نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give order: دستور ، حکم، فرمان دادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stalker: صیاد، شکارچی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afterwards: پس از مدتی، سرانجام، در آیند، در نت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard to find: کمیاب
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
now: درست همان وقت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
desolation: خشکی، بایری، ناحاصلخیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make preparations for: آماده کردن تدارکات یا مقدمات برای چ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gilded: زراندود
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pass on: پیش رفتن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jealously: با دقت، هوشیارانه،
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
multiply: چند برابر شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wooded: جنگلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attach yourself to someone something: برای مدت زمانی معین به گروهی ملحق ش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرغ باران دماغه: نام انگلیسی آن Pintadoاست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گواره چی: گله بان در شهر سنخواست به کسی گفته ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
notification: پیام
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اندقان: وجه تسمیه اندقان ✍سانیار امینی ان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fellow passenger: همسفر
١١ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well mounted: سوارکار ماهر
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prohibitive duties: عوارض کمرشکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prohibitive duties: عوارض کمرشکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be clear of: دور بودن از ( چیزی خطرناک یا مضر )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to our dismay: در کمال ناامیدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to our dismay: در کمال ناامیدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lift off: برداشتن ( بلندکردن ) کسی یا چیزی از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy stage: بدون عجله و با استراحت در مسیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be kindness itself: مظهر یا تجسم مهربانی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
absent: دوربودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well served: ( غذا ) فراوان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
margin: وقت اضافه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
behave well: رفتار مناسبی داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay a visit: یک سری به جایی زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make purchase: خرید کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
late in the afternoon: اواخر بعدازظهر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
late in the afternoon: اواخر بعدازظهر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in bad order: در وضعیت بدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
impracticable: برای حیوان چموش و رام نشدنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impracticable: برای حیوان چموش و رام نشدنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make somebody comfortable: وسایل راحتی و رفاه کسی را فراهم کرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neighborhood: در آن دور و بر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
punting: شکار پرنده با تفنگ مخصوص ( بسیار در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in sight: در معرض دید، قابل رؤیت، در محدودهٔ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in sight: در معرض دید، قابل رؤیت، در محدودهٔ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well wooded: انبوه درختان، پوشیده از درخت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on: ادامه یافتن اتفاق افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
go on: ادامه یافتن اتفاق افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
late in the evening: در بریتانیا: اواخر غروب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
military settlement: سازمانی در روسیه بین سال های ۱۸۵۷ - ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snow up: گیر کردن در برف
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run the danger of: خطر چیزی را به جان خریدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
violative: ناقض
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post station: پست خانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post stage: ایستگاه پست
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
refreshment room: سالن غذاخوری، کافه تریا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lag far behind: فرسنگ ها دور بودن از ( رقیب )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hotel tout: کسی که در فرودگاه یا ایستگاه راه آه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crumbling to the ground: هم سطح زمین شدن ( از طریق ویران شدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medoc: نام شراب قرمزی که در میداک فرانسه ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
magnificent view: چشم انداز خیره کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
near and dear: عزیزان و نزدیکان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
near and dear: عزیزان و نزدیکان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strenouus: املای این کلمه اشتباه ثبت شده است. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make preparations for: آماده کردن تدارکات یا مقدمات برای چ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
camping ground: زمین مناسب چادر زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth passage: سفر یا مسافرت روان و بدون مشکل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draught: فاصله بین کف کشتی تا سطح آب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monetary arrangements: قراردادهای پولی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
letters of credit: اوراق اعتباری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
produce: در آوردن مثال: در آوردن چاقو از جیب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deck passenger: مسافر عرشه مسافری که کابین یا اتاقک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in glowing colours: با لحنی ستایش آمیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tear to shreds: شدیداً انتقاد کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
torn to shreds: مورد انتقاد شدید واقع شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fair quantity: مقدار بسیار زیاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hotelkeeper: هتلدار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
backveld: مناطق روستایی دورافتاده و پرت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
refreshing: فرح انگیز، جان بخش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
barbarous: بدوی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contrary wind: باد مخالف
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
command: اشراف داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
longing eyes: چشمان حسرت بار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make fortune: پول زیادی به دست آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
supposed to: که گفته می شود. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aneroid: فشار سنج
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inside wall: داخل قلعه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
uncastrated: اخته نشده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enter upon: شروع کردن، برعهده گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
untillable: غیرقابل کشت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
untilled: کشت نشده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard: دردآور
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lower course of the river: دلتای رودخانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard to digest: دیر هضم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard to forget: فراموش نشدنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard to kill: جان سخت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into a mess: به دردسر انداختن، به هچل افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
travel post: با اسب چاپار سفر کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cartridge case: جا فشنگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fix a date: وقت ملاقات تعیین کردن یا گذاشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fellow passenger: همسفر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
right through: کاملاً
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clothed: پوشیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave in the charge of: نزد کسی گذاشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep together: با هم بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steam launch: یک قایق مسافربری بزرگ که با نیروی ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
buy over: رشوه گرفتن، تطمیع کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hurry on: عجله کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give order: دستور ، حکم، فرمان دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ride: سفر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone his her head: آزادی کامل به کسی دادن ( در انجام ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
descend into: وارد شدن به جایی ( بعد از سرازیری )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make nothing of something: از چیزی سر در نیاوردن، اهمیتی قائل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make nothing of something: از چیزی سر در نیاوردن، اهمیتی قائل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be dotted with: پراکنده بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
are to be: قرار است، انتظار بر این است، فرض بر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
are to be: قرار است، انتظار بر این است، فرض بر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
doing nothing: وقت را هدر دادن، وقت را به بطالت گذ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
open hand: گشاده دستی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
adjuncts: ملحقات
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in profusion: به وفور، به فراوانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know what you are about: آگاه بودن به موضوع، دانش و آمادگی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
megaloperdrix: کبک بزرگ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slip away: ناپدید شدن، محو شدن ، از بین رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flocks and herds: احشام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
landing net: تور ماهیگیری دستی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
retraced his steps: از همان راهی که آمده بود برگشت.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
camelthorn: خارشتر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw net: تور ماهیگیری پرتابی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
casting net: تور ماهیگیری پرتابی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run to waste: برباد رفتن، نابود شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marshy: لجن زار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
well timbered: پُر درخت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give oneself up to sth: تمام وقت و انرژی را صرف انجام کاری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burnt brick: آجر پخته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fall back upon: پناه بردن به، برگشتن به سمت، نظر دا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on one's own head: مسئولیت کاری بر گردن خود شخص بودن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roars of laughter: شلیک خنده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pothunter: شکارچی که برای کسب درآمد یا تهیه غذ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flying shot: شلیک به کسی یا چیزی که در حال حرکت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wooded: جنگلی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
give word: دستور دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strike into: وارد شدن، شروع کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charming: دلپذیر و خوشایند
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead lame: ( اشاره به اسب ) کاملاً شل
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into condition: گرم کردن بدن قبل از ورزش، آماده شدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hecatompylos: قومس یا صد دروازه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kahetie: استان کاختی در شرق گرجستان که به خا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set on foot: شروع کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at a foot pace: با سرعت معمولی، با سرعت پیاده روی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hetrogeneous: ناجور، متنوع، گوناگون، مختلف، جوروا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bid adieu: خداحافظی کردن ( در اصل به معنای �ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lucifer match: کبریت سایشی، اصطکاکی یا مالشی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pall mall budget: یک مجلهٔ هفتگی که از سال 1868 تا 19 ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
encrust: فرا گرفتن، دور چیزی را گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kalioun: قلیان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strongly: کاملاً، از هر لحاظ
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of any description: برای بیان تأکید درباره جمله ای منفی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fix upon: برگزیدن، انتخاب کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fellow townsman: همشهری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fever stricken: تب زده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cimiter: شمشیر هلالی شکل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
downs: علفزار، دشت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
amusing: جالب، گیرا، هیجان انگیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do the honors: رسم میزبانی را به جا آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand well with someone: نزد کسی عزت و احترام و مقبولیت داشت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to me: از نظر من
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sentiment: دیدگاه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
now: قبل از هر چیزی، در ابتدا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i should hope say think so not: برای تأکید توافق یا نظر شخصی گفته م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
within easy reach: در نزدیکی، در فاصله ای نزدیک، دم دس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
desolation: خشکی، بایری، ناحاصلخیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your heart set on something: طالب چیزی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in attendance: حاضر، در دسترس، موجود
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
return the compliment: تلافی کردن، مقابله به مثل کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chain armour: زره زنجیری mail armour
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an easy time: کاری را به راحتی و آسانی انجام دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang upon: ( واحد نظامی ) نزدیک به مکانی جای گ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass into the hands of: تصاحب شدن به وسیلهٔ
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boar spear: نیزهٔ مخصوص شکار گراز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when once: هر وقت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arriere pensee: انگیزهٔ پنهان
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carry something to extremes: به حد افراط رساندن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
usual run: نوع معمول
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
run into danger: خود را به خطر انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dummy cartridge: فشنگ مشقی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to one's knowledge: متوجه موضوعی شدن، از موضوعی آگاهی ی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
palmy: شکوفا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make overtures: اظهار تمایل کردن برای برقراری ارتبا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
what good will it do: چه سودی به شما خواهد رساند؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in numbers: به تعداد زیاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in numbers: به تعداد زیاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old adam: انسان گنهکار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sotnia: یک واحد رزمی مربوط به روسیه یا اوکر ...
١١ ماه پیش
١