یگانه - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

late: ( ( Late ) ) 1 ) دیر هنگام: a lat ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cheers: 1 ) به سلامتی ( هنگام خوردن مشروب ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

desperately: extremely�or very much: He was des ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چهار فصل: Four distinct seasons

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چهار فصل: Four distinct seasons

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

divers: various� or several

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swelter: . of a� person ) :to� feel� very �h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swelter: . of a� person ) :to� feel� very �h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سیاهی لشکر: Film extra

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

one way or another: in some way that is not �known �yet

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

forest: Forest به جنگلهای بسیار بزرگ و انبو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

castel: The most popular tourist attraction ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hell: Hell no معلونه که نه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mula: ملا، مولا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

handful: Handful به بچه های شیطون و نافرمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

so that: اگه so that از هم جدا نوشته شود به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come to: ۱ ) آمدن۲ ) به تدریج3 ) سرانجام۴ ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insist: دوساختار داره insist: Insist on ver ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sounding stressed: به نظر استرس داشت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sounding stressed: به نظر استرس داشت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

animation: معادل فارسی پویا نمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

everyday: Everyday :عادی، معمول Every day:هر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flying colors: موفقیت. I passed the test with fly ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

land line: House phone

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scientific experiment: تجارب علمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scientific experiment: تجارب علمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

caught my eye: Attracted my attention توجه من را ج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

replica: کپی، چیزی که اصل نیست ، المثنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crossroads: معمولا به صورت جمع نوشته می شود ولی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doubled: دوبرابر کردن، مضاعف کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

doubled: دوبرابر کردن، مضاعف کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wedding reception: وعده غذایی یا جشن بعد از عقد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bellboy: چمدان بر هتل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tomboy: دختر با رفتارهای پسرانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wallflower: کم رو، خجالتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ethics: ics پسوند اسم ساز ، اسم مفرد ساز، ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high tea: عصرونه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

high tea: عصرونه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

requirement: الزامی . A request is asking for s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on my own: تنها، به تنهایی گاهی اوقات به صورت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ongoing: درجریان ( adj ) The discussions ar ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set off: عازم شدن Set off for France عازم فر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheers: 1 ) به سلامتی ( هنگام خوردن مشروب ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seashore: لب دریا، ساحل دریا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

own company: تنهایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

without further ado: بدون هیچ معطلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sometimes: Sometime اشاره به یک زمان نامشخص در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

freelancer: Freelance : شغل آزاد Freelancer : ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ranking: 1 ) رتبه بندی 2 ) بلند پایه، برجسته

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های یگانه