امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

urine: warm beer ( n. ) [its colour] urine

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warm corner: warm corner ( n. ) anywhere freque ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کس: mousehole ( n. ) the vagina

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روسپی گری کردن: work the biz ( v. ) [work v. ( 10 ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کس: middle kingdom ( n. ) [a pun on SE ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیب خالی: soldier’s thigh ( n. ) [military po ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کس: open charms ( n. ) ( also open C, w ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to lie: translate the truth v. [euph. ] ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penguin marriage: ( US black ) a marriage between an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشمگین بودن: از چشم خون دویدن ؛ کنایه از غضب بسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با اندوه: به خون جگر ؛ با نهایت رنج و اندوه : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی مشقت: بی خون دل ؛ بی تعب. بی رنج. بی تحمل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاتل شدن: بخون اندر شدن ؛ قاتل شدن. موجب خون ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قتل کردن: بخون اندر شدن ؛ قاتل شدن. موجب خون ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشتار بی رویه: سیل خون ؛ کشتار بسیار.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشتار: سیل خون ؛ کشتار بسیار.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فصل سرما: روزگار دمه ؛ گاه ِ مه و طوفان. زمان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فصل زمستان: روزگار دمه ؛ گاه ِ مه و طوفان. زمان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبردار ایستادن: stand ready

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موقع برگشت: At the return

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موقع بازگشت: At the return

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنگام بازگشت: At the return

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنگام برگشت: At the return

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاره کردن کون: tear ( one ) limb from limb

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کون کسی را پاره کردن: tear ( one ) limb from limb

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرخ شدن از شرم و غیره: he/she was / is crimson in face

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گل انداختن: he/she was / is crimson in face

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

این طرف و ان طرف: this way and that

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

این ور و ان ور: this way and that

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this way and that: In many different directions; hithe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشک خشک: tinder - dry

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

festooned: گل آذین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رفتار ناشایست: حرکت ناشیرین ؛ رفتار ناخوش آیند. حر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indecorum: حرکت ناشیرین ؛ رفتار ناخوش آیند. حر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی نزاکتی: حرکت ناشیرین ؛ رفتار ناخوش آیند. حر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش بهانه: شیرین بهانه . [ ریم ْ ب َ ن َ / ن ِ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ساکت گشتن: To fall silent

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cock an ear at: گوش تیز کردن به چیزی یا کسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیر بغل گرفتن: tuck sth under one's arm

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیر بغل گذاشتن: tuck sth under one's arm

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به اتش کشیدن: set sth on fire

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر از درخت: درختناک . [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) منسو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tree covered: درختناک . [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) منسو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sylvan: درختناک . [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) منسو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tree clad: درختناک . [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) منسو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

treed: درختناک . [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) منسو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره نامه ها: مشجرات. [ م ُ ش َج ْ ج َ ] ( ع اِ ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پهلوان زاده: پهلونژاد. [ پ َ ل َ ن ِ ] ( ص مرکب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پهلوان نسب: پهلونژاد. [ پ َ ل َ ن ِ ] ( ص مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پهلوان بچه: پهلونژاد. [ پ َ ل َ ن ِ ] ( ص مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درخت بچه: sapling

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاردست وپا: on all fours

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چهار چنگولی: on all fours

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بند امدن نفس: one's breath come short

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نفس کم اوردن: one's breath come short

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم اوردن نفس: one's breath come short

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تلنبارشدن: lie piled They lay piled among turn ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کپه شدن: lie piled They lay piled among tu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توده توده: کپه کپه . [ ک ُپ ْ پ َ / پ ِ / ک ُپ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pig run: گذرگاه خوکها Beyond the creeper, t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمام قد ایستادن: rise to ( one's ) full height

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمام قد بلند شدن: rise to ( one's ) full height

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلند شدن از جا: rise to ( one's ) full height

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روی پا ایستادن: rise to ( one's ) full height

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلند شده: برخاسته. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقدام به: برخاستن به ؛اقدام به

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از لا به لای: from the complication of leaves R ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لبریز بودن: filled/full to the brim ( =complete ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جدا گردیدن: come apart

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

littlun: little ‎ un little one

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

littluns: little ‎ un little ones

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشم فروخوردن: push one's anger away

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هضم نفس: push one's anger away

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرونشاندن خشم و غضب: push one's anger away

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوضاع جاری: the way things are

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تغییر اوضاع: برگشتن ورق: [عامیانه، اصطلاح] دگرگو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسلط گردیدن: جاده کوبیدن . [ جادْ دَ / دِ ] ( مص ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سازش ابکی: صلحگونه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سازش مصلحتی: صلحگونه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صلح مصلحتی: صلحگونه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قشور جامعه: طبقات اجتماع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قشور: طبقات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهشتیان: اصحاب جنت . [ اَ ب ِ ج َن ْ ن َ ] ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صاحب طرفان: اصحاب اطراف. [ اَ ب ِ اَ ] ( ترکیب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صاحب نظران: اصحاب رای. [ اَ ب ِ ] ( ترکیب اضافی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغنیاء: اصحاب دولت. [ اَ ب ِ دَ / دُو ل َ ] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متجاوزین: اصحاب بغی: خداوندان تعدی، ستمگران. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لذت گرایان: اصحاب لذت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لذت جویان: اصحاب لذت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لذت طلبان: اصحاب لذت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منجمین: اصحاب نجوم. [ اَ ب ِ ن ُ ] ( ترکیب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستاره شناسان: اصحاب نجوم. [ اَ ب ِ ن ُ ] ( ترکیب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معتادین: اصحاب منقل. [ اَ ب ِ م َ ق َ ] ( تر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معتادها: اصحاب منقل. [ اَ ب ِ م َ ق َ ] ( تر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تریاکی ها: اصحاب منقل. [ اَ ب ِ م َ ق َ ] ( تر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیمیاگران: اصحاب کیمیا. [ اَ ب ِ ] ( ترکیب اضا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهم تلقی کردن: take seriously

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incredulous: دو به شک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تردید داشتن: دو به شک بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در تردید بودن: دو به شک بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماده کار کردن: لغت نامه دهخدا بر کار کردن . [ ب َ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اماده ی کار کردن: لغت نامه دهخدا بر کار کردن . [ ب َ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بکار انداختن: لغت نامه دهخدا بر کار کردن . [ ب َ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به کار انداختن: لغت نامه دهخدا بر کار کردن . [ ب َ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راحت شده: برآسوده . [ ب َ دَ / دِ ] ( ن مف مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اندازه ی: هم چند. [ هََ چ َ ] ( ص مرکب ، حرف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به مقدار: هم چند. [ هََ چ َ ] ( ص مرکب ، حرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بمقدار: هم چند. [ هََ چ َ ] ( ص مرکب ، حرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشمن دار: پردشمن . [ پ ُ دُ م َ ] ( ص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانش رسیده است که: the time is ripe ( for something )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وقتش رسیده که: the time is ripe ( for something )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرهیاهو ی: clamorously

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دارندگی و برازندگی: If you got it, flaunt it

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لولیدن: worm ( your way ) into/through etc ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سست قدم: کاهل قدم . [ هَِ ق َ دَ ] ( ص مرکب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سایه اش از سر ما کم نشود: دام ظله. [ م َ ظِل ْ ل ُه ْ ] ( ع ، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرف اول و اخر را زدن: rule the roost

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جنبش امدن: به جنبش افتادن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دست فراموشی سپردن: بر طاق نسیان و یا فراموشی نهادن ؛ ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدست فراموشی سپردن: بر طاق نسیان و یا فراموشی نهادن ؛ ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرد یا زوج: طاق یا جفت لهجه و گویش تهرانی فرد ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زوج یا فرد: جفت یا طاق لهجه و گویش تهرانی زوج ی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رو به موت بودن: بطاق خانه بودن چشم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عاشق گشتن: سینه برطاق شدن . [ن َ / ن ِ ب َ ش ُ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عاشق گردیدن: سینه برطاق شدن . [ن َ / ن ِ ب َ ش ُ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دروغ شاخدار: blatant lie

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رشد نایافته: stunted

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رشد نیافته: stunted

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از رشد بازمانده: stunted

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دانشمندانه: learnedly

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دانشورانه: learnedly

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی خودی: ازخیره ؛ بیهوده. بیخودی. بی علتی : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیهوده گفتن: خیره گفتن . [ رَ / رِ گ ُ ت َ ] ( م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هرزه خند: خیره خند. [ رَ / رِ خ َ ] ( نف مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیهوده خند: خیره خند. [ رَ / رِ خ َ ] ( نف مرکب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیهوده خندی: خیره خندی . [ رَ / رِ خ َ ] ( حامص ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هرزه خندی: خیره خندی . [ رَ / رِ خ َ ] ( حامص ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبه مردم: مردم همانا. [ م َ دُ هََ ] ( ص مرکب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پهلوان نژاد: تهم زاده . [ ت َ / ت َ هََ دَ / دِ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک هزارم: هزاریک. [ هََ / هَِ زارْ ی َ / ی ِ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مجلس دوستانه: مجلس انس ؛ محفل دوستانه. مجلسی که ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محفل دوستانه: مجلس انس ؛ محفل دوستانه. مجلسی که ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیوان دادرسی: مجلس مظالم ؛ دیوان دادرسی. دیوان رس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اداب مهمانی: سلیقه ٔ مجلس . [ س َ ق َ / ق ِ ی ِ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اداب مجلس: سلیقه ٔ مجلس . [ س َ ق َ / ق ِ ی ِ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اداب ضیافت: سلیقه ٔ مجلس . [ س َ ق َ / ق ِ ی ِ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ساقیان مجلس: کبکان بزم ؛ کنایه از ساقیان و مطربا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نکته بین: نادره بین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عیش طلب: بزمجوی . [ ب َ ] ( نف مرکب ) جوینده ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست به شراب بردن: بباده نشستن . [ ب ِ دَ/ دِ ن ِ ش َ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم نشده: ناکاسته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاسته نشده: ناکاسته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بزم ارا: بزمساز. [ ب َ ] ( نف مرکب ) تهیه کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بزم ارای: بزمساز. [ ب َ ] ( نف مرکب ) تهیه کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جای فلان خالی: جای فلان پیدا. [ ی ِ ف ُ پ َ ] ( جم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جای فلانی خالی: جای فلان پیدا. [ ی ِ ف ُ پ َ ] ( جم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جای فلان سبز: جای فلان پیدا. [ ی ِ ف ُ پ َ ] ( جم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از ان به بعد: ever since then

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستمگری ها: مظالم. [ م َ ل ِ ] ( ع اِ ) ستم ها. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دادجو: مظالم توز ؛ دادخواه. دادجو : زو مظا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوگوار شدن: کبودجامه شدن . [ ک َ م َ / م ِ ش ُ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیاله ی بلوری: جام گوهری. [ م ِ گ ُ هََ ] ( ترکیب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیالهٔ بلوری: جام گوهری. [ م ِ گ ُ هََ ] ( ترکیب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بامدادان: صبحدمان. [ ص ُ دَ ] ( اِ مرکب ، ق م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیره رنگ: تاریک فام . ( ص مرکب ) تیره رنگ . س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هشیاری: روشن خاطری . [رَ / رُو ش َ طِ ] ( ح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biguns: biguns=big ones

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کسی را از سر واکردن: سنگ قلاب، سنگ قلاب کردن لهجه و گویش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدمعامله: کج حساب . [ ک َ ح ِ ] ( ص مرکب ) بد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بسیار خسته: spent

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نقل مجلس بودن: Be the butt of everybody's tongue

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورد زبان ها: the butt of everybody's tongue

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعریفی نداشت: نَقل، نَقلی نداشت لهجه و گویش تهران ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعریفی ندارد: نَقل، نَقلی ندارد لهجه و گویش تهران ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حکایت شدن: داستان رفتن . [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دهنی: دهان آلوده . [ دَ دَ / دِ ] ( ن مف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بار و بنه: احمال و اثقال. [ اَ ل ُ اَ ] ( ترکی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوار و بار: احمال و اثقال. [ اَ ل ُ اَ ] ( ترکی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم اغوش: هم کنار لغت نامه دهخدا هم کنار. [ ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی عزت شدن: معنی اصطلاح - > عروس بی تنبان شدن ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی عزت گشتن: معنی اصطلاح - > عروس بی تنبان شدن ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احساس ناراحتی کردن: feel the unease of sth

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داماد پیر: پیرشاه . ( اِ مرکب ) داماد پیر : عر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیرداماد: پیرشاه . ( اِ مرکب ) داماد پیر : عر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبانه ی اتش: غنچه ٔ ارغوان . [ غ ُ چ َ / چ ِی ِ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرمانده جناح چپ: میسره دار. [ م َ س َ رَ / رِ ] ( نف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرمانده جناح راست: میمنه دار. [ م َ م َ / م ِ م َ ن َ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اجل رسیدن: آفتاب زرد نزدیک شدن کسی را ؛ مرگ او ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جام شرابخوری: چشمه ٔ زرد. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سگ بی ارزش: سگِ زرد لهجه و گویش تهرانی سگ بی ار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب زرد: ( زرآب ) زرآب. [ زَ ] ( اِ مرکب ) ز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب طلایی: ( زرآب ) زرآب. [ زَ ] ( اِ مرکب ) ز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب طلائی: ( زرآب ) زرآب. [ زَ ] ( اِ مرکب ) ز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زرد پررنگ: اصفر فاقع. [ اَ ف َ رِ ق ِ ] ( ترکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیار زرد: اصفر فاقع. [ اَ ف َ رِ ق ِ ] ( ترکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زرد زرد: اصفر فاقع. [ اَ ف َ رِ ق ِ ] ( ترکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همیشه نالان: زِر زِرو، زر زری لهجه و گویش تهرانی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همیشه خندان: دل بنشاط. [ دِ ب ِ ن ِ ] ( ص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همیشه شاد: دل بنشاط. [ دِ ب ِ ن ِ ] ( ص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همیشه ساکت: صمیت . [ ص ِم ْ می ] ( ع ص ) بسیار ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی