نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afterwards: پس از مدتی، سرانجام، در آیند، در نت ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard to find: کمیاب
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
now: درست همان وقت
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
desolation: خشکی، بایری، ناحاصلخیزی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make preparations for: آماده کردن تدارکات یا مقدمات برای چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gilded: زراندود
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pass on: پیش رفتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jealously: با دقت، هوشیارانه،
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
multiply: چند برابر شدن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wooded: جنگلی
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attach yourself to someone something: برای مدت زمانی معین به گروهی ملحق ش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرغ باران دماغه: نام انگلیسی آن Pintadoاست.
٧ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گواره چی: گله بان در شهر سنخواست به کسی گفته ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
notification: پیام
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اندقان: وجه تسمیه اندقان ✍سانیار امینی ان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fellow passenger: همسفر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well mounted: سوارکار ماهر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prohibitive duties: عوارض کمرشکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prohibitive duties: عوارض کمرشکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be clear of: دور بودن از ( چیزی خطرناک یا مضر )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to our dismay: در کمال ناامیدی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to our dismay: در کمال ناامیدی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lift off: برداشتن ( بلندکردن ) کسی یا چیزی از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy stage: بدون عجله و با استراحت در مسیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be kindness itself: مظهر یا تجسم مهربانی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
absent: دوربودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well served: ( غذا ) فراوان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
margin: وقت اضافه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
behave well: رفتار مناسبی داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay a visit: یک سری به جایی زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make purchase: خرید کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
late in the afternoon: اواخر بعدازظهر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
late in the afternoon: اواخر بعدازظهر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in bad order: در وضعیت بدی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
impracticable: برای حیوان چموش و رام نشدنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impracticable: برای حیوان چموش و رام نشدنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make somebody comfortable: وسایل راحتی و رفاه کسی را فراهم کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neighborhood: در آن دور و بر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
punting: شکار پرنده با تفنگ مخصوص ( بسیار در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in sight: در معرض دید، قابل رؤیت، در محدودهٔ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in sight: در معرض دید، قابل رؤیت، در محدودهٔ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well wooded: انبوه درختان، پوشیده از درخت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on: ادامه یافتن اتفاق افتادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
go on: ادامه یافتن اتفاق افتادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
late in the evening: در بریتانیا: اواخر غروب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
military settlement: سازمانی در روسیه بین سال های ۱۸۵۷ - ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snow up: گیر کردن در برف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run the danger of: خطر چیزی را به جان خریدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
violative: ناقض
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post station: پست خانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post stage: ایستگاه پست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
refreshment room: سالن غذاخوری، کافه تریا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lag far behind: فرسنگ ها دور بودن از ( رقیب )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hotel tout: کسی که در فرودگاه یا ایستگاه راه آه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crumbling to the ground: هم سطح زمین شدن ( از طریق ویران شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medoc: نام شراب قرمزی که در میداک فرانسه ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
magnificent view: چشم انداز خیره کننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
near and dear: عزیزان و نزدیکان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
near and dear: عزیزان و نزدیکان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strenouus: املای این کلمه اشتباه ثبت شده است. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make preparations for: آماده کردن تدارکات یا مقدمات برای چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
camping ground: زمین مناسب چادر زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth passage: سفر یا مسافرت روان و بدون مشکل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draught: فاصله بین کف کشتی تا سطح آب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monetary arrangements: قراردادهای پولی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
letters of credit: اوراق اعتباری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
produce: در آوردن مثال: در آوردن چاقو از جیب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deck passenger: مسافر عرشه مسافری که کابین یا اتاقک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in glowing colours: با لحنی ستایش آمیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tear to shreds: شدیداً انتقاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
torn to shreds: مورد انتقاد شدید واقع شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fair quantity: مقدار بسیار زیاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hotelkeeper: هتلدار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
backveld: مناطق روستایی دورافتاده و پرت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
refreshing: فرح انگیز، جان بخش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
barbarous: بدوی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contrary wind: باد مخالف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
command: اشراف داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
longing eyes: چشمان حسرت بار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make fortune: پول زیادی به دست آوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
supposed to: که گفته می شود. . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aneroid: فشار سنج
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inside wall: داخل قلعه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
uncastrated: اخته نشده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enter upon: شروع کردن، برعهده گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
untillable: غیرقابل کشت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
untilled: کشت نشده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard: دردآور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lower course of the river: دلتای رودخانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard to digest: دیر هضم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard to forget: فراموش نشدنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard to kill: جان سخت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into a mess: به دردسر انداختن، به هچل افتادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
travel post: با اسب چاپار سفر کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cartridge case: جا فشنگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fix a date: وقت ملاقات تعیین کردن یا گذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fellow passenger: همسفر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
right through: کاملاً
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clothed: پوشیده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave in the charge of: نزد کسی گذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep together: با هم بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steam launch: یک قایق مسافربری بزرگ که با نیروی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
buy over: رشوه گرفتن، تطمیع کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hurry on: عجله کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give order: دستور ، حکم، فرمان دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ride: سفر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone his her head: آزادی کامل به کسی دادن ( در انجام ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
descend into: وارد شدن به جایی ( بعد از سرازیری )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make nothing of something: از چیزی سر در نیاوردن، اهمیتی قائل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make nothing of something: از چیزی سر در نیاوردن، اهمیتی قائل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be dotted with: پراکنده بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
are to be: قرار است، انتظار بر این است، فرض بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
are to be: قرار است، انتظار بر این است، فرض بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
doing nothing: وقت را هدر دادن، وقت را به بطالت گذ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
open hand: گشاده دستی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
adjuncts: ملحقات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in profusion: به وفور، به فراوانی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know what you are about: آگاه بودن به موضوع، دانش و آمادگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
megaloperdrix: کبک بزرگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slip away: ناپدید شدن، محو شدن ، از بین رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flocks and herds: احشام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
landing net: تور ماهیگیری دستی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
retraced his steps: از همان راهی که آمده بود برگشت.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
camelthorn: خارشتر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw net: تور ماهیگیری پرتابی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
casting net: تور ماهیگیری پرتابی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run to waste: برباد رفتن، نابود شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marshy: لجن زار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
well timbered: پُر درخت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give oneself up to sth: تمام وقت و انرژی را صرف انجام کاری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burnt brick: آجر پخته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fall back upon: پناه بردن به، برگشتن به سمت، نظر دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on one's own head: مسئولیت کاری بر گردن خود شخص بودن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roars of laughter: شلیک خنده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pothunter: شکارچی که برای کسب درآمد یا تهیه غذ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flying shot: شلیک به کسی یا چیزی که در حال حرکت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wooded: جنگلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
give word: دستور دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strike into: وارد شدن، شروع کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charming: دلپذیر و خوشایند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead lame: ( اشاره به اسب ) کاملاً شل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into condition: گرم کردن بدن قبل از ورزش، آماده شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hecatompylos: قومس یا صد دروازه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kahetie: استان کاختی در شرق گرجستان که به خا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set on foot: شروع کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at a foot pace: با سرعت معمولی، با سرعت پیاده روی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hetrogeneous: ناجور، متنوع، گوناگون، مختلف، جوروا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bid adieu: خداحافظی کردن ( در اصل به معنای �ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lucifer match: کبریت سایشی، اصطکاکی یا مالشی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pall mall budget: یک مجلهٔ هفتگی که از سال 1868 تا 19 ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
encrust: فرا گرفتن، دور چیزی را گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kalioun: قلیان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strongly: کاملاً، از هر لحاظ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of any description: برای بیان تأکید درباره جمله ای منفی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fix upon: برگزیدن، انتخاب کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fellow townsman: همشهری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fever stricken: تب زده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cimiter: شمشیر هلالی شکل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
downs: علفزار، دشت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
amusing: جالب، گیرا، هیجان انگیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do the honors: رسم میزبانی را به جا آوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand well with someone: نزد کسی عزت و احترام و مقبولیت داشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to me: از نظر من
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sentiment: دیدگاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
now: قبل از هر چیزی، در ابتدا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i should hope say think so not: برای تأکید توافق یا نظر شخصی گفته م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
within easy reach: در نزدیکی، در فاصله ای نزدیک، دم دس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
desolation: خشکی، بایری، ناحاصلخیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your heart set on something: طالب چیزی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in attendance: حاضر، در دسترس، موجود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
return the compliment: تلافی کردن، مقابله به مثل کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chain armour: زره زنجیری mail armour
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an easy time: کاری را به راحتی و آسانی انجام دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang upon: ( واحد نظامی ) نزدیک به مکانی جای گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass into the hands of: تصاحب شدن به وسیلهٔ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boar spear: نیزهٔ مخصوص شکار گراز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when once: هر وقت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arriere pensee: انگیزهٔ پنهان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carry something to extremes: به حد افراط رساندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
usual run: نوع معمول
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
run into danger: خود را به خطر انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dummy cartridge: فشنگ مشقی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to one's knowledge: متوجه موضوعی شدن، از موضوعی آگاهی ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
palmy: شکوفا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make overtures: اظهار تمایل کردن برای برقراری ارتبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
what good will it do: چه سودی به شما خواهد رساند؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in numbers: به تعداد زیاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in numbers: به تعداد زیاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old adam: انسان گنهکار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sotnia: یک واحد رزمی مربوط به روسیه یا اوکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for what: چرا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for what: چرا
١٠ ماه پیش
١