پیشنهادهای سیروس ستاک (٧٢)
در سر پختن، در سر پروراندن ، تدارک دیدن، توطئه چیدن ، نقشه چیدن to be brewing, to hatch
be brewing در سر پختن، در سر پروراندن ، تدارک دیدن
with that momentum, continuing in the same flow با همین روند He started writing a novel and, with that momentum, he wrote a second one.
in the momentum روی دور افتادن
profession of faith باور / اعتقاد
be up against the wall به خط آخر رسیدن - راه پس و پیش نداشتن
inasmuch as, insofar as چنان که ( وقتی علت حد و میزانی داشته باشد )
opt for در پیش گرفتن
be called for مرسوم و رایج بودن
ram vehicle حمله با خودرو Vehicle - ramming attack حمله با خودرو
go so far as to do تا آنجا پیش رفتن که . . .
The biter bit چاه کن خودش ته چاه است/هر که باد بکارد، طوفان درو می کند
the tables are turned چاه کن خودش ته چاه است/هر که باد بکارد، طوفان درو می کند. دست بالا دست بسیار است
deferred debit cards چک کارت
در گرفتن مناقشه شدید درباره . . در گرفت a fierce controversy has flared up about
پیش غازی ( بند باز ) و معلق بازی
کار و کاسبی راه انداختن
سابقه بیمه - سابقه پرداخت حق بیمه
حق بیمه سهم کارمند
حق بیمه سهم کارفرما
بزن به چاک