سامان کباریان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

precipitation: بارش ( هواشناسی ) تخصصی برای هواشنا ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rim: هواشناسی :یخ ریزه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hoarfrost: هواشناسی: ژاله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zodiac: ۱ - صور فلکی ۲ - نام فیلمی ترسناک ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detective series: مجموعه پلیسی/کاراگاهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detective series: مجموعه پلیسی/کاراگاهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

asshole: انسان کودن و احمق: طبق کاربرد خود ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guiding: راهبر و دلیل راه به اصطلاح پارسی قد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambiguity: ابهام ، [فلسفه معرفت شناسی و تفکر ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

equivocalness: ایهام [ فلسفه معرفت شناسی و تفکر نق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

equivocalness: ایهام [ فلسفه معرفت شناسی و تفکر نق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جنده: جن ده = پوشیده دهنده، یعنی کسی که پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

upright: [Even keel [in shipping

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ukc under keel clearance: فاصله کیل کشتی تا بستر دریا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ukc under keel clearance: فاصله کیل کشتی تا بستر دریا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

panting: طپش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scuppers: ناودان . ( ساختمان کشتی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scuppers: ناودان . ( ساختمان کشتی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

equivocalness: تمایل به مبهم بودن ( به ویژه با قصد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

avoidance: پیشگیری، جلوگیری، اجتناب [قوانین را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steerageway: کمترین سرعت کشتی که در آن سرعت، کشت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

steerageway: کمترین سرعت کشتی که در آن سرعت، کشت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

displacement: non - displacement craft شناورهایی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non displacement craft: شناورهایی که بر روی سطح آب حرکت می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

non displacement craft: شناورهایی که بر روی سطح آب حرکت می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seaplane: هواپیمای آب نشین . هواپیمای دو زیست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seaplane: هواپیمای آب نشین . هواپیمای دو زیست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wig craft: WIGمخفف کلمه Wing in Ground است قا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wig craft: WIGمخفف کلمه Wing in Ground است قا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

avoid: جلوگیری، اجتناب ، احتراز، پیشگیری ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attribution theory: تِئوری ِاسناد ، منتسب کردن صفتی یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spades: 1 - پیک ( ورق بازی ) 2 - بیلچه ( ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clubs: 1 - گِشنیز ( ورق بازی ) 2 - باشگاه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pedagogy: "تعلیم و تربیت" مطالعه و نظریه ی رو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vessel constrained by her draught: شناور با آبخور بالا ؛ شناور با محدو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vessel constrained by her draught: شناور با آبخور بالا ؛ شناور با محدو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

not under command: خارج از کنترل ( شناوری که بدلیل شرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vessel: شناور ، به هر وسیله آبرو از قبیل ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

commuter: ۱ - مسافر همیشگی ( با ترن یا قطار ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

comrade: رفیق ؛ اصطلاحی که کمونیست ها برای خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

winger: 1 - وینگر ( winger ) لغتی انگلیسی ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associated with: همراه بودن با ؛ ( قوانین دریانوردی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come rain or shine: اصطلاح : هرچه پیش بیاد هرچه باداباد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hell or high water: اصطلاح : هرچه پیش بیاد هرچه باداباد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تکلیف: religious obligation

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکلیف شرعی: religious obligation

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تکلیف شرعی: religious obligation

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extra neation: The deformation of reality از شکل ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extra neation: The deformation of reality از شکل ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mews: مجتمع مسکونی بعنوان نمونه عنوان دو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mews: مجتمع مسکونی بعنوان نمونه عنوان دو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاپشال: سرگئی مارکوویچ شاپشال ( روسی: Серге ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های سامان کباریان