سعيد محمدي - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nonverbal: حرف زدن بدون تولید صدا مانند body l ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٢ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lite entree: غذای سبک

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

going out: بیرون رفتن به منظور تفریح

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antique shop: عتیقه فروشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonverbal: حرف زدن بدون تولید صدا مانند body l ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you see: you know

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

budget: inexpensive, cheap

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thank goodness: Thank god

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

honk their horns: یک سره بوق زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

honk their horns: یک سره بوق زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a piece of cake: easy

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’ll pass: ترک کردن چیزی I’ll pass the smockin ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peace be with you: رحمت خدا بر تو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غایت از خود: از خود بی خود شدن مثل افراد سیاه مس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بحر بی پی: دریای بی پایان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حماران: جمع حمار بمعنی الاغ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تزکیه کردن: اصلاح یا تربیت کردن نفس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ekg: tape of heart

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخضوب: سر انگشتان مخضوبش نبینی که دست صبر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیارایدون: نام حکیمی در کلیله و دمنه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داهیان: زیرکان، دهندگان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسن الماب: هم ضمیرت عقل را نعم النصیر هم جناب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رشوت: چون دهد قاضی بدل رشوت قرار کی شناسد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کالامان: که اَلْاَمان شاه از حقد جهودانه چنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

double vision: احول دوبینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coughing up: بالاآوردن coughing up blood خون بال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مامضی: هست هشیاری ز یاد مامضی ماضی و مستقب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باغیان: جمع باغی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سبال: هر یکی را زان دگر تنها کنم چونک تنه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rapid intervention team: تیم واکنش سریع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کش خرام: ماه چنین کس ندید خوش سخن و کش خرام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستریح: مرا دو دیده براه و دوگوش بر پیغام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عتید: بعد از آن برخاست آن شیر عتید تا سحر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m worn out: I’m dying I’m exhausted

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حسن الفعال: فعل های نیکو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مستحقن: تحقق یافته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what has been eating you: چه چیزی عذابت میده؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مطمعان: اطمینان دادن مطمعن کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مندک: اندک شده از چیزی کم شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوبینی: بو دیدن یا همان حس بویایی قوی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put it in gear: بزن تو دنده راه بیوفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you twisted my arm: به زور راضیم کردی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never look never know: تا نبینی نمیفهمی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های سعيد محمدي