سعید پارساپور - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bummer: حادثه غیر قابل جبران، واقعه ناجور

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

akin: همسان، معادل ، برابر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redirecting: بازنمائی، تغییر وضعیت ، تغییر جهت ، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bottoms up: تا ته سرکشیدن، برو بالا ( در نوشیدن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drowing: در حال غرق شدن ، غریق

٨ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just realized: حالا متوجه شدم، تازه ملتفت شدم ، ال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i just realized: حالا متوجه شدم، تازه ملتفت شدم ، ال ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clueless: بی اطلاع، بدون آگاهی ، عامی ، کم تج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

clueless: بی اطلاع، بدون آگاهی ، عامی ، کم تج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loner: انزوا طلب ، گریزان از جمع ، گوشه گی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

loner: انزوا طلب ، گریزان از جمع ، گوشه گی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lone wolf: فرد منزوی و تکرو ، نجوش، انزوا طلب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lone wolf: فرد منزوی و تکرو ، نجوش، انزوا طلب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aristocracy: طبقه اغنیا ، از ما بهتران ، آقا زاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aristocracy: طبقه اغنیا ، از ما بهتران ، آقا زاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leviathan: نهنگ دریائی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redirecting: بازنمائی، تغییر وضعیت ، تغییر جهت ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mall: بازار ، محل تجمع عرضه کنندگان کالا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shied away: بازار محلی ، بازارچه ملی ، تفرجگاه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have all hands on deck: با تمام توان برای انجام کاری مهیا ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guised: ابراز شده ، واقعی ، بدون پیرایه ، ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disguised: در پرده ، پوشیده شده ، در لفافه ، و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disguised: در پرده ، پوشیده شده ، در لفافه ، و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undisguised: بدون پوشیدگی ، تغییر نیافته ، دستکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undisguised: بدون پوشیدگی ، تغییر نیافته ، دستکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tranny: Transmission ، سیستم انتقال نیرو در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drowing: در حال غرق شدن ، غریق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drowing: در حال غرق شدن ، غریق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

critter: موجود زنده ، حیوان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

critter: موجود زنده ، حیوان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banishing: زدودن ، برداشتن ، رفع کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gritty: زبر ، نا صاف، خشن ، ساینده ، سمباده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gritty: زبر ، نا صاف، خشن ، ساینده ، سمباده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cellulitis: سلولیت نوعی ابتلای پوست به عفونت وا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cellulitis: سلولیت نوعی ابتلای پوست به عفونت وا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

harrier: نام نوعی جت جنگنده در اختیار نیروی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

biodegradable: قابل تجزیه بطور طبیعی ، تجزیه پذیر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thanks to: بواسطه اینکه ، به علت اینکه ، در نت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nudge: مهمیز، سیخونک، محرک ، انگیزنده ، عا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nudge: مهمیز، سیخونک، محرک ، انگیزنده ، عا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

simplistic: ، سطحی ، عامیانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

simplistic: ، سطحی ، عامیانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

interactive: همکاری ، ارتباط دوجانبه، بده بستان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stumble: عدم تعادل ، حالت نا آرامی ، ریپ زدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wedge: تکیه دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bottoms up: تا ته سرکشیدن، برو بالا ( در نوشیدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottoms up: تا ته سرکشیدن، برو بالا ( در نوشیدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

traction: چسبندگی ، کشش پذیری ، مالش،

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traction: چسبندگی ، کشش پذیری ، مالش،

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meatloaf: شامی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: سنگین، تحمل ناپذیر ، توان فرسا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pry: ور رفتن، پیله کردن، دستکاری کردن ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

akin: همسان، معادل ، برابر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

akin: همسان، معادل ، برابر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cruising: رهنوردی ، مسافت پیمائی، رهسپاری، پی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fraternizing: ایجاد رابطه دوستانه ، برقراری رابطه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gross: برای واژه ترکیبی " Gross examinatio ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

biased: مغرضانه ، جهت دار، متمایل، سودار ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ancestors: پیشینیان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unlocked: باز شده، از بسته بندی خارج شده ، از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قابل اغماض: ignorable

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

squirt: فوران ( آب ) ، پاچیدن ( پاشیدن )

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ironically: بازی بصورت غیر مترقبه ( غیر منتظره ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ironically: در کمال شگفتی همسر دائمی و رنجور وی ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outrageous: این ایده که انسانی مالکیت بر انسان ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abruptly: گروهی که جلوی ما قرار داشت ناگهان م ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

probe: سوالش مرا به فکر بررسی و پرس و جو پ ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constrict: این دارو موجب تنگی عروق میشود.

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fabulous: یک صبحانه بیاد ماندنی ( ناب ) به هر ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

odds: احتمال غالب اینست که او امروز نخواه ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های سعید پارساپور