مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
٢,٥٩٣
امتیاز کل
٤٢٢,٤٥٤
کل مدال ها
١٢,٧٦٨
طلا
٤٩
نقره
٤,١٠٦
برنز
٨,٦١٣
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیبا: صاحب جمال . [ ح ِ ج َ ] ( ص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دکاندار: صاحب دکان . [ح ِ دُ ] ( ص مرکب ، اِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
با ذکاوت: صاحب فطنت . [ ح ِ ف ِ ن َ ] ( ص مرک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ابوبکر: صاحب غار. [ ح ِب ِ ] ( اِخ ) لقب اب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خلیفه اول: صاحب غار. [ ح ِب ِ ] ( اِخ ) لقب اب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حضرت علی: امیر صاحب دلق . [ اَ رِ ح ِ دَ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وامونده: بی صاحب مانده . [ ح ِ دَ / دِ ] ( ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اداء کردن: داد چیزی دادن . [ دِ دَ ] ( مص مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادا کردن عهد: داد چیزی دادن . [ دِ دَ ] ( مص مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بجا اوردن پیمان: داد چیزی دادن . [ دِ دَ ] ( مص مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کام بر گرفتن: داد دل، ( ) را گرفتن لهجه و گویش ته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کام گرفتن: داد دل، ( ) را گرفتن لهجه و گویش ته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کام ستدن: داد دل، ( ) را گرفتن لهجه و گویش ته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کام جستن: داد دل، ( ) را گرفتن لهجه و گویش ته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قطع شدن حرف کسی: کور شدن نطق کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
محتمل به نظر رسیدن: to seem likely
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طاقت فرسا ی: نامحتمل ؛ غیرقابل تحمل . که نتوان ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تجلید: کتاب پشت کردن . [ ک ِ پ ُ ک َ دَ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از شر چیزی راحت شدن: shake somebody/something ↔ off
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
راحت شدن از درد: shake somebody/something ↔ off
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در شرایط برابر: on an equal/even footing ( with som ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در شرایط یکسان: on an equal/even footing ( with som ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تحت شرایط یکسان: on an equal/even footing ( with som ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تحت شرایط برابر: on an equal/even footing ( with som ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مدیدالاحداث: long/old - established
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیربنیاد: long/old - established
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قدیم التاسیس: long/old - established
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مدید التاسیس: long/old - established
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
طویل التاسیس: long/old - established
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قدیم الاحداث: long/old - established
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دانه ی انار: ناردانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عجین شده: deeply - embedded
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مصمم بودن: set on/upon/against ( doing ) somet ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تصمیم گرفتن: رای افکندن . [ اَ ک َ دَ ] ( مص مرک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهسته اهسته: خوش خوش . [ خوَش ْ / خُش ْ خوَش ْ / ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وظیفه داشتن: have a duty to
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسیار خوش: خوش اندرخوش . [ خوَش ْ / خُش ْ اَ د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسیار نیکو: خوش اندرخوش . [ خوَش ْ / خُش ْ اَ د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش جنس: خوش قماش . [ خوَش ْ / خُش ْ ق ُ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حسن الظن: خوش گمانی . [ خوَش ْ / خُش ْ گ ُ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سالم و تندرست: خوش مزاج . [ خوَش ْ / خُش ْ م ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پسر زیبا: خوش پسر. [ خوَش ْ / خُش ْ پ ِ س َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاپلوسی کردن: خوش رقصی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تملق گفتن: خوش رقصی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تملق کردن: خوش رقصی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به ویژه: not least
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به خصوص و به ویژه: not least
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
associated: attendant
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامربوط به: extraneous to
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
osce: Organization for Security and Coope ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تجارتی: trade - related
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برای سالیان متمادی: for ( some ) years running
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برای سال های متمادی: for ( some ) years running
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درگیری داخلی: internal strife
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر راه چیزی کسی بودن: militate against something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مانع بودن: militate against something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جلوگیری به عمل اوردن: militate against something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ریز ریز: piece by piece
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lodge: در بعضی موارد به معنی تسلیم درخوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرگرم کاری شدن: to become involved in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرگرم کاری شدن: to become involved in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرگرم شدن: to become involved in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرگرم شدن: to become involved in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مشغول کاری شدن: to become involved in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مشغول کاری شدن: to become involved in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشغول شدن: to become involved in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تشدید شدن: gain/gather momentum
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شتاب گرفتن: gain/gather momentum
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شتاب گرفتن: gain/gather momentum
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شدت یافتن: gain/gather momentum
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از مدتی پیش: از دیرگه باز ؛ از زمانی دراز. از مد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دیرسال: از دیرگه باز ؛ از زمانی دراز. از مد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش برش: خوش قطع. [ خوَش ْ / خُش ْ ق َ ] ( ص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش روش: خوش مسلک . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ل َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sweet and sour: خوش ترش. [ خوَش ْ / خُش ْ ت ُ رُ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رشیق: خوش قد و بالا. [ خوَش ْ / خُش ْ ق َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احوال پرسی کردن: خوش وبش کردن . [ خوَش ْ / خُش ْ ش ُ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش اداو اطوار: خوش چم و خم . [ خوَش ْ / خُش ْ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش اطوار: خوش چم و خم . [ خوَش ْ / خُش ْ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش حرکات: خوش چم و خم . [ خوَش ْ / خُش ْ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش حرکت: خوش چم و خم . [ خوَش ْ / خُش ْ چ َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرم کردن: استحیاء
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
الت تناسلی نر: لم شیر. [ ل َ ] ( اِ ) شرم مرد ( ؟ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کیر: لم شیر. [ ل َ ] ( اِ ) شرم مرد ( ؟ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کس: ابوالوردان . [ اَ بُل ْ وَ ] ( ع اِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گستاخ شدن: چشم سپید شدن . [ چ َ / چ ِ س َ / س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گستاخ گشتن: چشم سپید شدن . [ چ َ / چ ِ س َ / س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گستاخ گردیدن: چشم سپید شدن . [ چ َ / چ ِ س َ / س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی حیائی: چشم سپید شدن . [ چ َ / چ ِ س َ / س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امور خارجی: external affairs
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وعده ی سر خرمن: a false/empty/hollow promise ( =one ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وعده باطل: a false/empty/hollow promise ( =one ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فراهم اوردن زمینه: lay the groundwork for
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مانع ایجاد کردن: pose an impediment to
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مانع شدن یاایجاد مانع کردن: pose an impediment to
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سد شدن: pose an impediment to
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
akp: Adalet ve Kalkınma Partisi
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
akp: Adalet ve Kalkınma Partisi
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
centre right: راست میانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تسهیل کردن: smooth the way/path for something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس رویداد: subsequent
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اجرایی شدن: come into force/bring something int ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اجرایی کردن: bring something into force
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
براورده شدن: به اجابت پیوستن:برآورده شدن. ( مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روا شدن: به اجابت پیوستن:برآورده شدن. ( مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قطع کردن حرف کسی: کور کردن نطق کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرف دیگری را قطع کردن: نطق کسی را کور کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف کسی را بریدن: معنی ضرب المثل - > میان حرف کسی دوی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قطع کردن سخن: معنی ضرب المثل - > میان حرف کسی دوی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
توانایان: قادرین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acquis communautaire: The Community acquis
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دوره گذار: period of transition
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دورهٔ گذار به دموکراسی: the period of transition to full de ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تدابیر حفاظتی: safeguards
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تدابیر امنیتی: safeguards
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعدیل پذیر: open - ended
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شهر سوت و کور: a one - horse town
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شهر بی جاذبه: a one - horse town
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شهر ارواح: a one - horse town
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شهر مرده: a one - horse town
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدون نتیجه قطعی: open - ended
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بدون نتیجه نهایی: open - ended
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گشاده رو شدن: گره از پیشانی گشودن . [ گ ِ رِه ْ ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گشاده روی شدن: گره از پیشانی گشودن . [ گ ِ رِه ْ ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زخم خوردن: لقمه از آهن چشیدن . [ل ُ م َ / م ِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زخم خوردن یا زخم برداشتن: لقمه از آهن چشیدن . [ل ُ م َ / م ِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زخم بر گرفتن: لقمه از آهن چشیدن . [ل ُ م َ / م ِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر و زبر کردن: لاد از لاد افکندن لغت نامه دهخدا لا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عنان از کف دادن: لنگر از کف دادن لغت نامه دهخدا لنگر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عنان ز کف دادن: لنگر از کف دادن لغت نامه دهخدا لنگر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حریف کسی نشدن: پای کم داشتن از. [ ک َ ت َ اَ ] ( م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حریف نشدن: پای کم داشتن از. [ ک َ ت َ اَ ] ( م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرید شدن: خرقه از دست - پوشیدن . [ خ ِ ق َ / ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرید کسی شدن: خرقه از دست - پوشیدن . [ خ ِ ق َ / ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیرو شدن: خرقه از دست - پوشیدن . [ خ ِ ق َ / ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خسیسی: از آب کره گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خساست: از آب کره گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
استثمار: از گُرده کولی گرفتن لهجه و گویش تهر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شرمنده شدن: خوی از بغل روان شدن . [ خوَی ْ / خَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moreover: Furthermore
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در صورت: in the event of something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در صورت وقوع: in the event of something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در صورت وقوع: in the event of something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کشنده: جان در. [ دَ ] ( نف مرکب ) جلاد. ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشک فشاندن: در چکاندن . [ دُ چ َ /چ ِ دَ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اشک فشاندن: در چکاندن . [ دُ چ َ /چ ِ دَ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فورا: در جا لهجه و گویش تهرانی فوراً
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بخیل: تنگ در. [ ت َ دَ ] ( ص مرکب ) بخیل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خسیس: تنگ در. [ ت َ دَ ] ( ص مرکب ) بخیل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سریعا: در جا لهجه و گویش تهرانی فوراً
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیوسته بهم: کمر در کمر. [ ک َ م َ دَ ک َ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیوسته به هم: کمر در کمر. [ ک َ م َ دَ ک َ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیوسته به هم: کمر در کمر. [ ک َ م َ دَ ک َ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهم پیوسته: کمر در کمر. [ ک َ م َ دَ ک َ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بهم پیوسته: کمر در کمر. [ ک َ م َ دَ ک َ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به هم پیوسته: کمر در کمر. [ ک َ م َ دَ ک َ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به هم پیوسته: کمر در کمر. [ ک َ م َ دَ ک َ م َ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کور گشتن: چشم باختن . [ چ َ / چ ِ ت َ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کور گردیدن: چشم باختن . [ چ َ / چ ِ ت َ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نابینا گشتن: چشم باختن . [ چ َ / چ ِ ت َ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کمر شکستن: کمر باختن . [ ک َ م َ ت َ ] ( مص مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نگاه انداختن: نگاه باختن . [ ن ِ ت َ ] ( مص مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صورت سازی: نقش باختن . [ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صورت سازی کردن: نقش باختن . [ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عروسک بازی: لعبت باختن . [ ل ُ ب َ ت َ ] ( مص م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عروسک بازی کردن: لعبت باختن . [ ل ُ ب َ ت َ ] ( مص م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بردن: بازانیدن . [ دَ ] ( مص ) متعدی باخت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دشت اول صبح: چراغ اوّل لهجه و گویش تهرانی دشت او ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشت اول: چراغ اوّل لهجه و گویش تهرانی دشت او ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قران مجید: روشن کتاب . [ رَ / رُو ش َ ک ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قران: روشن کتاب . [ رَ / رُو ش َ ک ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روسیاه کردن: پنجه بر روی کسی زدن . [ پ َ ج َ / ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سپید شدن مو: برف باریدن بر سر ( پر زاغ ) ؛ کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سفید شدن مو: برف باریدن بر سر ( پر زاغ ) ؛ کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوشبوی: غالیه بار. [ ی َ / ی ِ ] ( نف مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لشکر مجهز: خوب لشکر. [ ل َ ک َ ] ( اِ مرکب ) ل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش‏ ‏اخلاقی: خوب خصالی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شب بیداری: اخترشمردن . [ اَ ت َ ش ِ / ش ُ م َ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
های و هوی: تلاتوف . [ ت َ ] ( اِ ) شور و غوغا. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
با سرعت راندن: گرم راندن . [ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زود قضاوت کردن: تند رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر شهوت: گرم شهوت . [ گ َش َهَْ وَ ] ( ص مرک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مشغول شدن به: گرم افتادن در کار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسیار خوشحال شدن: معنی ضرب المثل - > گل از گُلش شکفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیمناک شدن: روباه شدن . [ ش ُ دَ] ( مص مرکب ) ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
foxlike: روبهانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شیر جنگل: شاه ددان . [ هَِ دَ ] ( ترکیب اضافی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شاه جانوران: شاه ددان . [ هَِ دَ ] ( ترکیب اضافی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شیر: شاه ددان . [ هَِ دَ ] ( ترکیب اضافی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کم زور: نازورمند. [ م َ ] ( ص مرکب ) بی زور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی زور: نازورمند. [ م َ ] ( ص مرکب ) بی زور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مستقر گشتن: پا گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استوار گردیدن: پا گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استوار گشتن: پا گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امادهٔ رفتن شدن: ساق برمالیدن . [ ب َ دَ ] ( مص مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارامگه: a place of rest
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
علف باید به دهن بزی شیرین باشه: beauty is in the eye of the beholde ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی ثمر کردن: make sth fruitless
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیهوده کردن: make sth fruitless
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناکام کردن: make sth fruitless
١٠ ماه پیش