امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حقیر کننده: خواری بخش. [ خوا / خا ب َ] ( نف مرک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورثه: میراث خواران ؛ ارث برندگان.

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روزه ٔ مریم: صوم الصمت. [ ص َ مُص ْ ص ُ ] ( ع اِ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا دم در: حتی الباب ؛ تا پیش در. تا آستان در. ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

porte: Political maneuverings at the Subli ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت پرده ای از ابهام: behind a veil of mystery Politica ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت پرده ی ابهام: behind a veil of mystery Politica ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت پردهٔ ابهام: behind a veil of mystery Politica ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تصمیم: by decision of A start had been m ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با تصمیم: by decision of A start had been m ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رو به زوال: somebody’s/something’s days are num ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در حال زوال: somebody’s/something’s days are num ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب رفته: much - diminished By 1914 the much ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با مشورت: in consultation with somebody Leba ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسب بان: خیلی. [ خ َ / خ ِ ] ( ص نسبی ) مهتر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

این قدر: چندین چندین. [ چ َ ] ( ق مرکب ) ای ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مایه نگرانی: a cause for concern Russia's disas ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demimondaine: fallen woman A woman who has lost ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سکس: قضای شهوت کردن ؛ به آرزوی نفس عمل ک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alleyway: کوچه پس کوچه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارام ارام: نرم نرمک

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارام ارام: جسته جسته . [ ج َ ت َ / ت ِ ج َ ت َ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشتری: خواجه ٔ اختران . [ خوا/ خا ج َ / ج ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clarify: شکافتن امری ( مسأله ای و غیره ) ؛ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soon: کمی بعد

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involved: شاخ و برگ دار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همیشه مریض: دائم المرض. [ ءِ مُل ْ م َ رَ ] ( ع ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lowlife: سفله

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early riser: morning person

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معلق: پا در هوا لهجه و گویش تهرانی بلا تک ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prove useful: be useful ( formal ) به کار آمدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جلای وطن: از وطن افتادن ؛ بغربت رفتن. از وطن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روسبی سرا: خیرخانه.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روسبی سرای: خیرخانه.

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست از سر کسی برداشتن: باجی خیرم ده . کنایه ای تعبیری از � ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صنعت موسیقی: صناعة الحان ؛ موسیقی. رجوع به موسیق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refined: مصفی/مصفا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

club: فراغتکده . [ف َ غ َ ک َ دَ / دِ ] ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ادامه دادن: پی گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترک عادت: خو باز کردن. [ ک َ رَ ] ( مص مرکب ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترک اعتیاد کردن: خو باز کردن. [ ک َ رَ ] ( مص مرکب ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تا جایی که می دونم: as I understand it

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهارت: سررشته

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش پیل: گوش بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] ( اِخ ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش فیلی: گوش بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] ( اِخ ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اجازه دادن: روا داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afterwards: subsequently

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب دهن مرده: آب کس رقیه جلد اول کتاب کوچه . اح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sometimes: در مواردی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذراء: بتول. [ ب َ ] ( ع ص ) قطوع. قطعکنند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بر پایه: be predicated on/upon something

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بلافاصله: در جا لهجه و گویش تهرانی فوراً

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

written: مسطور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنسرت: خنیابزم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سخن: زاده ٔ دهن . [ دَ / دِ ی ِ دَ هََ ] ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absolutely: =not half Absolutely; I strongly ag ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کیر: چر. [ چ ُ ] ( اِ ) آلت تناسل را گوی ...

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

film crew: عوامل صحنه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جلای وطن کردن: از وطن افتادن ؛ بغربت رفتن. از وطن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نژند: خسته روان. [ خ َ ت َ / ت ِ رَ ] ( ص ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مساوی: همچندان ؛ برابر. مساوی. همان اندازه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متحکر: ضیزن. [ ض َ زَ ] ( ع ص ، اِ ) طفیلی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احتکارکننده: ضیزن. [ ض َ زَ ] ( ع ص ، اِ ) طفیلی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adoption: در پیش گرفتن

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ویلان: دربدر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رهبانیت: خط بر عالم کشیدن ؛ ترک دنیا کردن. ( ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

most important: above all ( else )

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somewhat: to a limited extent

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dusty: غبارنشسته

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیمت گذاری: نرخ بریدن ، نرخ بستن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگ ها: کلاب. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کَلب ، ی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگبان: کلاب. [ ک َل ْ لا ] ( ع ص ) سگ بان. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگ دار: کلاب. [ ک َل ْ لا ] ( ع ص ) سگ بان. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قدرت: تن و توش . [ ت َ ن ُ ] ( اِ مرکب ، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قی کردن: عق وپق راه انداختن ؛ در تداول عامه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اخیر: کنونین

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rainy day: وقتِ ضرورت

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگ اصحاب کهف: قطمیر. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام سگ بلعم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پوستک خرما: قطمیر. [ ق ِ ] ( ع اِ ) شکاف هسته خ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پوست هسته خرما: قطمیر. [ ق ِ ] ( ع اِ ) شکاف هسته خ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hanafi: بوحنیفه شعار ؛ که طریقه و مذهب بوحن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hanafite: بوحنیفه شعار ؛ که طریقه و مذهب بوحن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کافرها: ( کفرة ) کفرة. [ ک َ ف َ رَ ] ( ع ص ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اضلال: از راه برگرفتن ؛ از راه دور کردن. ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیرو گرفتن: جان گرفتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنیزکان: عمله خلوت ؛ کنیزان و زنان حرم.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنیزان: عمله خلوت ؛ کنیزان و زنان حرم.

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زنان حرمسرا: عمله خلوت ؛ کنیزان و زنان حرم.

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

womanish: بانوانه. [ ن ُ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

womanly: بانوانه. [ ن ُ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوازندگان: عمله طرب ؛ گروه مطربان و موسیقی دان ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میدان جنگ: پهنه کارزار ؛ میدان جنگ.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دانشمند: دانش سگال. [ ن ِ س ِ ] ( نف مرکب ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

به زعم: In one's way of thinking

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم شنوایان: the hard of hearing

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مصطلح: موسوم

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meaningful: با مسمی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confine: confine ( someone or something ) wi ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رسوا شده: رسوازده ؛ رسواشده. از حیثیّت و آبرو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

firm: ever - fixed

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تلاش بسیار: سعی موفور ؛ کوشش بسیار وجهد فراوان ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کوشش شدید: سعی موفور ؛ کوشش بسیار وجهد فراوان ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سعی بسیار: سعی موفور ؛ کوشش بسیار وجهد فراوان ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جهد جهید: سعی موفور ؛ کوشش بسیار وجهد فراوان ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سعی فراوان: سعی موفور ؛ کوشش بسیار وجهد فراوان ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ چخماق: فروزینه. [ ف ُ ن َ/ ن ِ ] ( اِ مرکب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرازیر گشتن: فرودویدن. [ ف ُ دَ وی دَ ] ( مص مرک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرازیر گردیدن: فرودویدن. [ ف ُ دَ وی دَ ] ( مص مرک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایین پریدن: فرو پریدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به پایین پریدن: فرو پریدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسائل روز: current affairs

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اخبار روز: current affairs

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وقایع مهم روز: current affairs

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متقاضی شغل: job applicant

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قسمت فروش: sales

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخش فروش: sales She found a job in sales.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر فروش: sales She found a job in sales.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مجتمع ورزشی: sports centre

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علامت گذاری شده: signposted

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sincerely: از صمیم قلب

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیست اسکی: the ski slopes

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلیت اتوبوس و غیره: coach ticket

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلیط اتوبوس: coach ticket

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزینه پرواز: airfare

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزینه سفر هوایی: airfare

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مصافگاه: دشت آوردگاه ؛ میدان جنگ : ز بس کشته ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنگ گاه: دشت آوردگاه ؛ میدان جنگ : ز بس کشته ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوردگه: دشت آوردگاه ؛ میدان جنگ : ز بس کشته ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیابان نشینان: دشت سُوَران ؛ سکنه بیابان. بیابان ن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گردن خم کردن: نرم داشتن رقبه : گردن خم کردن . ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خم کردن گردن: نرم داشتن رقبه : گردن خم کردن . ( ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نرم کردن: ( مصدر ) نرم کردن . یانرم داشتن شکم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رقباء: رقب. [ رُ ق ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ رق ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشت سوزان: - آتشین دشت ؛ دشت سخت سوزان و گرم : ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

climax: نقطهٔ اوج

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکم پرور: بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بند ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکم خوار: بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بند ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرخواره: بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بند ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیار شراب نوشیدن: بار بیشتر در جای کردن ؛ درین مورد ت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیار شراب خوردن: بار بیشتر در جای کردن ؛ درین مورد ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سقط شدن: از بار رفتن ؛ بچه از مادر افتادن. س ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قواد: زن به مزد ( زَ. بِ. مُ ) ( ص مر. ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برای همین: for so

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

panexperientialism: همه تجربی انگاری

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دو پهلو سخن گفتن: معنی اصطلاح - > [ یکی ] به نعل و [ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوپهلو حرف زدن: معنی اصطلاح - > [ یکی ] به نعل و [ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نردبان پله پله: He who would climb the ladder must ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیس خیس: soaking/dripping/sopping wet ( =ver ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خیس خورده: soaking/dripping/sopping wet ( =ver ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیلی خیس: soaking/dripping/sopping wet ( =ver ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیار خیس: soaking/dripping/sopping wet ( =ver ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راه سپردن: ره سپردن. [ رَه ْ س ِ پ َ / پ ُ دَ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تک رنگ: تک فام

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محل امتحان: پل خربگیری ؛ محل امتحان. جایی که از ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جماعت: زمره

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bastard: مال زاده . [ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوشته بی ارزش: نقش بی مآل ؛ نوشته های بیفایده و بی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوشته شده بود: It says ( that ) . . . . . . . . . ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شوهر ایده ال: Mr Right

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عروس کودک: شوهرسوز شدن. [ ش َ / شُو هََ ش ُ دَ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همسر ایده ال: Mr Right

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرد ایده ال: Mr Right

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شماره پلاک ماشین: registration number

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شماره پلاک: registration number

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوایب: علایق ِ روزگار ؛ گرفتاری و بستگی به ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوائب: علایق ِ روزگار ؛ گرفتاری و بستگی به ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از این قرار: The winners are as follows: in thir ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شفا یافته: به شده. [ ب ِه ْ ش ُ دَ / دِ ] ( ن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهبودیافته: به شده. [ ب ِه ْ ش ُ دَ / دِ ] ( ن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردم داری: community spirit ( =the desire to b ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردم پرست: community spirit ( =the desire to b ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردم امیزی: community spirit ( =the desire to b ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردم نوازی: community spirit ( =the desire to b ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردم دوستی: community spirit ( =the desire to b ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طفره رفتن: خود را به کوچه ٔ علی چپ زدن ؛ در تد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شب کردن: به شام آوردن ؛ به پایان رساندن روز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرا رسیدن شب: روز به شام آمدن ؛ کنایه از سپری شدن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شام اخر: شام خداوند ؛ در شب آن روزی که مسیح ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

last supper: شام خداوند ؛ در شب آن روزی که مسیح ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرسنه خوابیدن: بی شام خفتن ؛ غذای شب نخوردن : شوم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شام خوردن: شام شکستن. [ ش ِ ک َ ت َ] ( مص مرکب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوردن شام: شام شکستن. [ ش ِ ک َ ت َ] ( مص مرکب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سطح پایین: lower - level

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رده پایین: lower - level

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

global migration: a situation in which people go to l ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نقش اول: The lead/leading part ( =the most i ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقش اصلی: The lead/leading part ( =the most i ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the better part of: The best/better part of something = ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجزاء متشکله چیزی: The component/constituent parts of ...

٧ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی