سحر نجات پور - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuff: کلاهک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rotator cuff: کلاهک گرداننده ( آناتومی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teres: گِرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

teres: گِرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fascia: فاشیا ( پوششی از جنس بافت پیوندی اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scalp: کاسه ی سر دارای ۵ لایه ی مختلف است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pterygoid: تریگوئید _ رجلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pterygoid: تریگوئید _ رجلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stylohyoid: ماهیچه ی استایلو هایوئید ( نیزه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stylohyoid: ماهیچه ی استایلو هایوئید ( نیزه ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geniohyoid: عضله ی جنیو هایوئید ( چانه ای لامی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geniohyoid: عضله ی جنیو هایوئید ( چانه ای لامی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mylohyoid: عضله ی مایلوهایوئید ( فکی لامی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mylohyoid: عضله ی مایلوهایوئید ( فکی لامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sternothyroid: عضله ی استرنوتایروئید ( جناغی درقی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sternohyoid: عضله ی استرنو هایوئید ( جناغی لامی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sternohyoid: عضله ی استرنو هایوئید ( جناغی لامی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thyrohyoid: عضله ی تایروهایوئید ( درقی لامی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thyrohyoid: عضله ی تایروهایوئید ( درقی لامی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

omohyoid: عضله ی اموهایوئید ( کتفی لامی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omohyoid: عضله ی اموهایوئید ( کتفی لامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

longus coli: عضله ی دراز گردنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erector: بازکننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

erector: بازکننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tremendously: چشمگیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

act as though: طوری رفتار کن / کنید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

act as though: طوری رفتار کن / کنید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accidental killing: قتل غیرعمد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leaving out: به جز ( except for )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leaving out: به جز ( except for )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light: دید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leading: اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it has been around much longer than: بیشتر از این زمان گذشته است

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it has been around much longer than: بیشتر از این زمان گذشته است

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interfering: مداخله _ مواجهه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

has been around: Has been used

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

has been around: Has been used

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ratherly: نسبتا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ratherly: نسبتا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposal: مواد دور ریختنی _ زباله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pounding: گله داری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capitulum: لقمه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitulum: لقمه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gemello: دوقلو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gemello: دوقلو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capitate: بزرگ ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitate: بزرگ ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scaphoid: قایقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scaphoid: قایقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpi: مچی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carpi: مچی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

palmaris: کف دستی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

palmaris: کف دستی ( آناتومی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

longus: دراز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

longus: دراز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minimi: کوچک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimi: کوچک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

indicis: انگشت اشاره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indicis: انگشت اشاره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opponens: متقابله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opponens: متقابله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lumbrical: عضله دودی ( کرمی شکل _ لومبریکال )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lumbrical: عضله دودی ( کرمی شکل _ لومبریکال )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hamate: چنگکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hamate: چنگکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

medius: متوسط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medius: متوسط

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

minimus: کوچک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimus: کوچک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gemellus: دوقلویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gemellus: دوقلویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

piriformis: پیریفورمیس_ گلابی شکل ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obturator: سدادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obturator: سدادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intermedius: حدواسط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intermedius: حدواسط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gracilis: گراسیلیس _ نواری ( آناتومی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

membranosus: غشایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

membranosus: غشایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tendinosus: وتری ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tendinosus: وتری ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

popliteus: پوپلیتئوس_ رکبی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

popliteus: پوپلیتئوس_ رکبی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hallucis: هالوسیس _ عضله حرکت دهنده شست پا ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibularis: نازک نی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fibularis: نازک نی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peroneus: پرونئوس_ نازک نی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peroneus: پرونئوس_ نازک نی ( آناتومی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plantae: پلانته _ کف پایی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plantae: پلانته _ کف پایی ( آناتومی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

runaround: دوراهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pollicis: پولیسیس _ عضله حرکت دهنده شست دست ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stumble over: سر چیزی گیر کردن _ پای کسی به جایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stumble over: سر چیزی گیر کردن _ پای کسی به جایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stumble: تپق _ تپق زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talk down: نادیده گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ovalis: بیضی شکل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ovalis: بیضی شکل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

undergo experience: تجربه کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undergo experience: تجربه کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

personal agony: عذاب وجدان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personal agony: عذاب وجدان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nut: مشتاق ( enthusiast )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auricle: گوشک دهلیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auricle: گوشک دهلیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SO: تقریبا ( approximately )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plung: سقوط _ پرش _ حمله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celiac artery: شریان سیلیاک _ سرخرگ خورشیدی _ از ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decently: به طرز معقول و شایسته ای _ به نحو م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plunge into: درگیر شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stiffen: میخکوب شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

touchdown: کاشت توپ در دروازه حریف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

healthy: شدید _ زیاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supercoiled: اَبَر مارپیچ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supercoiled: اَبَر مارپیچ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plasmid: پلازمید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plasmid: پلازمید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snap: توپ را فرز از زمین برداشتن و به باز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

efferent: عصب حرکتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

efferent: عصب حرکتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

afferent: عصب حسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synaptic: سیناپسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

synaptic: سیناپسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

somatosensory cortex: قشر حسی پیکری ( نواحی از قشر مغز هس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somatosensory cortex: قشر حسی پیکری ( نواحی از قشر مغز هس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calvaria: درپوش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sellae turcica: زین ترکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sellae turcica: زین ترکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crista galli: تاج خروس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crista galli: تاج خروس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meatus: دالان _ سوراخ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meatus: دالان _ سوراخ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foveola: حفره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foveola: حفره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thoracic cage: قفسه سینه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoracic cage: قفسه سینه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fontanel: ملاج ( محل تلاقی درز های جمجمه )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fontanel: ملاج ( محل تلاقی درز های جمجمه )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stylopharyngeus: عضله ی نیزه ای حلقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stylopharyngeus: عضله ی نیزه ای حلقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salpingpoharyngeus: عضله ی لوله ای حلقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salpingpoharyngeus: عضله ی لوله ای حلقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

palatopharyngeus: عضله ی کامی حلقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

palatopharyngeus: عضله ی کامی حلقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epiglottis: درپوشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epiglottis: درپوشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arytenoid: هرمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arytenoid: هرمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لاریسا: زیبای بی مانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antiport: نوعی انتقال فعال ثانویه که در آن دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symport: نوعی انتقال فعال ثانویه که در آن دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

endothelial: لایه درون رگی _ بافت پوششی رگ های خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lumen: مجرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cruris: مربوط به کشاله ران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cruris: مربوط به کشاله ران

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

barbae: مربوط به ریش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barbae: مربوط به ریش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pedis: مربوط به پا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pedis: مربوط به پا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manuum: مربوط به دست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manuum: مربوط به دست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unguium: مربوط به ناخن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unguium: مربوط به ناخن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faciei: مربوط به صورت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faciei: مربوط به صورت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geophilic: خاک دوست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geophilic: خاک دوست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

germ tube: رشته ( هیف ) قارچی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

germ tube: رشته ( هیف ) قارچی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

withdrawal reflex: رفلکس عقب کشیدن ( خم کننده )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withdrawal reflex: رفلکس عقب کشیدن ( خم کننده )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

association neuron: نورون رابط ( واسطه ای )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

association neuron: نورون رابط ( واسطه ای )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

formation reticular: هسته های مشبک ( سیستم مشبک ) ساقه م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formation reticular: هسته های مشبک ( سیستم مشبک ) ساقه م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

premotor cortex area: ناحیه پیش حرکتی ( ناحیه حرکتی ثانوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premotor cortex area: ناحیه پیش حرکتی ( ناحیه حرکتی ثانوی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

premotor area: ناحیه حرکتی مکمل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premotor area: ناحیه حرکتی مکمل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pyramidal tract: راه هرمی ( راه قشری نخاعی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pyramidal tract: راه هرمی ( راه قشری نخاعی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muscularis mucosa: عضله ی مخاطی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muscularis mucosa: عضله ی مخاطی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ganglion: مجموعه سلول های عصبی واقع در سیستم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ganglion: مجموعه سلول های عصبی واقع در سیستم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

syncytium: توده ای چند هسته ای است که از ادغام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

syncytium: توده ای چند هسته ای است که از ادغام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

areolar connective tissue: بافت پیوندی سست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

areolar connective tissue: بافت پیوندی سست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retropulsion: پس رانش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retropulsion: پس رانش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tenia: نوار _ باند _ روبان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tenia: نوار _ باند _ روبان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coli: مربوط به کولون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coli: مربوط به کولون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acinus: گشادشدگی های کیسه مانند کوچک خصوصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acinus: گشادشدگی های کیسه مانند کوچک خصوصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

churning: مخلوط شدن غذا با شیره ی معده و تولی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trigonella foenum graecum: شنبلیله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trigonella foenum graecum: شنبلیله

١ سال پیش

مدال‌های سحر نجات پور