نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prevailing: رایج، متداول، غالب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outbreak: شروع ناگهانی، شیوع، وقوع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discharge: 1. مرخص کردن، عزل کردن، بیرون کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
conduct: فعل 1. انجام دادن 2. رهبری کردن ( ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overriding: مهمترین، اصلی ترین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paramount: مهمترین، بیشترین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
early: صفت 1. اوایل، اولیه 2. زود 3. آغازی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike a balance: به یک اندازه اهمیت دادن ( به دو چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strike a camp: جمع کردن کمپ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strike gold: پیدا کردن طلا ( منظور ثروتمند شدن ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strike gold oil: کشف کردن ( طلا یا نفت )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strike a match: ( جرقه یا کبریت ) زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike a match: ( جرقه یا کبریت ) زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
strike: 1. کوبیدن، خوردن به 2. ضربه زدن، زد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something into practice: به اجرا گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be out of practice: تمرین نداشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
practice makes perfect: تمرین یا تکرار عالی می کند
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
practice: 1. تمرین 2. in practice در عمل 3. ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
objective: 1. هدف 2. مقصد 3. واقعی، بر اساس حق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
state: اسم 1. وضعیت، وضع 2. دولت 3. کشور، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pickup: شروع کردن ( از جای متوقف شده ) ، از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be up to somebody: 1. به کسی بستگی داشتن 2. به عهده کس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
futile: بیهوده، بی فایده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
envisage: تصور کردن، انگاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sterility: نازایی، عقیمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sterility: نازایی، عقیمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sterile: 1. نازا، عقیم 2. سترون شده، ضدعفونی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
aquoibonisme: ( زبان فرانسه ) حس بیهودگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on equal terms: در شرایط برابر یا یکسان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
controversial: جدل برانگیز، جنجالی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abstain: پرهیز کردن، امتناع کردن، خودداری کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
appal: شوکه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
succumb: 1. تسلیم شدن 2. از پای در پامدن، هل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with your tail between your legs: دمش رو رو کولش گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
prescribed: مقرر شده ( توسط قانون ) تجویز شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
closure: 1. بستن دائمی مکانی ( تعطیلی ) 2. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pursuit: 1. به دنبال 2. تعقیب 3. سرگرمی و فع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inspiration: مشوق، انگیزه، ایده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bond: اسم 1. اوراق قرضه 2. پیوند 3. قید، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take something in your stride: با آرامش برخورد کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take something in stride: با آرامش برخورد کردن با چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into your stride: به راه افتادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break stride: کند شدن متوقف شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break stride: کند شدن متوقف شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stride: اسم 1. گام های بلند 2. گام، قدم 3. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stride: اسم 1. گام های بلند 2. گام، قدم 3. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
constitution: 1. قانون اساسی 2. بنیه 3. ساختار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
depict: به تصویر کشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snap somebody's head off: سر کسی داد زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eventuality: پیشامد، احتمال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eventuality: پیشامد، احتمال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
indulgence: 1. زیاده روی 2. خوشگذرانی 3. چشم پو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alarming: اضطراب آور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obnoxious: ( آدم ) بیخود، بی دادب، نفرت انگیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
encounter: فعل 1. مواجه شدن، روبرو شدن 2. برخو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
venue: محل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
neutral: صفت 1. بی طرف 2. ( تقریبا ) بی رنگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arena: 1. آوردگاه، محل مسابقات 2. عرصه، صح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accustomed: 1. عادت 2. همیشگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
marked: قابل توجه، چشمگیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
progressive: 1. ترقی خواهانه، مدرن 2. تدریجی، رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
halt: اسم 1. توقف 2. call a halt ( to som ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exile: تبعید تبعید کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
speculate: 1. نظریه پردازی کردن، گمان پردازی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ever since: ازوقتی که از زمانی که
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lament: فعل: 1. اظهار تاسف کردن 2. نالیدن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
modest: 1. جزئی، مختصر، ناچیز 2. محجوبف باح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
widespread: گسترده، فراوان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scrap: اسم: 1. تکه 2. قراضه، باطله، اوراق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fetch: 1. رفتن و آوردن، آوردن 2. ( به قیمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tax: مالیات مالیات گرفتن فشار آوردن بر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whereabouts: کجا محل، جا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
division: 1. تفکیک، جداسازی 2. اختلاف 3. تقسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
band: 1. گروهی از نوازندگان 2. گروه، دسته ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
favorable: 1. مورد پسند 2. مطلوب، مساعد 3. منا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
impression: 1. احساس، عقیده 2. be under the imp ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
convention: 1. نشست، مجمع 2. توافقنامه، پیمان 3 ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flout: زیرپا گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
defy: سرپیچی کردن، زیر پا گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
punctuation: علائم نوشتاری مانند نقطه، ویرگول، ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
treasurer: خزانه دار، صندوقدار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keynote: کلیدی، قسمت کلیدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keynote: کلیدی، قسمت کلیدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rousing: شور انگیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self sufficient: خود بس، بی نیاز، خود بسنده، خودکفا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
broke: 1. بی پول 2. go broke ورشکسته شدن 3 ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amid: 1. بحبوحه 2. در میان، در وسط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
amid: 1. بحبوحه 2. در میان، در وسط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ratify: امضا کردن، تصویب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
custom: اسم : 1. رسم، مرسوم، آداب و رسوم 2. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
away: 1. کنار، دور 2. کنار 3. غایب 4. به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
assignment: 1. ماموریت، کار محوله 2. تکلیف ( در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
recognition: 1. تشخیص 2. قدردانی 3. شناسایی 4. ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
award: اسم: 1. جایزه 2. غرامت، اعطا، پاداش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turnover: 1. کارکرد 2. سرعت فروش 3. تغییر تعد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nursery: 1. مهدکودک 2. گلخانه 3. محل نگهداری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
illicit: غیرقانونی، نامشروع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
portfolio: 1. کیف اسناد و مدارک 2. آلبوم کار 3 ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overall: کلی، نهایی، در مجموع، کلا، به طور ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aggregate: 1. مجموع، مجموعه 2. سنگدانه 3. کل 4 ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drop: 1. افتادن، انداختن، رها کردن 2. افت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
divergent: متفاوت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
outlet: 1. تخلیه 2. فروشگاه، محل عرضه کالا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moderately: 1. نسبتا 2. با اعتدال 3. moderately ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
retention: حفظ، نگهداری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
withhold: امتناع کردن، خودداری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
withhold: امتناع کردن، خودداری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
favor: اسم: 1. لطف 2. به نفع، طرفداری، حما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
respondent: 1. پاسخ دهنده 2. متهم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
respondent: 1. پاسخ دهنده 2. متهم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
concern yourself with something: درگیر کردن با چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
somebody’s concern: مسئولیت کسی، به عهده کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
concern: اسم: 1. نگرانی 2. نگرانی، مهم 3. نگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
electorate: افراد دارای حق رای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
mount: فعل 1. تدارک دیدن، برپا کردن 2. زیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grave: 1. قبر 2. گور 1. وخیم، ناگوار، زیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
far from it: برعکس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far from it: برعکس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrutinize: موشکافی کردن، بدقت بررسی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cite: 1. ذکر کردن، استناد کردن 2. احضار ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
survey: اسم 1. نظرسنجی 2. نقشه برداری، پیما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
texture: بافت، ساختار، ویژگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
sustain: 1. حفظ کردن، نگه داشتن 2. متحمل شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oriented: جهت گرفته، آرایشگرفته، . . . . گرا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
communal: مشترک، عمومی، همگانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
linen: 1. ملافه، رومیزی 2. پارچه کتان 3. ل ...
١ سال پیش
٢