوا / خاخوا / خا ] ( ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحقیرشده: خواری خوار. [ خوا / خاخوا / خا ] ( ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scorned: خواری خوار. [ خوا / خاخوا / خا ] ( ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حقیر کننده: خواری بخش. [ خوا / خا ب َ] ( نف مرک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورثه: میراث خواران ؛ ارث برندگان.

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روزه ٔ مریم: صوم الصمت. [ ص َ مُص ْ ص ُ ] ( ع اِ ...

٣ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی