تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

البته به مورد سوم یه چیزی اضافه میکنم، علاوه بر مشت زدن، از سایر سلاح ها به ویژه چاقو هم استفاده میکردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاحی مربوط به قرن نوزدهم میلادی: ۱ - شخصیت سخت قابل اعتراض ۲ - فردی با اعتماد به نفس بالا ۳ - مردی که با مشت زدن از خودش حمایت میکنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یه پرس غذا یه بشقاب غذا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی بیهوده حرف میزنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چارشانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زیردست، دستیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرفی نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بیاید باهم کنار بیایم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رهگذر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مراجعه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - دامپزشک ۲ - پزشکی که تخصصش کافی نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لوله های آب گرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عادت همیشگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حادثه غیرعادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بردن، به جای دیگری بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ایده دیگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خیلی زود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالت چهره ای که نشان دهنده معصومیت یا ساده لوحی زودباورانه یا ساده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سریال شلاق یا روهاید که در ۸ فصل ۲۱۷ قسمتی بین سال های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵ از شبکه تلویزیونی CBC آمریکا در ژانر وسترن پخش شد. بازیگران اصلی این سریال را ار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Band یعنی در کنار هم بودن Abandon یعنی رها کردن، طرد کردن ( یعنی شکست کنار هم بودن، پس میتونه یجورایی متضاد band باشه هرچند پیشوند a نقشش همینه یعنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

- کنفوسیوس اولین عنوان سلطنتی خود ( نام پس از مرگ ) بائوچنگ ژوان نی گونگ را به خود اختصاص داد. - تیبریوس به فرمان امپراتور آگوستوس، شورش های آلمان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

نیروی کمکی [اصطلاح پلیسی]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در تعقیب مظنون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[اصطلاح پلیسی]: یکی از افراد تیر خورده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عمل خلاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روا داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترشرویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

با کمال تاسف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گذر به جایی افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود را به خواب زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مهلت دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بذر افشاندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بلند همت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در امتداد حرکت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به عنوان موافقت به تفکر یا نظر دیگران گفته می شود مثلا: نکته ی خوبیه، گل گفتی، موافقم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرصت پیدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در / به سمت شرق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

متأثر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

متفکر، غرق در افکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به تفصیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوپه غیرمجاز برای سیگار کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از موضوعی صرف نظر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاح عامیانه به معنای: داشتن روابط متعدد جنسی ( دم دستی بودن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نمیدونم چرا 💣 همیشه هروقت بعد از واژه wonder، واژگان پرسشی wh - دار اومد، دیگه wonder معنی تعجب کردن نمیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاوچرون های سوارکاری که در پشت گله هستن تا چهارپایان را رو به جلو به حرکت دربیاورن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای اجتناب از کاری، بدون جلب توجه به جایی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حمله کردن به/بر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لاف زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مبلغ جزئی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عوارض سنگین