سعید سخدری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست در بینی کردن: pick your nose

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصطکاک منفی جدار: Negative skin friction

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتصال زبانه و کام: tongue and groove

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراخوان: call

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محدوده ملک: Property line

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فولاد ابدیده: quenched steel

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دزدگیر خانه: burglar alarm

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دزدگیر ماشین: car alarm

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیز منفی تیر: Camber

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیز سقف ضربی: Rise

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوس درونی رودخانه: Inner bank

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوس بیرونی رودخانه: Outer bank

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان خواب ماشین یا دستگاه: Downtime

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کله چینی: Header bond

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شنر گلو: S - trap

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاطاق: Springer

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باران گیر: Weathershed

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درپوش دیوار: Coping

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنگ خطر را به صدا در اوردن: set alarm bells ringing

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروانه اشتغال: Professional Engineer license ( PE ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crooked: پیچ در پیچ

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گاز نجیب: noble/inert/ rare gas

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاغذ بازی و تشریفات اداری: Red tape

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دورکاری: Teleworking

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دورکاری: Teleworking

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جبران کردن: To pay some one back

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deed: سند ملک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کج بحث: Argumentative

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازی کردن با احساس دیگران: Toy with somebody's feeling

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیسه گونی: Gunny bag

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extracurricular: غیر درسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امتحان جامع: Comprehensive examination

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in question: مورد بحث

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فامیل درجه یک: Immediate family

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by invoking: به استناد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنگل زدایی: Forest clearance

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاشیه نشین: Slum dweller

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سربرگ: Letterhead

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ثبت کردن: Notarize

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بغض کردن: Choke up

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بنزین زدن: To fuel the car

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرک کشیدن در زندگی دیگران: Pry: I am sick of you prying into m ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلابچه ماهی: Anglerfish

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوابق تحصیلی: Alma mater

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاک برگ: Peat

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در خدمت شما هستم: I'm at your disposal

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسطوخودوس انگلیسی: Lavendar

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنفس دهان به دهان: The kiss of life

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گور دسته جمعی: Mass burial site

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبان بین المللی: Lingua franca

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دادگاه ویژه: Tribunal

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روی تخم خوابیدن: Brood

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوابیدن روی تخم: Brood

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نافرمانی مدنی: Civil disobedience

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منحنی درجه 2: Parabolic curve

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منحنی درجه ۳: Cubic curve

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرخصی دادن: Approve somebod's leave

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تصویب کردن: Adopt: adopt a new resolution

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نقشه لو رفته: Unfolded plan

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبشی نشیمن: Seat angle

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبشی روسری: Cleat angle

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتصالات از پیش تایید شده: Prequalified connections

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتصال گیردار: Moment connection

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصحیح کردن برگه: Mark the test

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بار ضریبدار: Factored load

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کارخانه کنسروسازی: Cannery

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در رفتن استخوان و مفصل: Dislocate

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکه زدن: Mint

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر شورا: City hall

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرمازدگی: Heatstroke

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معجزه کردن: Wave a magic wand

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاکمیت قانون: Rule of law

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مانور: Drill

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سو پیشینه: Criminal history

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سو پیشینه: Criminal history

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاغذ بازی و تشریفات اداری: Red tape

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبکه برق سراسری: National grid

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خط نیرو: Power line

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کناره گیری کردن: Step down

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کناره گیری کردن: Step down

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصفیه خانه اب: Water treatment plant

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهر سبز: Green city

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مقدار یا حد مجاز: Quota

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخ مجازی: Influencer

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحت پیگرد قرار دادن یا اقدام قانونی کردن: Take/begin legal action against so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد حساب کردن: Numeracy

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سواد خواندن ونوشتن: Literacy

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همگام: Keep up with somebody/something

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کز کردن: Sulk

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبر: Abrasive

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قتل عمد: Wilful killing

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لم دادن: Chill out

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خنثی کردن: Cancel out

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خنثی کردن: Cancel out

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحمیل عقاید: Indoctrinate

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گواه بودن به چیزی: Bear testimony to some thing

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم خوانی: Concordance

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دست انداز انداختن: To throw into limbo

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جابجایی بستر رودخانه: River channel migration

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گردش علمی: School trip

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازدید میدانی: Field observation

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکانی: Spatial

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقاطع همسطح: At grade intersection

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تبادل شبدری: Cloverleaf interchange

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باریک و لاغر: Tapering

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نفرت پراکنی: Hate mongering

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تا اطلاع ثانوی: Until further notice

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به توان رساندن: Raise to the power of Raise 3 to t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لگاریتم گرفتن: Take logarithm of

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به استناد: By invoking

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعدام انقلابی: Lynch

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نهادینه: Deep seated =deep rooted =ingrained

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single: تک آهنگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn out: مشارکت در انتخابات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلبه درویشی: Humble abode

١ سال پیش

مدال‌های سعید سخدری