سعیده کریمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chief of the general staff: رئیس ستاد کل بریتانیا ارشدترین مقام ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sovnarkom: شورای کمیسرهای خلق نهادی حکومتی بود ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transcaspian: یا Transcaspia نام دیگر منطقه آسیای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cordon sanitaire: کمربندی از کشورها که دور کشور دیگری ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sanitary cordon: کمربندی از کشورها که دور کشور دیگری ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lettish: همان latvian است، به معنای اهل کشور ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thames: رودخانه تیمز یا تمز که در لندن جاری ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigm shift: تغییر الگوواره سنت شکنی

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelmingly: قاطعانه

٦ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brand personality: شخصیت برند مجموعه ویژگی های انسانی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loading zone: قسمتی از حاشیه خیابان که فقط برای چ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

what's done cannot be undone: آب رفته به جوی برنمی گردد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intersectionality: درهم تنیدگی منظور چارچوبی تحلیلی اس ...

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

baptist church: کلیسای تعمید دهندگان عضو کلیسای پرو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if you insist: حالا که اصرار می کنی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good housekeeping: یک مجله آمریکایی در مورد موضوعات مر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weak chin: چانه تو رفته چانه ای که برجستگی ندا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

federated states of micronesia: ایالت فدرال میکرونزی

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

toad in the hole: سوسیس پخته شده در خمیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bar mitzvah: جشن تکلیف یهودیان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bar mitzvah: جشن تکلیف یهودیان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neuroeconomics: اقتصاد مبتنی بر عصب شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuroeconomics: اقتصاد مبتنی بر عصب شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

a mixed blessing: شمشیر دو لبه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a mixed blessing: شمشیر دو لبه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

salad oil: هر روغن خوراکی که بتوان در سالاد از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

geek: خوره ی کامپیوتر و تکنولوژی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under armour: شرکت آمریکایی پوشاک و لوازم ورزشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

a watched pot never boils: دیگی که به آن نگاه کنی دیر می جوشد. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a watched pot never boils: دیگی که به آن نگاه کنی دیر می جوشد. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

package tour: تور مسافرتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

package tour: تور مسافرتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qpr: باشگاه فوتبال کویینز پارک رنجرز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put ones nose to the grindstone: به کوب کار کردن، زحمت کشیدن، سگ دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put ones nose to the grindstone: به کوب کار کردن، زحمت کشیدن، سگ دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelmingly: قاطعانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dishware: ظروف غذا خوری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigm shift: تغییر الگوواره سنت شکنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intersectionality: درهم تنیدگی منظور چارچوبی تحلیلی اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performer: نقش آفرین ایفاگر نقش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inci: سیستم بین المللی نامگذاری مواد اولی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quarter note: نت سیاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

redshirt: 1. مدتی به یک بازیکن اجازه بازی نمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drug lord: رهبر باند قاچاق مواد مخدر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get up there in years: پیر شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over farming: کاشت یک محصول زراعی در سال های متما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

associate of arts: مدرک کاردانی فوق دیپلم

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های سعیده کریمی