پیشنهاد‌های سیاوش فریدونی (٢٩)

بازدید
١٥٩
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stay one step ahead ( of someone ) → یک اصطلاحه. یعنی همیشه کمی جلوتر، زرنگ تر یا باهوش تر از کسی باشی؛ طوری که اون نتونه تو رو گیر بندازه یا شکست ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آن قدر هیجان انگیز که تماشاگر یا خواننده ناخودآگاه روی لبه ی صندلی می نشیند چون منتظر اتفاق بعدی است For example: The Fugitive is an action - packed ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

having or showing a lack of respect for other people and their feelings •a rude comment/remark •He started swearing and using rude words. •There’s ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a person whose job is to teach somebody a practical skill or sport •a fitness/driving/ski instructor •a qualified/certified instructor •He worked for ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

connected with cooking or food •culinary skills •Savour the culinary delights of Mexico

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه معنی دیگه هم داره که میشه انگیزه ، مشوق Free housing was the carrot which they interested employees to go south

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کلمه ی began گذشته ی begin هست و زمانی که بعد از اون یه کلمه ی صفت ساخته شده با ING میاد معنی داشت فلان میشد رو میده مثلا : his teeth began hurting ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه فعل به معنی پیدا کردن کار هست He got good marks and got good work

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه می تونه گذشته ی فعل ring هم باشه به معنی زنگ زدن که گذشته اش میشه زنگ زد He rang the bell of his neighbor's

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این کلمه ی hook یه کلمه ی چند کاربردی هست Coat hook میشه گیره ی لباس Fish hook میشه قالب ماهی گیری Curtain hook میشه گیره ی پرده Hook and eye میشه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یه معنی اش میشه بسیار . خیلی مثلا توی لباس خریدن Large میشه بزرگ و extra large میشه خیلی بزرگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی کلی میشه گفت پلی مورفیسم یعنی چیز یا جاندار چند شکلی یه اصطلاح تخصصی هست برای یه سری رشته ها مثلا پلی مورفیسم در زمین شناسی یعنی کانی با تر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورزش ها دو نوع هستن ورزش های انفرادی individual sports مثال Badminton; Bowling; Boxing; Cycling; Figure skating; Golf; Skiing; Snowboarding; Sur ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

A substance that is needed to keep a living thing alive and to help it to grow Ex : Fe is a necessary element and use it as a nutrient in drugs

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه عبارت اسمی به معنی فروشگاه بزرگ مثل فروشگاه رفاه و یا فروشگاه افق کوروش که همه نوع محصولی برای فروش دارن . خلاصه اینکه فروشگاه های بزرگی که همه چی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه عبارت اسمی به معنی فروشگاه بزرگ مثل فروشگاه رفاه و یا فروشگاه افق کوروش که همه نوع محصولی برای فروش دارن . خلاصه اینکه فروشگاه های بزرگی که همه چی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یه عبارت اسمی هست که این جور معنی میشه: نوعی فرآیند مقایسه ی قیمتی یک نوع جنس یکسان در بین فروشگاه ها و توزیع کنندگان مختلف. Ex : comparison shopp ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوتا معنی می تونه داشته باشه یکی از معنی هاش اینه Very warm _ hot Ex :swim in a beautiful heated pool معنی دیگه اش میشه عصبی و هیجانی و پرخاشگر و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

یه فعل که معنی سیر شدن هم میده مثلاً توی جمله دستوری زیر If you want to be regular size you should fill up on veggies an avoid from fast - food اگر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

انتخاب کردن . انتخاب کردنی که حاصل یه یه پیشنهاد باشه . مثلاً طرف بهتون چیزی را بعنوان انتخاب پیشنهاد میده Go for the regular size خوش اندام بودن ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه مقابل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه اصطلاح یا همون idiom هست به معنی آدم بیخیال و سالم و شادابی بودن و می تونیم در احوال پرسی درباره خودمون بگیم یا باهاش شخصیت یه نفر را توصیف کنیم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک اصلاح بریتیش هست به معنی من دارم Have/has got = have / has

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک عبارت به معنی : من گرایش دارم به. . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وقتی قبل از اسمی بیاد حکم نایب اون اسم را میگیره مثال ها Vice president میشه نایب یا همون معاون رئیس جمهور Vice boss میشه نایب رییس و الی آخر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه اصطلاح هست به معنی من از اوناش هستم؟ من چنین آدمی ام؟