پیشنهادهای دکتر رضا صادقبیکی (١٠)
در زبان نطنزی کسی دستش از کار افتاده است را کُچ میگویند. کسی که لنگ است و پایش از کار افتاده است را شَل میگویند
اسفندارمذ، سپنتا واژه های برابر با مقدس هستند که در فارسی باستان ومیانه ودری بکار می روند. بن مایه: فرهنگ فشرده پهلوی از مک کنزی. A concise Pahlavi ...
مانا. معنی که به تازی معنا خوانده می شود از ریشه فارسی هست و بر پایه کتاب معربات �دی شیر� واژه تازی شده از مانا هست. واژه مان فارسی با mean ( مان ) ...
فلز بر خلاف آنچه نویسندگان گذشته نوشته اند تازی نیست و معرب است. فلز و فولاذ و فولاد معرب واژه فارسی سره پولاد هستند. ( بنمایه:الالفاظ الفارسی المعر ...
جوش برابر فارسی فلز هست. هفت جوش به نشان هفت فلز ناب شناخته شده ایرانیان باستان "زر سیم مس آهن سرب مس جست سرب ارزیر" هست
استوره، فرزان
احمق! حیوان! پفیوز! جانوار! گه! Interjection برای آدم کثیف و نامرد
'موریانه' برابر حشره به تازیست که جانوران ریز پرنده خزنده و زیرزمینی هستند. 'ترده' برابر حشره در فارسی هست که موریانه های پرنده اند. ( حشرهای هندوار ...
خاطره نویس = یاد نگار [nostalgic tourism] [گردشگری و جهانگردی] = یاد نوردی دفتر خاطره = یاد نامه
احساس درونی . ریشه پهلوی: sohišn سهش بمعنی احساس کردن. حس کردن.