دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣٤٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٥,٨٩٩
لایک
لایک
٣٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٧

به طور مجزا، انفرادی، منحصرا، تکی، جداگانه، به تنهایی

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١٧

1_خراب، داغون، شکسته ?ex: how we can fix a busted phone ترجمه: چطور میتونیم یه موبایل شکسته رو تعمیر کنیم؟ 2_بدبخت، بیچاره !ex: you are busted ترجمه ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١

مخفف dormitory به معنی: خوابگاه

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٢

افتخار کردن ex: He’s the kind of man who takes pride in his appearance ترجمه: اون از اون مدل آقایونه که به ظاهرش افتخار می کنه.

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣

به معنی: آزمایشگاه مخفف کلمه: laboratory - > Lab

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.