مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
٢,٦٣١
امتیاز کل
٤٢٢,٤٧٤
کل مدال ها
١٢,٧٦٨
طلا
٤٩
نقره
٤,١٠٦
برنز
٨,٦١٣
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به هیچ وجه: by no means
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be similar to: be in the mould of somebody/somethi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به چاپ رسیدن: get into print To have one's writte ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political justice: عدالت سیاسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
و بقیه: and co British English spoken the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
و دیگران: and co British English spoken the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
و سایرین: and co British English spoken the ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شاد کننده: جان افروز. [ اَ ] ( نف مرکب ) جان ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیرامون شهر: پیراشهر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غیر جذاب: unprepossessing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا می توانی: to the extent you are able
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قطع رابطه کردن: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قطع ارتباط کردن: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از همکاری دست کشیدن: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترک مراوده کردن با: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترک مراوده کردن: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترک دوستی: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رو برگرداندن: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رو برگردانیدن: sever ties with someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صلحاء: peacemakers
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پنهانی: privily
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هدایت یافتگان: the right - guided
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خاصگان: retinue
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقربین: retinue
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملازمین: retinue
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ستم شریک: abettor
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نکوکار: good - doer
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نکوکاری: good - doing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خلوت کردن با: to find oneself alone with
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتقیا: the men of veracity
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتقیاء: the men of veracity
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
استفهام انکاری: rhetorical question
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ارایه های ادبی: figures of speech
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صناعات ادبی: figures of speech
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exempt from: غیر از . . . . . . . . . . . . ست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کوبنده: commanding
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
elementary principles: اصول پایه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تلاش ها: labours
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مساعی: labours
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسیاری از: بسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
very many: so many
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
والاترین: the highest
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی اهمیت شدن: pale into insignificance to seem mu ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اماده شدن برای کاری: gird ( up ) ( one's ) loins
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نبرد: storm of swords
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
more than anything else: above all ( else )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چند در صد: چه درصد/ درصدی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
renegotiation: باز - مذاکره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تن در دادن به: زیر بار چیزی رفتن ؛ کنایه از پذیرفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تن در دادن به: زیر بار چیزی رفتن ؛ کنایه از پذیرفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تن دادن: زیر بار چیزی رفتن ؛ کنایه از پذیرفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش کسی رفتن: سر وقت کسی رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
با سرعت زیاد حرکت کردن: دو اسبه رفتن ؛ بشتاب رفتن. دویدن. ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سریع رفتن: دو اسبه رفتن ؛ بشتاب رفتن. دویدن. ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شتابان رفتن: دو اسبه رفتن ؛ بشتاب رفتن. دویدن. ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تنها: تن تنها. [ ت َ ن ِ ت َ ] ( ترکیب وص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدبختانه: از بدِ حادثه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
متاسفانه: از بدِ حادثه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unfortunately: از بدِ حادثه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بدبخت: بدروزگار. [ ب َ ] ( ص مرکب ) بدبخت. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تیره روز: بدروزگار. [ ب َ ] ( ص مرکب ) بدبخت. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قسم خوردن: سوگند یاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بازدارنده: preventative
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cithaeron: A mountain, 1, 410 m ( 4, 623 ft ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسکله: کشتی بندان ؛ بندر. مینا. جای لنگر ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بندرگاه: کشتی بندان ؛ بندر. مینا. جای لنگر ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بندر: کشتی بندان ؛ بندر. مینا. جای لنگر ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
با دم شیر بازی کردن: چنگال شیرخاریدن ؛ کار هراسناک کردن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
venue: سیاستگاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خائن کشور: PATRICIDE
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وطن فروش: PATRICIDE
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
میهن فروش: PATRICIDE
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وطن دشمن: PATRICIDE
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دستور دادن: مثال دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ردخور ندارد: It's never failed yet
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پارسنگ: سنگ پاره: پاره سنگ. ( مرزبان نامه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوار گردانیدن: بر خاک نشاندن. [ ب َ ن ِدَ ] ( مص م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناچیز شمردن: خوار گرفتن. [ خوا / خا گ ِ رِ ت َ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اقسام: . . . . . . . . specimens of
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خطور کردن: suggest
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
untried: وارسی ناشده/نشده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی عقل: ست ریش. [ س ُ ] ( ص مرکب ) احمق. ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سهل انگاشتن: سست گرفتن . [ س ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی مهر: سست مهر. [ س ُ م ِ ] ( ص مرکب ) آنک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سهل شدن: گره سست شدن . [ گ ِ رِه ْ س ُ ش ُ د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسان شدن: گره سست شدن . [ گ ِ رِه ْ س ُ ش ُ د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سر کیسه را شل کردن: سرکیسه سست کردن . [ س َ س َ / س ِ س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یک ریز: without cease
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی وقفه: without cease
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاف شدن اسمان: become serene
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انفاق کردن: expend
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تصدق دادن: almsgiving
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کظم غیظ: restrain your rage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابناء جنس: fellow men
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ظلم به نفس: wrong yourself
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کله سمت چیزی کسی رفتن: rush/plunge headlong into something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برای خاطر: by virtue of ( something )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بکرات: so frequently
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به دفعات: so frequently
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وارد جزئیات شدن: dilate on/upon something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرح و بسط دادن: dilate on/upon something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تفصیل و توضیح: dilate on/upon something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بسط مقال دادن: dilate on/upon something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هولناک: hideous
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی رغبتی: be averse to ( doing ) something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی رغبت بودن: be averse to ( doing ) something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی تمایل: be averse to ( doing ) something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرسری چیز نوشتن: قلم انداز نوشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عنفوان جوانی: very early in life
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waking dreams: experiences you have while you are ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با نگاهی به گذشته: in retrospect
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در نگاه به گذشته: in retrospect
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فارغ بال: unheeded
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملالت انگیز: bleak
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملالت بار: bleak
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ملحدانه: کافرانه. [ ف ِ / ف َ ن َ / ن ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعلیم دادن: آموزاندن، آموزانیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به عقب نگاه کردن: واپس نگریدن. [ پ َ ن ِ گ َ دَ ] ( م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اه: دردا. [ دَ ] ( صوت ) ( از: درد الف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خایه غول راشکستن: کمر غول را خم کردن ؛ در تداول عامه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
همگان مقبول: generally/widely/universally etc ac ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خر چه داند قیمت نقل و نبات: گاو لوزینه چه داند، نظیر: خرچه داند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خلوتی: خلوت گزین. [ خ َل ْ وَ گ ُ ] ( نف م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
منزوی: خلوت گزیده. [ خ َل ْ وَ گ ُ دَ / دِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کم قیمت: کبوترقیمت . [ک َ ت َ م َ ] ( ص مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حل و عقد: شکست و بست ؛ رتق و فتق. حل و عقد. ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کبادهی چیزی را کشیدن: داو تمامی زدن ؛ دعوی کمال کردن. ادع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نوبت رسیدن: ( نوبت آمدن ) نوبت آمدن. [ ن َ / نُ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پایان زمان: نوبت به سر آمدن ؛ مجال نماندن. زمان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پایان زمان: نوبت به سر آمدن ؛ مجال نماندن. زمان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وفات کردن: - نوبت کسی به سر آمدن ؛ کنایه از در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وفات کردن: - نوبت کسی به سر آمدن ؛ کنایه از در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وفات یافتن: - نوبت کسی به سر آمدن ؛ کنایه از در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وفات یافتن: - نوبت کسی به سر آمدن ؛ کنایه از در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قمار کردن: قمار زدن ؛ قمار کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قمارخانه: قمارستان. [ ق ِ / ق ُ رَ / رِ ] ( ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
public face: a public face: a spokesperson, a pe ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public face: a public face: a spokesperson, a pe ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وزیر امور خارجه: Secretary of State
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سخت جان: سگ جگر. [ س َ ج ِ گ َ ] ( ص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجنه: خلق آتشین ؛ شیاطین. جنیان. ( ناظم ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متنفر بودن: sick to death ( of someone or somet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نفرت داشتن: sick to death ( of someone or somet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نفرت داشتن از: sick to death ( of someone or somet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنفر داشتن: sick to death ( of someone or somet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنفر داشتن از: sick to death ( of someone or somet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صنعت فیلم: the silver screen
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
با خشونت اداره کردن: rule with an iron fist
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وزنه زدن: pump ( some ) iron= to lift weights ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خبر خاصی نیست: not much
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خبری نیست: not much
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خبری نیست: not much
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kneel down: go down on ( one's ) knees
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kneel: go down on ( one's ) knees
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تضمینی: copper - bottomed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ضمانت شده: copper - bottomed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تضمین دار: copper - bottomed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تضمین شده: copper - bottomed
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش بها: پیشداد مزدی که پیش از کار بمزدور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش مزد: پیشداد مزدی که پیش از کار بمزدور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیم خورده: پیش مانده. [ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیرون روان شدن: فواره زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در انتظار بودن: گوش به زنگ بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مهم شمردن: جدی گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چوب چیزی را خوردن: پای چیزی را خوردن به سبب انجام کار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پای چیزی را خوردن: چوب چیزی را خوردن به سبب چیزی آسیب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقصر دانستن: چیزی را [ به ] پای کسی / چیزی گذاشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی اصل و نسب: بی بته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی جربزه: بی بُته لهجه و گویش تهرانی بدون جرب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گمشدگی: گم گشتگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بتنهایی: یک تنه. [ ی َ / ی ِ ت َ ن َ / ن ِ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
علامه دهر: تمام خرد. [ ت َ خ ِ رَ ] ( ص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خردخردک: جسته جسته . [ ج َ ت َ / ت ِ ج َ ت َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
با گذشت زمان: جسته جسته . [ ج َ ت َ / ت ِ ج َ ت َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
همدو: هم تگ. [ هََ ت َ ] ( ص مرکب ) رفیق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هم سرعت: هم تگ. [ هََ ت َ ] ( ص مرکب ) رفیق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هم شتاب: هم تگ. [ هََ ت َ ] ( ص مرکب ) رفیق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم قدم: هم تگ. [ هََ ت َ ] ( ص مرکب ) رفیق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زنازاده: بلایه زاده. [ ب َ ی َ / ی ِ دَ / دِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اقدام کردن به: در پیش گرفتن . . . . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اقدام کردن: در پیش گرفتن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اقدام کردن به کاری: در پیش گرفتن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پرداختن به: در پیش گرفتن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مبادرت کردن: در پیش گرفتن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مبادرت کردن: در پیش گرفتن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مبادرت کردن به: در پیش گرفتن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرداختن به کاری: در پیش گرفتن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مردن: چشم از جهان بستن ؛ کنایه از مردن. چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احوال کسی را پرسیدن: احوال گرفتن ( مصدر ) استفسار از حال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
احوال کسی را پرسیدن: احوال گرفتن ( مصدر ) استفسار از حال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نادیده گرفتن: چشم بر قضیه ای بستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ندیده انگاشتن: چشم بر قضیه ای بستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ندیده گرفتن: چشم بر قضیه ای بستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اقدام کردن: دست به کار شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قلم زدن: pen down
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نوشتن: pen down
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جامع: All - embracing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فراگیر: All - embracing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جامع: پرشمول
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دچار بودن: دست و گریبان یا دست به گریبان بودن ...
١٠ ماه پیش